به گزراش الوقت، عملیات شدید هوایی و زمینی نظامیان افغان برای کنترل مرکز ولسوالی (شهرستان) تیوره در ولایت (استان) غور در غرب افغانستان هم چنان ادامه دارد و غلام ناصر خاضع والی (استاندار) غور در پی عملیات روز پنجشنبه گفت مرکز و قسمتهای زیادی از این ولسوالی در دست نیروهای امنیتی قرار دارد اما طالبان هنوز در اطراف این ولسوالی مستقرهستند و جنگ شدید میان ارتش افغان و طالبان در جریان است.
با این حال این تنها بخشهایی از ولایت غور در افغانستان نیست که درگیر جنگ با طالبان است بلکه در حال حاضر بخشهای دیگری از افغانستان نیز صحنه جنگ داخلی میان دولت و نیروهای طالبان است. در این میان توجه به موقعیت نیروهای طالبان، پیشرویهای سرزمینی اخیر این نیروها و جنگ و تعامل غیررسمی طالبان و دولت مرکزی قابل بررسی است.
مناطق تحت تصرف طالبان در افغانستان کدامند؟
طالبان از حدود سه سال پیش و پس از روی کارآمدن اشرف غنی، رئیس جمهور فعلی افغانستان بود که حملات و جنگ داخلی خود را علیه دولت مرکزی تشدید بخشید و در واقع جبهه نبردهای داخلی افغانستان را در ولایات مختلف فعال ساخت.
حدود 7 ماه پیش بود که اعلام شد در حدود ۴۰ درصد چهار ولایت مهم هلمند، بغلان، قندهار و ارزگان تحت تصرف طالبان قرار دارد. در همین ارتباط احمد شاکر، عضو شورای ولایتی هلمند اعلام کرد که دولت افغانستان تنها در ۴۰ در صد خاک این ولایت حاکمیت دارد و بقیه مناطق آن تحت کنترول طالبان میباشند. این وضعیت در مورد دیگر ولایات مهم افغانستان نیز مشاهده میشود و در عمل بخشهایی از ولایات مهم این کشور در تصرف جنگجویان طالبان است. به طور کلی در دو سال گذشته، طالبان توانستهاند بخش وسیعی از ولایت هلمند از جمله ولسوالی/شهرستانهای سنگین و موسی قلعه را تصرف کنند.
با این حال مناطق تحت تصرف طالبان در افغانستان بصورت پراکنده است و نمیتوان یک منطقه خاص را تنها متعلق به طالبان عنوان کرد. براساس نقشه منتشر شده و مورد ادعای گروه طالبان در فروردین 1396، مناطق جنوبی دو ولایات قندرهار و هلمند در جنوب افغانستان، مناطقی از ولایات غور و فراه در مرکز افغانستان و مناطق کوچکتری از ولایات غور، فاریاب و بادغیس در شمال و مناطقی کمتر از بدخشان و بغلان در شرق افغانستان در تصرف کامل طالبان قرار دارد.
طالبان همچنین مدعی است در مناطق دیگری و سایر ولایت توانسته بین 30 تا 70 درصد از قلمرور این مناطق را تصرف و به کنترل خود درآورد. در مناطقی مانند فاریاب در شمال و پکتیکا در جنوب که پیشروی طالبان به اشغال نزدیک به 70 درصد از این مناطق منجر شده، جنگ ودرگیری سنگین میان نیروهای طالب و نیروهای دولتی جریان دارد.
اعلامیههای وزارت دفاع افغانستان نیز نشان میدهد که در حال حاضر جنگ در ولایات کندز، قندهار، غزنی، هلمند، بغلان، پکتیکا، لوگر و زابل جنگ جریان دارد. شهرهای کندز و بغلان در تیررس طالبان قرار دارند و در ولایت فاریاب و غور نیز طالبان توانستهاند نیروهای امنیتی را به عقبنشینی وادار کنند. در این میان یک سوال جای بررسی است که چرا طالبان در برخی از مناطق موفق به پیشروی شدهاند؟
تغییر ابعاد جنگ و پیشروی طالبان
طالبان گروهی نوپا و تازه شکل گرفته در افغانستان نیست، اما به تازگی برخی پیشرویهای سرزمینی این گروه به رغم شکست در سالهای گذشته این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا این جنگجویان در مقایسه با گذشته قدرتمند شدهاند یا عوامل دیگری موفقیت در پیشروی آنها را در افغانستان منجر میشود؟
جدای از سایر عوامل داخلی در ارتباط با پیشروی طالبان از جمله سیاستهای دولت مرکزی و وضعیت نیروهای سیاسی در داخل افغانستان، در میان عوامل خارجی باید توجه داشت برخلاف سالهای گذشته، این تنها پاکستان نیست که طالبان را بصورت غیررسمی مورد حمایت قرار میدهد، بلکه برخی دیگر از بازیگران خارجی نیز متاثر از احتمال قدرتگیری و نفوذ داعش در افغانستان و آسیای مرکزی به جرگه حامیان خارجی طالبان پیوستهاند.
برگزاری برخی نشستهای چندجانبه در مسکو پایتخت روسیه با حضور نمایندگانی از دیگر کشورها و نماینده طالبان نشان میدهد طالبان حامیان جدیدی را با هدف مقابله با داعش پیدا کردهاند. ترس از شکلگیری و تاسیس داعش در افغاستان حتی باعث شده تا در آخرین مورد ضمیر کابلوف نماینده رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان اعلام کند در صورتی که حکومت افغانستان و جامعه جهانی علیه داعش اقدام نکند، روسیه مستقیما مواضع داعش را در داخل افغانستان هدف قرار خواهد داد. این موضعگیری نشان میدهد نگرانی از نفوذ داعش در افغانستان موضوعی جدی است و شاید طالبان حال نیروی قابل اتکایی برای مقابله با گروه تروریستی داعش باشد.
در عین حال پیشروی طالبان در افغانستان در همه مناطق به درگیری و جنگ منجر نشده است و در برخی مناطق افغانستان، نوعی تعامل غیررسمی میان دولت مرکزی و جنگجویان طالبان جریان دارد.
نیروهای دولتی و طالبان، از جنگ تا تعامل غیررسمی
با وجود تداوم جنگ داخلی در افغانستان میان نیروهای دولتی و جنگجویان طالبان، اما در برخی مناطق، دولت مرکزی بصورت غیررسمی حاکمیت جنگحویان طالبان را به رسمیت شناخته است.
در این ارتباط خبرنگاری که به منطقه تحت تصرف طالبان در ولسوالی موسی قلعه در شمال ولایت هلمند سفر کرده در شرح سفر خود به مدیریت مدارس و بیمارستانها بصورت مشترک توسط نمایندگان طالبان و دولت کابل اشاره دارد.
گفته شده در والسوالی موسی قلعه، در عمق قلمرو طالبان، مدرسهای فعال است که در آن دولت کابل و طالبان با یکدیگر همکاری دارند. همکاری که بر سر آن رسما توافقی نشده است. تشکیلات و برنامه آموزشی از سوی دولت تعیین میشود. حقوق معلمان و مسئولان هم توسط دولت کابل پرداخت میشود، اما طالبان هم بر فعالیتهای آن نظارت میکنند.
در بیمارستان موسی قلعه نیز همکاری غیر رسمی دو دشمن دیده میشود. تشکیلات بیمارستان از سوی دولت کابل تعیین و اداره میشود و تجهیزات را هم دولت تامین میکند. از طرف دیگر طالبان هم نماینده ناظر در این بیمارستان دارند و برای بیماران زن، اتاق ویژهای ساختهاند.
چشم انداز طالبان و معمای امنیت در افغانستان
با وجود روابط غیررسمی محدود، اما بخش اعظم روابط دولت و اعضای طالبان در سایر مناطق جنگ تمام عیاری است که چشم انداز صلح داخلی را بیش از هر زمان دیگری مبهم و نامشخص ساخته است.
دولت مرکزی کابل همچنان طالبان را به عنوان یک جریان سیاسی به رسمیت نمیشناسد و این موضوع به پیچیدهتر شدن مذاکرات صلح داخلی منجر شده است. از طرف انجام برخی اقدامات تروریستی و حمله به غیرنظامیان توسط نیروهای طالبان باعث شده تا مذاکره با این گروه تا حد زیادی غیرموجه و طرفداران کمی در دستگاه دولت فعلی به همراه داشته باشد. از جمله اشرف غنی بعد از حمله خونین انتحاری کابل در هفته گذشته، برای اولینبار طالبان را «دشمن مردم»، «یاغیان» و «محارب» خطاب کرده و به نیروهای امنیتی این کشور فرمان داد تا آنان را سرکوب و نابود کنند. این سخنان غنی حتی اگر در گرمی آتش حمله انتحاری کابل و با شگردهای پوپولیستی مطرح شده باشد، اما باز هم موضعگیری تهاجمی دولت علیه طالبان تحلیل میشود که پیشتر سابقه نداشته است.
از طرف دیگر طالبان هم چنان هدف نهایی خود را آزادسازی افغانستان از حضور و اشغال نیروهای خارجی عنوان میکند و به نظر نمیرسد تصمیمی به کوتاه آمدن داشته باشند. در این شرایط حداقل باید گفت تا زمان تداوم حضور نیروهای خارجی در افغانستان، حملات و جنگ داخلی طالبان علیه دولت مرکزی نیز ادامه خواهد داشت.
با توجه به چشم انداز وضعیت فعلی طالبان در افغانستان، معمای امنیت را در این کشور میبایست کلافی سردرگم عنوان کرد که با تداوم اشغال خارجی، این کلاف نیز همچنان سردرگم باقی خواهد ماند. کلافی که سالهاست امنیت را در افغانستان متاثر از اشغال خارجی به یک معمای حل نشده تبدیل ساخته است.