از زمان آغاز بحران سوریه در ژانویه 2011 علاوه بر بازیگران داخلی، همواره نقش برخی قدرتهای خارجی و بازیگران منطقهای نیز در تحولات سوریه قابل توجه بوده است. در این میان اختلاف نظر میان بازیگران خارجی درگیر در بحران سوریه باعث شده تا روند تحولات در این کشور جنگ زده گاه نتواند آن گونه که لازم است به نتیجه مطلوب دست یابد. در این میان از جمله اختلاف ترکیه و آمریکا در پرونده کردهای سوری قابل توجه است و با وجود آن که آنکارا و واشنگتن هر دو با مخالفت ورزی و کمک به گروههای شورشی خواستار سقوط دولت مرکزی دمشق میباشند، اما دو کشور در مورد مسئله کردهای سوری دارای اختلاف نظری عمیق و اساسی میباشند. تا بدان جا که ترکیه گروههای مسلح کردها موسوم به جبهه دموکراتیک سوریه را که همزمان مورد حمایت واشنگتن میباشد، گروهی تروریستی و مرتبط با کردهای پ.ک.ک عنوان میکند.
نظر به اهمیت اختلاف ترکیه و آمریکا در پرونده کردهای سوریه گفتگویی را با آقای محمدعلی دستمالی، کارشناس مسائل ترکیه داشتیم و نظر ایشان را در مورد اختلافات آنکارا – واشنگتن در پرونده کردهای سوریه جویا شدیم.
به نظر میرسد تفاوت دیدگاه و اختلاف منافع میان ترکیه و امریکا در بحث سوریه به آن میزان جدی نیست که بتوان اسم آن را شکاف گذاشت. ترکیه و امریکا در مسئله سوریه هنوز هم همنوا و هم فکر هستند و تنها تفاوت دیدگاه ترکیه و آمریکا در مسئله سوریه موضوع کردها و موضوع سرنوشت آتی مناطق کردنشین شمال سوریه است. دیدگاهی که آمریکا در این مورد دنبال میکند، دیدگاهی کاملا عمل گرایانه است و تمایل دارد که به شکل موقتی از کارت مدافعان کرد استفاده کند و با توجه به این که در آن مناطق هیچ نیرویی به اندازه کردها سازماندهی شده و آماده مبارزه نیستند، آمریکا میخواهد این استفاده موقت را از کردها به عمل آورد، هرچند این به معنای این نیست که آمریکا میخواهد یک جایگاه و موقعیت سیاسی ویژهای را برای کردها در نظر گرفته و میخواهد در یک سناریو شمال سوریه را به کردها واگذار کند یا اقلیم کردستان دوم شکل بگیرد. اما دیدگاه ترکیه و تلاش اردوغان در رسانهها بر این موضوع بوده است که بگوید پ.ک.ک مساوی است با پ.ی.د و پ.ی.د مساوی است با داعش. در واقع اردوغان تلاش داشته تا این سه گروه را در کنار هم عنوان کند، هرچند تا کنون هیچ کشوری حاضر نشده است این موضع را بپذیرد و تنها اردوغان است که مدافعین کرد شمال سوریه را به عنوان تروریست معرفی کرده است. اگرچه پ.ی.د به عنوان نیروی اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه مرتکب خطاهایی شده است که یکی از آنها تمامیت خواهی و بیرون راندن تمام کردهای شورای میهنی یا کردهای نزدیک به بارزانی میباشد، اما واقعیت این است که این نیرو و شاخه نظامی آن یعنی ی.پ.گ در مقابل داعش خیلی جدی جنگیدند و در واقع امنیت ترکیه را ضمانت کردند و هیچ ضرری برای ترکیه نداشتند ولی آقای اردوغان برای این که فقط بدنبال پایان داده به حیات سیاسی پ.ک.ک میباشد، تلاش دارد تا این گروهها را تروریستی معرفی کند. به نظر میرسد در نهایت ترکیه با توجه به موقعیت خود تسلیم خواست آمریکا میشود و در مقابل اقدامات امریکا راهکاری دیگری ندارد. آمریکا با حمایت از کردها بدنبال استفاده فرصت است و در عین حال در مراحل آتی نیز در صورتی که در آینده سوریه سهمی برای کردها در نظر گرفته شود، باز هم ترکیه واکنش نشان خواهد کرد، اما این واکنشها تنها اعتراض است و تعیین کننده نخواهد بود. به عنوان مثال تا کنون این اعتراضات تنها باعث شده تا آقای صالح مسلم ( رهبر حزب اتحاد دمکراتیک سوریه) نتواند به آمریکا سفر کند یا اعضای پ.ی.د تا کنون به هیچ کدام از مذاکرات رسمی ژنو یا آستانه دعوت نشوند، اما در همان حال آمریکا در پرونده نظامی منطقه در سوریه از کردها حمایت میکند، هرچند ترکیه با این مخالف است.
ترکیه تا کنون هزینههای سنگینی را بخاطر سوریه متحمل شده است. از پذیرش بیش از سه میلیون آواره تا مسائل مرتبط با مرزها و خسارتی که به این کشور وارد شده است. در عین حال ترکیه خوابهای مفصلی برای سوریه تدارک دیده و یکی از کمترین توقعاتش این است که در آینده در تمام پروندههای مرتبط با بازسازی سوریه در تمام حوزههای شهرسازی، عمرانی، مهندسی، انرژی و امنیتی دارای سهم بسیار بزرگی باشد. شرایط واقع نیز ممکن است باعث شود ترکیه به بخشی از این زیادهخواهیها دست یابد. ترکیه با گروهی از مخالفان در سوریه همدست شده است که به نوعی در بیشتر مذاکرات حضور پررنگی دارد. در مذاکرات آستانه با حضور ایران، ترکیه و روسیه، سه کشور تصمیماتی میگیرند اما وقتی پرونده سوریه در ژنو بررسی میشود ترکیه خیلی راحت مسیر خود را عوض میکند. آمریکا نیز معمولا با همدستی عربستان گفتگوها را به سمت و سویی میکشاند که به نفع ترکیه تمام شود.
ترکیه برخلاف برخی تصورات روابط گستردهای در منطقه و جهان دارد و دستگاه سیاست خارجی ترکیه بسیار فعال و پویا میباشد. با این حال مسئله احداث دیوار مرزی،به منظور ایجاد امنیت، دستکم در مرز عراق و ترکیه با توجه به عوارض جغرافیایی و شرایط زمینی، خطایی جدی به شمار میرود. یعنی تصمیمی که آقای اردوغان برای تامین امنیت کشورش از طریق احداث دیوارهای عریض و طویل مرزی، گرفته، از منظر استراتژی نظامی و امنیتی، تصمیم قابل دفاعی نیست.
در عین حال شاید یکی از دلایلی که اردوغان این اقدام را انجام داده است مرتبط با این باشد که بطور کلی بعد از کودتای نافرجام اخیر در ترکیه، تمام حوزههای امنیتی و سیاسی در اختیار تیم محدود اردوغان میباشد و در عمل ویژگی سیاسی و شخصیتی اردوغان به گونهای شده است که در عمل هیچ فردی در داخل حکومت در مقابل ایشان اعتراض یا انتقادی ندارد و تمام تصمیمات را شخص اردوغان اتخاذ میکند.
در برخی نقاط ، در طول مرز مشترک حدود 900 تا 920 کیلومتری ترکیه و سوریه ، در مناطق دشتی احداث دیوارهای مرزی میتواند مفید باشد، مخصوصا در حدفاصل بین استان کردی شانلی اورفه ترکیه تا سوریه بدلیل وجود دشت هموار، دیوارهای ایجاد شده همراه با تانکها و دوربینهای کنترل احداث دیوار میتواند مفید باشد، اما در مناطق کوهستانی بویژه در مرز ایران و ترکیه احداث این دیوارها نمیتواند هیچ سودی داشته باشد، مخصوصا با در نظر گرفتن این که با هواپیماهای بدون سرنشین و بالن های بسیار بزرگ مجهز به دوربینهای دید در شب در مرزها و ماهواره ویژه با نام آسمان ترک در مرزها خیلی راحت میتوان مرزها را کنترل کرد و اساسا با دیوار نمیتوان مرزها را کنترل و اقدام امنیتی مثبت و اثرگذاری را انجام داد.
اگر احداث دیوار مرزی را مرتبط با قصد ترکیه برای جلوگیری از ورود پناهجویان بدانیم، فرض بسیار بد بینانهای را در نظر گرفتهایم. اما این که چرا در حال حاضر ترکیه این تصمیم را گرفته است، همان گونه که گفته شد مرتبط با ویژگی اردوغان پس از کودتاست که بیشتر تصمیمات در مسائل کشور را خود اتخاذ میکند و هیج بعید نیست که احداث دیوار مرزی بویژه در مرز سوریه نیز تصمیم شخصی آقای اردوغان باشد. در واقع اگر کمی به جغرافیای منطقه توجه کنیم و رشته کوههای میان مرز ایران و ترکیه و همچنین ویژگی جغرافیایی خاص ترکیه با اقلیم کردستان عراق و عراق را در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد که دیوار مرزی با توجه به ویژگیهای جغرافیایی چندان اثرگذار نیست، اما در مرز ترکیه و سوریه بدلیل وجود دشت و مناطق هموار این اقدام میتواند موثر باشد. حال این که چرا پس از چند سال ترکیه به فکر احداث مرز میباشد، شاید تا اندازهای مرتبط با افزایش تهدیداتی باشد که گروه تروریستی داعش طی چند سال گذشته متوجه ترکیه نموده است، وگرنه به نظر نمیرسد که احداث این دیوار مرزی مرتبط با فشار اروپا و یا ناتو به ترکیه باشد چرا که تا کنون ناتو نیز از انکارا درخواست احداث دیوار مرزی را نداشته است. لذا احداث دیوارهای مرزی موضوعی بیشتر مرتبط با تصمیم شخصی آقای اردوغان به شمار میرود، هرچند احداث دیوار مرزی نمیتواند موضوعی اثرگذار باشد که بتواند معادلات را تغییر دهد. بویژه در موضوع جنگ ترکیه با پ.ک.ک که یکی از اهداف اصلی احداث این دیوار مرزی است چه نیازی به احداث این دیوار است وقتی که امار تلفات پ.ک.ک در هفتههای اخیر بصورت بی سابقهای بسیار زیاد بوده است و به نوعی نیروی هوایی ترکیه در همه مناطق پ.ک.ک را بمباران کرده است. بنابراین تصور نمیشود که این دیوارها، چندان سود وا منیت پایداری را برای ترکیه به همراه داشته باشد و این کار تنها هزینه بیشتر را برای ترکیه به همراه خواهد آورد. در واقع اگر ترکیه بجای احداث دیوار همکاریهای امنیتی خود را با همسایگان خود یعنی ایران و عراق تعمیق میبخشید، سود و ارزش آن بسیار بیشتر از احداث دیوار مرزی بود، همان گونه که ترکیه با ایران بالاترین پیمانهای امنیتی را امضا کرده است و شایسته بود بجای احداث دیوار این پیمانها را تقویت میکرد.