اتحاد کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، علیرغم کوبیدن بر طبل وجود همبستگی و انعکاس تبلیغاتیِ گستردهی آن، بسیار شکننده بوده و این دولتها تا حد براندازی یکدیگر و تمایل برای بیثباتی برای کشور مقابل پیش میروند. درواقع تداوم زیست و همگرایی حداقلی آن، بیش از آنکه محصول کنش سیاسی هدفمند اعراب حاشیه خلیجفارس باشد، تابعی از دشمنان خارجی و بحرانهای منطقهای بوده است.
الوقت- در روزهای اخیر و بویژه با سفر رسمی روز دوشنبه شیخ صباح الاحمد، امیر کویت به عمان که گفته میشود در ارتباط با تلاشهایی است که برای آغاز مذاکرات بین ایران و کشورهای خلیج فارس انجام میشود، یکبار دیگر اختلافات و شکاف موجود میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نمایان شد. اهمیت این سفر در برجسته کردن اختلاف دیدگاه کشورهای عضو این شورا نسبت به تحولات منطقه از آن روست که یک روز پیش از آن عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس امنیتی مونیخ، هرگونه مذاکره کشورهای عضو شورای همکاری با ایران درباره کاستن از سطح اختلافات فی مابین را منوط به تغییر سیاست های منطقه ای ایران در دفاع از محور مقاومت کرد و با این پیشرط ناممکن عملاٌ امکان مذاکره را نیز غیرممکن دانسته بود. همچنین دیدار رئیس جمهوری ایران از مسقط و کویت همزمان با دیدار 'رجب طیب اردوغان' رئیس جمهوری ترکیه از عربستان، قطر و بحرین، وجود دو دستگی در شورای همکاری خلیج فارس را بیشتر نمایان میکند.
شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981 در فضای سیاسی، نظامی و امنیتی و با ضرورت های اقتصادی آن دوران تاسیس گردید و با وجود اختلافات عدیده مرزی و ارضی میان تقریباٌ تمامی اعضا، این شورا توانسته است به دلیل عواملی چون شباهت در نوع سیستم سیاسی(پادشاهی، سلطان نشین و شیخ نشین)، وسعت سرزمینی هم اندازه و پیوستگی سرزمینی، جمعیت، مولفه های قومی، زبانی و دینی و مذهبی همچنان برای بیش از سه دهه به حیات خود ادامه دهد. اما با بروز تحولات بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه، اتخاذ رویکردهای متفاوت اعضا این شورا برای در امان ماندن از تسری این انقلابها به جوامع خود و همچنین شرکت در رقابت منطقه ایِ حاصل از خلا قدرت بوجود آمده، یکبار دیگر عمق اختلافات و شکاف میان اعضا این شورا و تشدید نشانه های واگرایی در آینده را نمایان ساخت. برخی از مهترین زمینههای بروز اختلاف میان اعضا در سایهی تحولات اخیر منطقه عبارتند از:
تحولات بهار عربی و اختلافات ایدئولوژیک
یکی از بسترهای اصلی اختلافات ایدوئولوژیک میان کشورهای عضو شورای همکاری را می توان در موضع آنها در قبال ایدئولوژی اخوان المسلمین و حمایت از تشکیلات تندرو در منطقه به ویژه در سوریه و مصر مشاهده کرد که این امر بر عملکرد این شورا و در نتیجه تمامی امنیت منطقه تاثیر میگذارد. اصل اختلافات میان کشورهای عضو مربوط به درک ایدئولوژیک از تهدیدهای منطقه است. چرا که در آغاز مارس ۲۰۱۴ عربستان، بحرین و امارات از خارج کردن سفیرانشان از قطر خبر دادند و تنها علت این کار نیز عدم توافق بر سر حمایت مالی و سیاسی قطر از اخوان المسلمین بود که عربستان این گروه را در سال ۲۰۱۴ در فهرست سیاه گروههای تروریستی قرار داد. جنگ داخلی در سوریه ثابت میکند که چگونه تفاوتهای ایدئولوژیکی میان عربستان و قطر دو قدرت محوری در حوزه خلیج فارس بر رویارویی رفتارهای طرفها تاثیر میگذارد. دیگر حوزهی اختلاف تحولات یمن می باشد. در جنگ یمن به رهبری عربستان، عمان راه خود را از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس جدا کرد و حاضر نشد خود را وارد عملیات موسوم به "طوفان قاطعیت" کند. پیش تر نیز طرح پادشاه عمان برای تشکیل نیروی نظامی 100 هزار نفری مشترک با شکست مواجه شده بود. از این رو عدم وجود ظرفیت داخلی تأمین امنیت دسته جمعی(یعنی مهمترین عامل تشکیل این شورا)، منجر به گرایش اعضا به سمت خریدهای کلان تسلیحاتی و تکیه بر اتحادهای امنیتی دوجانبه با قدرتهای بین المللی برای تأمین امنیت شده است. این امر نشان از آن دارد که ظرفیت های شورای همکاری ناچیزتر از آن است که بخواهد امنیت اعضا را تامین کند. در سال های اخیر عربستان به عنوان بزرگترین خریدار عمده تسلیحات در سطح جهان شناخته شد و اقدام مشابه دیگر اعضا، نوعی از رقابت تسلیحاتی را میان آنها بوجود آورده است که در تناقض با اهداف شورا برای نیل به همگرایی بیشتر درآینده قرار دارد.
رقابت برای رهبری
در دهه گذشته عربستان و قطر راه خود را باز کردند تا دو رهبر منطقهای باشند. عربستان به لحاظ شاخص های اقتصادی، سیاسی، وسعت، جمعیت، تاریخ شکل گیری و نفوذ کلی در جهان عرب، به دنبال رهبری در شورای همکاری به عنوان مهمترین حوزه سیاسی و امنیتی خود میباشد. این مسئله برای قطر و عمان و امارات مطلوب نیست. قطر، در این رقابت با عربستان روشی را در پیش گرفته است که بسیار بر تأمین ثبات سیاسی و دینیاش نقش داشته و امنیت این کشور را به فضل ائتلاف با اخوان المسلمین تضمین کرده است و هدفش این است که ابرقدرت و پیشرو در منطقه باشد. سعودیها معتقدند که قطر درصدد است با استفاده از شبکه الجزیره اختلافات خاندان سعودی را برجسته کند و با بهرهگیری از نفوذ خود بر جریان اخوان المسلمین در عربستان ثبات سیاسی این کشور را به چالش بکشد. عمانی ها هم به دلیل رویکرد عمدتاٌ متوازن و دور از درگیری خود در شورای همکاری به طور غیرمستقیم از پذیرش این هژمونی خودداری کرده است. تمایل کویت و عمان برای آغاز گفتگو و تنشزایی با ایران در شرایطی که عربستان مخالف چنین مذاکراتی است، در این راستا قابل ارزیابی میباشد.
نتیجه آنکه اتحاد کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، علیرغم کوبیدن بر طبل وجود همبستگی و انعکاس تبلیغاتیِ گستردهی آن، بسیار شکننده بوده و این دولتها تا حد براندازی یکدیگر و تمایل برای بیثباتی برای کشور مقابل پیش میروند. درواقع تداوم زیست و همگرایی حداقلی آن، بیش از آنکه محصول کنش سیاسی هدفمند اعراب حاشیه خلیجفارس باشد، تابعی از دشمنان خارجی و بحرانهای منطقهای بوده است.