ترک ها با رویکرد منفعت گرایانه خود در نزدیکی به تهران و مسکو، زمینه بیاعتمادی منطقهای و حتی جهانی را به خود ایجاد کردهاند. این روند موجب خواهد شد که کشورهای مختلف و حتی آمریکا اطمینان زیادی به آنها نکنند و در آینده این بیثباتی در تصمیمگیری زیانهای بزرگی رابرای منافع ملی ترکیه در عرصه سیاست خارجی در پی خواهد داشت.
الوقت: نزدیک شدن ترکیه به محور ایران و روسیه در چند ماه گذشته این شائبه را در ذهن بسیاری از کارشناسان مطرح کرد که ترکیه اتحادی استراتژیک را با روسیه ایجاد کرده و بهتدریج جایگزین نقش ایران برای مسکو خواهد شد. مهمترین علتی که تحلیلها را به این سمت سوق میداد، دور جدید آتشبس در سوریه بود که بر اساس توافق میان روسیه و ترکیه از 30 دسامبر 2016 بر این کشور حاکم شده است. همچنین، حضور فعال ترکیه در کنفرانسهای صلح آستانه نشانگر حسن نیت و رغبت ترکیه برای حضور در کنار مسکو بود. اما در چند روز گذشته آغاز دور جدید از سفر اردوغان به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و رویکرد ترکیه در ارتباط با دولت جدید آمریکا فریبکارانه بودن نرذیکی آنکارا به روسیه را نشان داد. واقعیت این است که با توجه به روند اظهارات اردوغان و چرخش سیاست خارجی کشور ترکیه میتوان این فرضیه را مطرح نمود که اتحاد ترکیه با روسیه و حتی ایران، مقطعی بوده و بیش از هر موضوعی، به منظور اعمال فشار بر آمریکا صورت گرفته است تا در آینده توجه بیشتری را به خواستههای این کشور نشان دهند. در دفاع از این مدعا میتوان چند استدلال اساسی را مطرح کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1- نیات تهاجمی واشغالگرانه ترکیه در سوریه
از ابتدای آغاز بحران سوریه اردوغان در پی بهانهای برای ورود نظامی به این کشور بود. اما به علت مخالفت حکومت مرکزی سوریه و حمایتهای پشت پرده آنکارا از نیروهای دست نشانده تروریسم به ویژه داعش نیازی به این امر به صورت فوریتی احساس نمیشد، اما در شرایطی که اردوغان به این نتیجه رسید که دیگر حیات داعش در منطقه عملاً ممکن نیست و نیروهای تحت حمایت او در جبهههای نظامی شکستهایی سنگین را متحمل شدهاند، به رویکرد ورود نظامی به شمال سوریه در قالب طرح سپر فرات متوصل شد. در ابتدا جرابلوس را اشغال و سپس با همراهی بخشی از نیروهای سوری تحت حمایت خود در مسیر غرب جرابلوس نواحی مابین این شهر تا اعزاز را تصرف کرد. در یک ما گذشته نیز شهر الباب در شما استان حلب مورد تهاجم ترکها قرار گرفته است. این وقایع در راستای نزدیکی میان ایران و روسیه تاحدودی مورد پذیرش بود، اما در روزهای گذشته شاهد بودهایم که اردوغان در حاشیه سفر خود به بحرین و عربستان اعلام کرد که بعد از الباب به سمت رقه و منبج می رود.
بدون تردید این زیادهخواهی آنکارا و اردوغان به شدت مورد انتقاد مقامات کرملین میباشد؛ واقعیت آن است که روسها خواهان حضور گسترده ترکیه در سوریه نیستند و بارها اعلام کردهاند که هر گونه دخالت خارجی در سوریه بدون خواست حکومت مرکزی این کشور، برابر با نقض حاکمیت ملی سوریه است. در این شرایط نیات اشغالگرانه و زیادهخواهانه اردوغان را میتوان همچون مانعی جدی برای ایجاد ثبات در سوریه و زمینهساز نارضایتی مسکو در نظر گرفت که در آینده نزدیک، دور شدن مواضع و همکاریهای میان این دو کشور را در پی خواهد داشت.
2- رغبت ترکیه نسبت به نزدیکی به آمریکا
دیگر موضوعی که نمایانگر مسیر دور شدن روسیه از ترکیه است در ارتباط با رغبت آنکارا برای نزدیکی به دولت ترامپ میباشد. اردوغان به خوبی از طرح ترامپ برای ایجاد مناطق امن در سوریه آگاه است و در این ارتباط دو هدف اساسی را پیمی گیرد. یکی به رسمیت شناخته شدن نواحی تحت کنترل ترکیه در شمال سوریه یعنی مناطق مابین اعزاز تا جرابلوس و شهر الباب به عنوان منطقه امن و پرواز ممنوع و دیگری ممانعت از ایجاد منطقه امن در منطقه حسکه در کانتون جزیره تحت کنترل کردهای سوریه. در کنار این موضوع، مقامات آمریکایی نیز تلاش می کنند بین ترکیه و روسیه فاصله ایجاد شود که تا حدودی نیز موفق شده اند.
به نظر می رسد بعد از سفر مایک پمپئو رئیس سیا به ترکیه، مقامات آنکارا قول گرفتن منبج و عقب نشینی کردها را گرفته باشند و بر همین اساس ترکیه نیز به سمت آمریکا گرایش بیشتری پیدا کرده است. مهمترین نشانههای این امر را میتوان در مواضع تند اردوغان در بحرین و عربستان علیه دولت سوریه و تاخیر یک روزه در نشست آستانه آن هم با هیاتی سطح پایین مشاهده کرد. در مجموع رغبت ترکیه به سمت آمریکا مقامات سیاسی روس را به این واقعیت رهنمون کرده است که اقداماتی قوری را در عرصه میدان نظامی سوریه در پیش بگیرند. در واقع، روسها متعاقب این چرخش سیاست ترکیه، برای اولین بار از موشک های بال دار و هوشمند در مورد هدف قراردادن مواضع داعش در رقه استفاده نمود. این اقدام به نوعی پیامی روشن و صریح برای ترکها بود که نباید به سمت رقه بروند و در صورت این اقدام با واکنش شدید مسکو مواجه خواهند شد.
در پایان میتوان اظهار داشت که ترک ها با رویکرد منفعت گرایانه خود در نزدیکی به تهران و مسکو، زمینه بیاعتمادی منطقهای و حتی جهانی را به خود ایجاد کردهاند. این روند موجب خواهد شد که کشورهای مختلف و حتی آمریکا اطمینان زیادی به آنها نکنند و در آینده این بیثباتی در تصمیمگیری زیانهای بزرگی رابرای منافع ملی ترکیه در عرصه سیاست خارجی در پی خواهد داشت.