الوقت- یمن پرده ای دیگر از نمایش بحران در جنوب غرب آسیا است. بیش از یکسال است که بمب افکن های ائتلاف به رهبری عربستان سعودی خاک این کشور را با راکت ها و بمب های چند صد کیلویی خود شخم می زنند با این بهانه که می خواهند دولت فراری "عبدربه منصور هادی" را به سریر قدرت باز گردانند. طی عملیات چهارده ماهه این ائتلاف که بخش عظیمی از آن را اسکادران های هوایی سعودی بر عهده داشت, چندین هزار نفر شامل زنان و کودکان کشته و زخمی شدند و ذکر این نکته نیز لازم است که در حال حاضر سعودی ها, ریاست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را نیز در دست دارند.
تازه ترین صفحه این بحران, حضور گروهی از "نیروهای مارینز ارتش ایالات متحده آمریکا" در یمن است؛ یگان ویژه تفنگداران دریایی آمریکا که برای ماموریت های سرّی آموزش دیده و عملیات حذف "اسامه بن لادن" سرکرده پیشین القاعده را نیز در کارنامه خود دارند. آنچه رسانه های مختلف از جمله "وال استریت ژورنال" آمریکا اعلام کردند این است که واشنگتن این تیم ویژه را جهت عملیات ضد القاعده به یمن اعزام کرده است. سخنگوی پنتاگون نیز این اقدام را برای پشتیبانی از نیروهای اماراتی حاضر در یمن دانسته و اعلام کرده که تفنگداران این کشور برای عملیات علیه القاعده و پشتیبانی اطلاعاتی و آموزشی از نیروهای اماراتی در شهر ساحلی المکلا در جنوب یمن حضور دارند. رسانه های یمنی مانند "المسیره", تعداد تفنگداران آمریکایی را 200 نفر تخمین زدند اما پنتاگون تا کنون اشاره ای به تعداد نیروهای خود در یمن نکرده است.
چرا آمریکایی ها در سال سرنوشت ساز خود دست به اعزام نیرو به کشوری دیگر زدند؟ این سوالی است که ذهن ها را به خود مشغول می کند. ایالت های آمریکا درگیر انتخابات ریاست جمهوری 2016 هستند که حدود 6ماه دیگر در این کشور برگزار خواهد شد. اوباما آخرین سالی است که ساکن کاخ سفید است و پس از اتمام دوران ریاست جمهوری, لقب رئیس جمهور پیشین را به خود اختصاص می دهد و دیگر نقشی در روند سیاسی ایالات متحده ندارد. تمام این وقایع در حالی اتفاق افتاده که آمریکا آبستن واقعه سیاسی بزرگی است و هر گونه اتفاق بد می تواند علیه دموکرات ها که اکنون دولت را در اختیار دارند استفاده شود حال اینکه این اتفاق می تواند مرگ تعدادی از سربازان آمریکایی در یمن باشد که به دلیل زیاده خواهی وسیاست عاری از منطق عربستان به این کشور اعزام شدند.
اعزام نیروهای آمریکایی به یمن هر چند به بهانه مبارزه با القاعده انجام شده اما آن را می توان در قالب قراردادهای تسلیحاتی آمریکا با کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز بررسی کرد. عربستان سعودی, قطر, امارات, بحرین و کویت در مجموع بالاترین میزان خرید تسلیحات آمریکایی در منطقه و جهان را دارند و قراردادهای تسلیحاتی میان دو طرف طیف وسیعی از اسلحه از سلاح های سبک و انفرادی تا توپخانه و هواپیما را شامل می شود. تسلیحات آمریکایی, مستشار آمریکایی نیز نیاز دارد و می توان اعزام نیروهای ایالات متحده آمریکا به یمن را با این دلیل بررسی کرد. در این جهت نیز دو مسیر تحلیل وجود دارد؛ اول اینکه ایالات متحده به دلیل قراردادهای دو طرف با کشورهای خلیج فارس مجبور به حضور در یمن و ارائه مشورت و خدمات به آنان با پوشش کشور امارات است یا اینکه از این قراردادها برای تداوم حضور خود در منطقه استفاده می کند. مانند حضور مستشاری که نیروهای آمریکایی به بهانه آموزش نیروهای پلیس و ارتش در عراق دارند.
سوال بعدی این است که چرا آمریکا به بهانه کمک به سعودی ها وارد یمن نشد. در حالی که واشنگتن, ریاض را متحد راهبردی خود شاید یک درجه پایین تر از اسرائیل می داند. جواب این سوال را باید در عملکرد اخیر عربستان در منطقه به خصوص در همین بحران یمن جستجو کرد. آمریکا داعیه دار رهبری جهان آزاد, مبارزه با تروریسم و حقوق بشر هر چند که متحد عربستان است اما نمی خواهد جنایت های عربستان در یمن را در برابر افکار عمومی جهان به جان بخرد. از سوی دیگر خواهان پیروزی مقاومت و مردم یمن نیز نیست و نمی تواند ریاض را تنها بگذارد بنابراین باید دوباره به سراغ همان بهانه قدیمی بروند که از 11 سپتامبر 2001 تا کنون از آن استفاده می کنند. ایالات متحده برای حضور کنار عربستان و کمک به ریاض نمی توانست بهانه ای بهتر از مبارزه با تروریسم و نبرد با القاعده پیدا کند. بنابراین پنتاگون نیروهای خود را به کمک اماراتی هایی فرستاد که در جنوب یمن با عناصر القاعده درگیر هستند و در ظاهر, کاری به عملیات عربستان و نقشی در کشتار مردم یمن ندارد.
محسن صالحی خواه