الوقت- پس از واگذاری جزایر تیران و صنافیر از سوی مصر به عربستان، دامنه اعتراضات داخلی در مصر نسبت به این اقدام ابعاد گسترده تری به خود گرفته است. به نحوی که گروهها و جریانهای سیاسی مصر با دادن فراخوانهایی از مردم این کشور دعوت کردند در تظاهرات سراسری محکومیت واگذاری جزایر مصری به عربستان سعودی از سوی قاهره شرکت کنند. نقطه اشتراک تمام این فراخوانها نیز، دعوت از مردم مصر برای شرکت در تظاهرات سراسری علیه حکومت «عبد الفتاح السیسی» و درخواست کنارهگیری وی از قدرت به دلیل تقدیم دو جزیره مصری «تیران» و «صنافیر» به عربستان سعودی طی سفر اخیر «ملک سلمان»، پادشاه عربستان به قاهره است. تاکنون جنبشهای سوسیالیست انقلابی، 6 آوریل، جوانان علیه انقلاب، مجلس امنای انقلاب و احزاب مصر دموکراتیک اجتماعی، الدستور، مصر قدرتمند، اخوان المسلمین، ائتلاف حمایت از مشروعیت، جریان مردمی، کمیته انقلاب مشارکت خود را در این اعتراضها اعلام کردهاند.
نکته مهم این واگذاری در سطح جامعه مصر این است که این مساله جبهه مخالفین دولت را در جامعه مصر تقویت خواهد کرد. این اولین بار است که معارضان و حامیان نظام حاکم با وجود ادامه اختلاف دیدگاه و نظر در امور و قضایای دیگر و استمرار تقابل بین آنها، بر یک خواسته یعنی «محکومیت تقدیم جزایر مصری به عربستان» اتفاق نظر دارند.
در برابر این فراخوانها و اعتراضها وزارت کشور مصر در بیانیهای با اشاره به اینکه به حقوق شهروندی از جمله آزادی بیان احترام میگذارد، اما تصریح کرد، اطلاعاتی در دست دارد که نشان میدهد، اخوانیها اقدامات تحریک آمیز و فتنه انگیزانهای را با هدف ایجاد هرج و مرج در کشور آغاز کردهاند. با توجه به این موضع گیری دولت باید گفت که این اعتراضات مجددا این بهانه را به دست دولت خواهد داد تا با اخوانی خواندن مخالفان، نه تنها به سرکوب بیش از پیش اخوان المسلمین بپردازد بلکه برخی مخالفین را نیز با اتهام اخوانی بودن حذف نماید.
باتوجه به منافع فرامنطقه ای طرح واگذاری جزایرتیران و صنافیر به عربستان سعودی به نظر می رسد، اگر فشارها ادامه یابد دولت مصر یا باید تسلیم خواسته عمومی شود و یا شاهد گسترش نا آرامی ها در این کشور باشد.
پول و امکانات سرمایه گذاری و کمک های مالی و تأمین محصولات نفتی به مدت 5 سال امکاناتی است که مصر در قبال این دو جزیره از عربستان دریافت کرده است. به نظر می رسد با توجه به مشکلات فراوان اقتصادی مردم مصر، دولت بتواند با توجیه بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم این اعتراضات را خاموش کند. از سوی دیگر ممکن است، در ابتدا اعتراضات چشمگیر و گسترده باشد، اما سرخوردگی و یاس مردم مصر از انقلابهایی که در کشورشان رخ داد و هیچ نتیجهای به همراه نداشت، موجب میشود، میزان مشارکت مردمی کاهش یابد. از سوی دیگر نبود جایگزین و حمایت غرب به ویژه آمریکا از حکومت السیسی با وجود بحرانهای متعدد موجود در مصر، مانع تبدیل این اعتراضها به انقلاب و قیام مردمی میشود.
نکته مهم دیگر در این اعتراضات، توجه به نقش نیروهای امنیتی در این معادلات است. در صورت احتمال افزایش و گسترده شدن اعتراضات، باید منتظر تحولات عمیقتری در مصر باشیم چراکه که پشت سر این تحولات، نیروهای امنیتی مصر نقش آفرینی خواهند کرد. البته همانطور که در بالا اشاره شد احتمال گسترش این اعتراضات بعید به نظر می رسد.
در بعد منطقه ای نیز واگذاری این جزایر به عربستان می تواند پیامدهای زیر را به دنبال داشته باشد:
کاركرد اول جزایر مذكور میتواند انتقال خط لوله نفت عربستان سعودی به سمت اروپا از طریق این جزایر به شبهجزیره سینا و اراضی اشغالی تا بندر حیفا باشد. به این ترتیب هزینههای نفت مصرفی اسرائیل از درآمدهای این خط لوله به دست خواهد آمد، خط لولهای كه اسرائیل در آینده بازاریابی برای فروش آن در بازار آزاد را نیز بر عهده خواهد داشت.
کارکرد دوم جزایر مذكور در همكاری عربستان با اسرائیل است. این دو جزیره دروازه سازش میان آل سعود و صهیونیست ها می باشد. عربستان در زمانی که خاک و سلطه خودش را بر سرزمین عربستان توسط عبدالعزیز آل سعود گسترش می داد به این منطقه که رسید دو اقدام همزمان را انجام داد. اول بخشی از خاک عربستان را به اردن واگذار کرد؛ دوم اینکه این دو جزیره را به مصر واگذار کرد. در آن زمان عربستان به فکر ارائه چهره مسلمانی از خود بود و ادعای ظاهری عدم ارتباط با اسرائیل را داشت؛ در حالی که در آن مدت سازمان های امنیت دو کشور با یکدیگر مرتبط بودند؛ اما هرگز جرئت علنی کردن این روابط را نداشتند. اکنون این موضوع عملا منتفی شد و مقامات سعودی رفت و آمد خود را با اسرائیل علنی کردند و دیگر نیازی به رودربایستی و پوشش دادن به این ارتباط چه از لحاظ سیاسی و چه امنیتی و چه به لحاظ استراتژیک ندارند. از سوی دیگر بر اساس گزارشهای غربی این جزایر میتوانند عرصه ای برای همكاریهای اقتصادی بین اسرائیل و عربستان از جمله استقرار یگانهای واكنش نظامی و رادارها و سكوهای ماهوارهای و شنود و جنگ الكترونیك به شمار آید. این همكاریها میتواند در چارچوب تفاهم دوجانبه برای معیارهای متحد جنگ بر ضد تروریسم! و تعیین دوست و دشمن مشترك دنبال شود.
این دو جزیره از نظر ژئوپلتیک اهمیت منحصر به فردی دارند. نه تنها نزدیک ترین جزائر به شهر استراتژیک و مهم «شرم الشیخ» هستند؛ بلکه دروازه های ورودی «خلیج عقبه» محسوب می شوند که برای اسرائیل و صحرای سینا حکم مرگ و زندگی را دارد! علاوه بر آن، تقریبا در ورودی کانال سوئز قرار دارند و در نتیجه سیطره آل سعود بر آن، به ریاض این فرصت را می دهد که دنیا را به بستن کانال سوئز و خلیج عقبه تهدید کند. اهمیت این دو جزیره برای اسرائیل از لحاظ موقعیت جغرافیایی آن در آستانه ورود به خلیج العقبه است، این موضوع اهمیت استثنایی در موازنه منافع امنیتی اسرائیل ایجاد میكند و ماهیت دولتی كه تسلط بر این جزایر را در اختیار دارد، نقش اساسی در تعریف تهدیدات و فرصت های رژیم اسرائیل ایفا می كند. موافقت اسرائیل با این توافق نشان میدهد كه این رژیم موضع مثبتی نسبت به رویكردها و استراتژی عربستان در قبال خود و امنیت خود دارد.
نکته دیگر اینکه هدف عربستان از در اختیار گرفتن دو جزیره تیران و صنافیر، تشکیل محوری است که شامل عربستان، مصر، ترکیه و اسرائیل می شود. اسرائیل -همان طور كه رسانههای آن مطرح میكنند- از این اقدام استقبال كرده و آن را گامی مفید برای بهرهبرداری از جغرافیای منطقه در راستای فرصتهای همگرایی بین اسرائیل و همسایگان آن معرفی میكند. تلآویو بازگشت عربستان به جزایر مذكور را فرصتی برای همكاری در مسیر توسعه و گردشگری و تجاری میداند و آن را نقطه تلاقی مثلث مصر، اسرائیل و عربستان سعودی معرفی میكند.
عامل استراتژیك دیگر كه در مواضع رژیم صهیونیستی قابل مشاهده است، واقعیت موضعگیری عربستان نسبت به بندهای توافق كمپ دیوید متعلق به این دو جزیره است، از مواضع اسرائیلیها مشخص میشود كه آنها با این عملیات موافق هستند. این موضوع را شبكه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی بیان و تأكید كرد: سعودی ها در برابر مصری ها و به صورت غیرمستقیم در برابر ما و آمریكاییها تعهد كردند كه به تمامی الزامات متعلق به بند نظامی در توافق و سازش مذكور در مورد این جزایر پایبند باشند.
به این ترتیب اسرائیل عملاً و به دور از مواضع سیاسی و تبلیغاتی ثابت كرد كه دولت عربستان را تضمینی برای تأمین منافع امنیتی خود میداند. این موضوع همچنین نشان دهنده تعهد مستقیم عربستان به توافق كمپ دیوید است. به این ترتیب میتوان گفت كه عربستان طرف چهارم توافقنامه كمپ دیوید در كنار آمریكا، اسرائیل و مصر است.