الوقت- آذرماه گذشته روزنامه اسرائیلی «هآرتس» در گزارشی اعلام کرد که دولت اسرائیل قصد دارد در هفتههای آتی اولین دفتر رسمی خود را در ابوظبی، پایتخت امارات متحده عربی افتتاح کند. این رسانه صهیونیستی به نقل از یک مقام ارشد اسرائیلی که نامش را فاش نکرده بود گزارش داد که این دفتر، نمایندگی اسرائیل در آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) خواهد بود که مرکز آن در ابوظبی پایتخت امارات است. به گفته این مقام اسرائیلی محل تاسیس دفتر مشخص شده، نماینده اسرائیل در این دفتر برای اعزام به ابوظبی انتخاب شده و مراحل نهایی آمادهسازی برای افتتاح رسمی آن در حال انجام است. هرچند که این دفتر یک نمایندگی دیپلماتیک کامل نخواهد بود اما گشایش آن به نوعی اولین حضور رسمی و دائم وزارت امور خارجه اسرائیل در کشورهای حاشیه خلیج فارس محسوب میشود.
واقعیت این است که انتشاراین گزارش چندان هم برای تحلیلگران مسائل منطقه و کسانی که برنامههای رژیم صهیونیستی را رصد میکنند عجیب نبود؛ پیشتر هم در سال 2009 اسرائیل از تلاشهای امارات برای میزبانی مقر آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) حمایت کرده بود و در سال 2014 هم وزارت زیرساختهای این رژیم اعلام کرده بود که به دنبال ایجاد مقری دائمی در این آژانس بینالمللی می باشد؛ کاری که درواقع به نوعی تقویت جای پای دیپلماسی اسرائیل در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس میباشد.
ازسوی دیگر و به رغم اینکه امارات به صورت رسمی از تشکیل کشور فلسطین حمایت میکند و حاضر نیست اسرائیل را به عنوان یک کشور به رسمیت بشناسد، اما در سالهای اخیر دو طرف مواضع مشابهی نسبت به مسائل منطقهای اتخاذ کردهاند که همین نزدیکی مواضع در توجه مسئولان صهیونیستی برای نزدیکی با شیوخ اماراتی و پیش برد پروژه عادیسازی روابط خود با اعراب حوزه خلیج فارس بیتاثیر نبوده است. ابراز نگرانی مشترک رژیم صهیونیستی و امارات از به اصطلاح خطر نفوذ جمهوری اسلامی ایران در جهان عرب، قدرت گرفتن گروههای تندروی سنی مذهب در سطح منطقه (شامل داعش، جبهه النصره و...) و نیز مواضعی که دولت باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، نسبت به تحولات منطقه اتخاذ کرده است، از جمله مواردی است که باعث شده است رژیم صهیونیستی احساس کند میتواند روی گسترش روابط دیپلماتیک خود با امارات حساب ویژهای بازکند.
در همین رابطه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سال 2013 در مقر سازمان ملل طی سخنانی اعلام کرد که خطر دستیابی ایران به سلاح هستهای و ظهور چالشهای دیگر در منطقه ما باعث شده است تا همسایگان عرب اسرائیل به این موضوع اعتراف کنند که دیگر اسرائیل دشمن آنها به حساب نمیآید. بنابراین این یک فرصت مناسب برای ماست تا بتوانیم دشمنی های تاریخی و گذشته را کنار بگذاریم و روابط جدیدی را برای گسترش دوستیها و رسیدن به آمال و آرزوهای خود بنا نهیم.
باوجود اینکه شیوخ منطقه خلیج فارس رابطهای سیاسی و دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی ندارند، اما روابط اقتصادی بین دو طرف از سالها پیش وجود داشته است و اقدام اخیر اسرائیل هم گامی مهم در جهت تقویت و بهبود روابط بین تلآویو و ابوظبی به حساب میآید تا بتواند با وجود مخالفت افکار عمومی، تغییراتی بنیادین در سیاست خارجی خود ایجاد کنند و زمینههای مشترک همکاری فیمابین را تقویت کند.
به طور کلی میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که رژیم صهیونیستی با توجه به اصل «دشمنِ دشمن من، دوست من است»، اکنون دست دوستی خود را به سمت کشورهای به اصلاح میانهرو جهان عرب دراز کرده است تا زمینهای مشترک را بین دو طرف ایجاد کند؛ زمینهای که تها به مسائل و همکاریهای امنیتی و سیاسی محدود نمیشود و در سطحی کلانتر مباحث ژئواستراتژیک را نیز شامل میشود. بدین معنا که گسترش نفوذ ایران در منطقه و از سوی دیگر رشد گروههای تندرویی مثل داعش، باعث شده است تا تعداد قابل توجهی از کشورهای منطقه خاورمیانه به دنبال بازنگری در موضع خود نسبت به اسرائیل باشند و حتی ایجاد یک ائتلاف و همپیمانی با این رژیم را نیز دور از دسترس نبینند.
محمدرضا بلوردی