الوقت- در شرایطی که طی یکسال سپری شده از جنگ در غزه، مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی شاهد سطحی از درگیری نظامی میان حزب الله لبنان و ارتش صهیونیستی بود، کابینه تندرو نتانیاهو در هفتههای اخیر تصمیم به تشدید جنگ با لبنان را گرفت و در قماری بزرگ روز جمعه سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله و تعدادی از دیگر فرماندهان مقاومت لبنان را ترور کرد.
شهادت رهبر حزب الله چشمانداز وضعیت مخاطرهآمیز و بیثبات منطقه را به لبه پرتگاه نزدیک کرده است و بسیاری از احتمال تشدید و گسترش منازعه سخن گفتهاند. با این حال فقدان شخصیت برجسته و مهمی چون سید حسن نصرالله در راس مقاومت لبنان و باز بودن پرونده جنگ در جنوب و شمال سرزمینهای اشغالی سوالات و ابهامات زیادی را ایجاد کرده است که در این رابطه، الوقت؛ با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل غرب آسیا گفتگو کرده است.
بسیاری از کارشناسان منطقه و حتی تحلیلگران غربی و صهیونیستی اذعان میکنند که خلأ حضور سید حسن نصرالله به اضمحلال تشکیلات حزب الله لبنان نخواهد انجامید و اینکه با شهادت سید حسن حملات مقاومت به سرزمینهای اشغالی متوقف شود بسیار دور از انتظار است. با توجه به این تحلیل از نظر شما چرا این رژیم سید حسن نصرالله را ترور کرد؟ اهداف و انگیزههای تلآویو از این جنایت چه بود؟
الآن، صهیونیستها به دلیل بحرانهای گسترده داخلی دچار سردگمی و دستپاچگی هستند و به سالگرد عملیات طوفان الاقصی نزدیک میشوند و چون نتوانستند در این جنگ دستاوردی داشته باشند در بنبست شدیدی گرفتار شدهاند و برای فرار این وضعیت دست به ماجراجویی در خاک لبنان زدند. همچنین، سران تلآویو تصور میکردند که حزبالله در آستانه سالگرد طوفان الاقصی عملیات بزرگی را علیه سرزمینهای اشغالی انجام دهد و بنابراین برنامهای همانند جنگ شش روزه 1967 به راه انداختند و قبل از شروع درگیری، سعی کردند تا توان طرف مقابل را کاهش دهند.
از آنجا که صهیونیستها توان رویارویی مستقیم با دشمن را ندارند از گزینههای مختلف استفاده میکنند تا تحولات را به نفع خود تغییر دهند. یکی از این ابزارهای فریبکارانه، قرار دادن قدرتهای بزرگ در برابر حزبالله بود تا اقدامات خود در لبنان را با پشتوانه خارجی انجام دهد.
دوم اینکه شرایطی را ایجاد کردند که در ظاهر نمیخواهند با حزبالله جنگ کنند و مدعی شدند که سربازان ارتش را به مرخصی فرستادهاند و دنبال آتشبس هستند اما در عمل با انفجار دستگاههای ارتباطی و ترور فرماندهان مقاومت سعی کردند دشمن را قبل از شروع جنگ تضعیف کنند، زیرا توان جنگ تمام عیار با حزبالله را نداشتند.
با این حال، مقامات تلآویو در راهبرد کلی خود اشتباه کردند زیرا صهیونیستها زمانی سیدحسن نصرالله را به شهادت رساندند که او از بالاترین میزان محبوبیت در بین ملتها برخوردار بود. درمقابل، رژیم صهیونیستی اکنون به منفورترین رژیم در منطقه و جهان تبدیل شده است و این اقدام تروریستی نفرت عمومی از آنها را در جهان افزایش خواهد داد و این همان چیزی است که طومار صهیونیست را از منطقه غرب آسیا برخواهد چید. با این جنایت محبوبیت حزبالله در بین ملتهای منطقه و جهان افزایش خواهد یافت و با این راهبرد ابلهانه، حزبالله هیچگاه تضعیف نخواهد شد.
به شهادت رسیدن سید حسن نصرالله در ضاحیه که ناامنترین منطقه بیروت و لبنان بود نشاندهنده چیست؟ معمولا رهبران امنیتی به نقاط امن میروند تا از دید دشمن پنهان بمانند، چرا این نشست مهم را در ضاحیه برگزار شد؟
اگرچه ضاحیه جنوبی به دلیل دوری از مرزهای اراضی اشغالی ناامن تلقی نمیشود اما رهبران حزبالله تصور نمیکردند که در این شرایط اسرائیل به جنوب بیروت حمله کند و اینکه از بمبهای قوی سنگرشکن در این حملات استفاده کند که برای اولین بار در درگیریهای بین دو طرف مورد استفاده قرار گرفت. اگر این جنایت صورت نمیگرفت، روند تحولات به سمت دیگری میرفت. ضاحیه جنوبی بیروت محل اسکان شیعیان است و نصرالله هم در این منطقه پرجمعیت زندگی میکرد.
وضعیت رهبری، قدرت و جایگاه حزبالله پس از شهادت سید حسن چه خواهد شد؟
ساختار حزبالله به دلیل اینکه گروه چریکی به شمار میرود، با تشکیلات ارتش متفاوت است. در ارتشها افراد باید آموزشهای خاصی را ببینند و برای ابزارهای مختلف جنگی، سیاسی و مدیریتی دورههایی را طی کنند تا در راس فرماندهی قرار بگیرند اما در درون حزبالله کسانی که در هرم قدرت بودند تجارب خاصی نداشتند و سلاحهایی را با آن آموزش میدیدند سلاحهای سبک بود، نیروی دریایی و هوایی هم نداشتند و به راحتی میتوانستند برنامهریزی کنند.
نوع ساختار حزبالله هم ایدئولوژیک است و به راحتی میتوانند رهبرانشان را جایگزین کنند، در گروههای چریکی هر رزمنده فرمانده خودش است و بنابه شرایط و مقتضیات زمانی عمل میکند. شیوه جنگی حزبالله، نامتقارن است و با هر تصمیمی که اتخاذ میشود میتوان مبارزه کرد و چارچوب خاصی مانند ارتش ندارد و به همین دلیل به خاطر تعدد نیروها و تجربه طولانی نیروها، میتوانند جایگزین نصرالله را انتخاب کنند و همانگونه که شیخ نعیم قاسم، معاون نصرالله گفت، آنها مشکلی در انتخاب رهبر جدید ندارند.
روند جنگ حزبالله با رژیم صهیونیستی پس از شهادت نصرالله به چه سمت و سویی خواهد رفت؟
الآن با توجه ترورهای اخیر از دید سران رژیم صهیونیستی، حزبالله مانند یک شکار زخم خورده است و این میتواند برای آنها خطرناک باشد. از اینرو، سعی خواهند کرد قبل از هر اقدامی توان حزبالله را ارزیابی کرده و ضریب قدرت عملیاتی آن را کاهش دهند. با این حال، به نظر میرسد حزبالله خود را برای عملیات بزرگتر علیه سرزمینهای اشغالی آماده میکند و احتمالا مراکز حساس و حیاتی اسرائیل در اولویت خواهند بود.
رژیم صهیونیستی با جنایتهایی که انجام داد همه مرزهای انسانی و اخلاقی را درنوردیده و جایی برای دفاع از خود در عرصه بینالمللی نگذاشته است. از اینرو، اگر حزبالله عملیات خود را علیه سرزمینهای اشغالی تشدید کند هیچ کشوری نمیتواند این جنبش را به تنش آفرینی و عبور از قوانین جنگی متهم کند، زیرا این اقدامات دفاع مشروع در برابر دشمن اشغالگر است که همه خطوط قرمز را رد کرده است. حمام خونی که صهیونیستها در جنوب لبنان به راه انداختهاند، حق مشروع را برای حزبالله در تنبیه متجاوز محفوظ میدارد و کسی آنها را سرزنش نخواهد کرد.
محور مقاومت واکنش فراوانی به شهادت سید مقاومت داشته است، حال با توجه به دایر بودن اتاق فرماندهی مشترک در چارچوب استراتژی وحدت عرصهها، ارزیابی شما از اقدامات و برنامههای محور مقاومت در برابر ترور سید حسن نصرالله چیست؟
طبیعتا، هماهنگی بین گروههای مقاومت بیشتر خواهد شد و هر تصمیمی گرفته شود، تا آخرین ساعات عملیات محرمانه خواهد بود. آنچه مسلم است اینکه اسرائیلیها در دو مورد ضعف بزرگی دارند، یکی اینکه صهیونیستها هیچ گاه دنبال جنگ تمام عیار نیستند و همواره سعی کردهاند زمان درگیری با گروههای مقاومت را به حداقل برسانند، چیزی که در جنگهای یک دهه اخیر این رژیم با گروههای مقاومت فلسطین دیدیم. صهیونیستها به شدت مخالف نتانیاهو و جنگ غزه هستند و دائما از او میخواهند حالا که نتوانسته اهداف جنگی را محقق کند، زودتر به این جنگ پایان دهد. طبیعی است با باز شدن پرونده لبنان و اینکه لبنانیها در پاسخ به تحرکات آنها مسلما اقداماتی صورت خواهند داد، قطعا آسیب پذیری آنها بیشتر خواهد شد.
نکته دوم این است که از طولانی شدن جنگ هم هراس دارند. یکی از اقداماتی که گروههای مقاومت میتوانند برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی انجام دهند طولانی کردن روند درگیری با این رژیم است. نهادهای امنیتی و شهروندان صهیونیست اجازه نمیدهد تا ارتش در جنگ طولانی مدت شرکت کند و تشدید جنایتها در لبنان هم به این خاطر بود تا با ایجاد رعب و وحشت در بین لبنانیها، هر چه زودتر به درگیری با حزبالله پایان دهند. درحالی که استراتژی ایران و گروههای مقاومت این است تا جنگ طولانی را علیه اسرائیل ترتیب دهند تا در بلندمدت آسیبهای زیادی را به این رژیم وارد کنند. اگر محور مقاومت چند شهر مهم را از کار بیندازند، صهیونیستها در شرایط دشواری قرار خواهند گرفت. در شرایط کنونی هم تعداد زیادی از کارخانهها و صنایع مهم در سرزمینهای اشغالی تعطیل شدهاند و این روند در درازمدت، به لحاظ اقتصادی صهیونیستها را آسیب پذیرتر میکند.