الوقت- تغییر و تحولات ژئوپلتیکی جهان پس از جنگ اوکراین که بار دیگر تقابل شرق وغرب را به نمایش گذاشت، کشورهای منطقه را به سمت اتحادهای جدیدی سوق داده است. کشورهای عرب خلیج فارس که برای چندین دهه، آمریکا را به عنوان ضامن امنیتی خود برگزیده بودند، اما اکنون روز به روز گامهای بیشتری در مسیر جدایی از واشنگتن و گرایش به قدرتهای رقیب برمیدارند.
در همین رابطه، وزارت دفاع امارات روز چهارشنبه (18 مرداد) اعلام کرد که اولین رزمایش هوایی مشترک با چین در استان «سین کیانگ» واقع در غرب چین آغاز شده است. نام این رزمایش «سپر شاهین» نام دارد و نیروی هوایی و پدافند هوایی امارات در آن مشارکت دارند.
«تبادل دانش و افزایش تواناییهای عملیاتی» هدف این رزمایش اعلام شده است. وزارت دفاع چین پیشتر گفته بود:«هدف آن تعمیق تبادلات عملی و همکاری بین نیروهای مسلح دو کشور و همچنین تقویت درک متقابل و اعتماد متقابل است». پدافند هوایی چین هم اعلام کرد که آموزش بعدی به میزبانی امارات برگزار خواهد شد.
برگزاری رزمایشهای مشترک امکان هماهنگی بهتر بین نظامیان و مشاهده تاکتیکهای دشمن را فراهم میکند و به عنوان یک نمایش قدرت و همکاری برای کشورهای شرکت کننده عمل میکند. مانورهای نظامی مشترک جدای از همکاری اقتصادی و دیپلماتیک برای همکاری کشورها ضروری است و مقدمهای برای همکاری استراتژیک بین کشورها به شمار میرود و رزمایش بین امارات و چین هم از این قاعده مستثنی نیست و نشان میدهد ابوظبی و پکن مسیر جدیدی از همگرایی امنیتی را در اولویت قرار دادهاند.
محمود حلمی نویسنده و پژوهشگر سیاسی عرب درباره اهداف این رزمایش به خلیج آنلاین گفت:«رزمایش نظامی بین امارات و چین نشاندهنده اشتیاق رهبری دو کشور برای تقویت روابط نظامی بین آنها با توجه به نادیده گرفتن هرگونه خشم آمریکایی است.
یکی از برجستهترین اهداف اعلام نشده آموزش مشترک افزایش همکاریهای نظامی، علاقه پکن به تامین نفت و گاز و تامین منافع اقتصادی خود در منطقه و تمایل آن به افزایش امنیت و ثبات در کشورهایی مانند امارات که کشور تولید کننده و صادرکننده نفت هستند». این کارشناس تاکید کرد:«چین میخواهد روابط دوجانبه خود با امارات را تقویت کند و مشارکتهای راهبردی را در زمینههای مختلف از جمله امنیتی و دفاعی توسعه دهد».
در سالهای اخیر، روابط دوجانبه ابوظبی و پکن شاهد توسعه چشمگیری بوده است، به طوری که در سال 2018 یک توافق راهبردی جامع بین دو کشور منعقد شد و برای اولین بار بود که یک کشور عربی در خلیج فارس چنین توافقی را منعقد میکرد.
چین و امارات پیش از این رزمایش نیز همکاریهای نظامی خود را استارت زده بودند. در اواخر سال 2021، رسانههای آمریکایی اعلام کردند که چین در بندر خلیفه امارات به دنبال ساخت یک پایگاه نظامی است که انتشار این خبر واکنش تند واشنگتن را در پی داشت و با هشدارهای کاخ سفید، ابوظبی در نهایت این ساخت و سازها را متوقف کرد. اما در دسامبر گذشته رسانههای آمریکایی با استناد به تصاویر ماهوارهای مدعی شدند که ساخت سازها در این بندر کماکان ادامه دارد.
طبق آنچه این روزنامه وال استریت ژورنال از اسناد فاش شده «دیسکورد» نقل کرده است، این تأسیسات «احتمالاً به برق و آب متصل است و ساخت یک محیط دیواری برای ذخیرهسازی لجستیک برای ارتش چین به پایان رسیده است». گفته میشود که مقامات نظامی چین به این پایگاه «پروژه 141» میگویند.
همچنین، وزارت دفاع امارات در فوریه ۲۰۲۲ اعلام کرده بود که قصد دارد ۱۲ فروند جت ال-۱۵ از چین بخرد و در آینده امکان خرید ۳۶ هواپیمای دیگر از همین نوع را نیز دارد. به نظر میرسد، حاکمان امارات با درک واقعیتهای جهانی که به سمت چند جانبه گرایی پیش میرود، سعی دارند روابط خود را با قدرتهای شرقی از جمله چین و روسیه تقویت کنند که این مسئله نگرانی کاخ سفید را به همراه داشته است.
علاوه بر همکاریهای نظامی، روابط اقتصادی چین و امارات هم در بالاترین سطح خود قرار دارد. امارات پس از عربستان سعودی دومین شریک تجاری چین در غرب آسیا به شمار میرود و حجم تجارت سالانه دو کشور به 100 میلیارد دلار رسیده است.
سازمان انرژی هستهای امارات در اردیبهشت گذشته اعلام کرد که سه یادداشت تفاهم با پژوهشکده انرژی هستهای و سازمان ملی انرژی هستهای چین و مؤسسه صنایع انرژی هستهای این کشور امضا کرده است که شامل همکاری در زمینه انرژی هستهای و تعمیر و نگهداری ملزومات آن در کنار همکاری در زمینه راکتورهای خنک کننده با گاز با دمای بالا و همچنین همکاری برای تأمین سوخت هستهای و سرمایه گذاری در این زمینه خواهد بود.
یکی از تحلیلگران چینی به روزنامه «گلوبال تایمز» گفت:«چین قصد ندارد به اصطلاح خلأ قدرتی را که با ضعف آمریکا در خاورمیانه ایجاد شده است پر کند، اما در حال تقویت همکاری با کشورهای منطقه و کمک به حفظ صلح و ثبات آن است».
پیامهای سیاسی و نظامی رزمایش برای آمریکا
باتوجه به اینکه امارات و دیگر شیوخ خلیج فارس در دهههای گذشته متحد استراتژیک آمریکا بودند، لذا چرخش اماراتیها به سمت چین به عنوان رقیب اصلی واشنگتن، حاوی پیامهای مهمی است. امارات با این رزمایش میخواهد به آمریکا پیام بدهد که گزینههایی برای مدیریت امنیتی و تنوع بخشی به زیرساختهای دفاعی خود را دارد.
امارات در یک دهه اخیر سومین خریدار بزرگ تسلیحلاتی آمریکا بود و سالانه میلیاردها دلار برای تقویت بنیه دفاعی خود از واشنگتن سلاح م خرید و در جنگ عراق و افغانستان هم با متحد غربی خود همکاری کرده بود اما این روزها در مسیر واگرایی از واشنگتن گام بر میدارد.
به گفته ناظران، «امارات با رصد دائم تحولات منطقه به دنبال ایفای نقش متفاوت در روابط با قدرتهای جهانی و افزایش وزن خود در معادلات آتی غرب آسیاست».
این مسئله واضح است که هر گونه همکاری با چین به منزله دور شدن از سیاستهای آمریکا است و ابوظبی سعی دارد تا قدرتهای نوظهور جهانی را هم در کنار خود داشته باشد، زیرا سپردن امنیت به دست یک کشور در جهان امروزی، کشورها را آسیب پذیر میکند و حاکمان ابوظبی سعی دارند همزمان با آمریکا، با چینیها هم روابط مستحکمی داشته باشند.
هر چند مقامات آمریکا در ظاهر واکنشی به برگزاری رزمایش دوجانبه نشان ندادند اما به نظر میرسد که این رزمایش واشنگتن را نگران کرده است و سفر سرزده جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده به ابوظبی و دیدار با محمد بن زاید، حاکم امارات نشان میدهد که واشنگتن گرایش اعراب به سمت چین را برنمیتابد.
علاوه بر امارات، چین هم با این رزمایش مشترک به رقیب غربی خود این سیگنال را میفرستد که اگر بخواهد در تایوان و دریای چین، جنگ افروزی کند پکن هم گزینههایی در دست دارد که با استفاده از آنها میتواند به آمریکا ضربه بزند. تلاش برای افزایش همکاری امنیتی با کشورهای عربی بدترین سناریو برای واشنگتن است که در نهایت میتواند به بیرون راندن نیروهای آمریکایی از خلیج فارس منجر شود.
از سوی دیگر، با وجود هشدارهای آمریکا اما کشورهای عربی در دو سال گذشته نشان دادند که دیگر مثل گذشته از سیاستهای جهانی واشنگتن تبعیت نمیکنند. در ماجرای جنگ اوکراین، اعراب با درخواستهای آمریکا برای تحریم روسیه و افزایش تولیدات نفتی برای مهار قیمت حاملهای انرژی در جهان، مخالفت کردند و به نوعی مسیر همگرایی نسبی با مسکو را در پیش گرفتند. در پرونده سوریه هم که آمریکا مخالف سرسخت عادی سازی روابط اعراب با این کشور بود، در نهایت روابط خود را پس از دوازده سال تنش از سرگرفتند و سوریه به جمع اتحادیه عرب بازگشت.
نفوذ چین در خاورمیانه در حال افزایش است و این امر با تقویت روابط اقتصادی به عنوان بزرگترین صادرکننده به منطقه، افزایش حضور نظامی و نقش میانجی بین کشورها در حال انجام است. امارات در یک موقعیت استراتژیک در تنگه هرمز قرار دارد که تقریباً 20 درصد تجارت نفت جهان را در خود جای داده است و تقویت روابط با امارات باعث افزایش جای پای چین در این حوزه کلیدی میشود.
تغییر معادلات خلیج فارس
روند تحولات منطقه در ماههای اخیر نشان می دهد که نقش آفرینی آمریکا از تاثیرگذاری بر سیاستهای کشورها کم رنگ شده و هژمونی این کشور در غرب آسیا رو به افول است. اقدامات آمریکا در دهههای گذشته نشان میدهد که این کشور همیشه به عنوان عامل بیثباتی و ناامنی در خلیج فارس بود و سعی داشت با ایجاد اختلاف بین ایران و شیوخ عرب، حضور خود در این پهنه دریایی را تقویت کند.
واشنگتن با پروژه «ایران هراسی»، سالانه دهها میلیارد دلار از فروش تسلیحات به متحدان عرب خود درآمد کسب میکرد و برای اینکه خللی در این تجارت پرسود ایجاد نشود، اجازه نمیداد کشورها به سمت همگرایی با تهران بروند و راه اندازی جنگ یمن هم با هدف ایجاد تنش بین اعراب و ایرن انجام شد.
اما چین چنین نگاهی به خلیج فارس ندارد و اقدامات آن در راستای همگرایی و اتحاد بین ایران و کشورهای عربی انجام میشود و میانجیگری بین تهران و ریاض و تلاش برای کشاندن دیگر اعراب به سمت همکاری با جمهوری اسلامی گواه این است که پکن قصد تنش آفرینی در منطقه را ندارد.