الوقت- روسیه در طی چهار سال گذشته تمام تلاش خود را به کار بست تا از مداخله مستقیم در سوریه اجتناب کند و جای تردید نیست که هدف اصلی روسیه از حضور نظامی آشکار در سوریه، حفظ تنها متحد سنتی باقیمانده خود در منطقه است، با این وجود نباید از اهمیت سایر عوامل نیز غافل شد، با توجه به اینکه انرژی در سرلوحه اهداف سیاست خارجی روسیه قرار دارد و این کشور از سوی اروپا و غرب مورد تحریم اقتصادی قرار گرفته است میتواند اهداف دیگر حضور نظامی روسیه را توجیه کند.
بهصورت سنتی و بهجز در موارد بسیار معدود؛ در بیش از دو دهه اخیر روسیه برای پیش برد آسانتر سیاست خارجی خود از ابزار انرژی بهره برده است. با گذشت زمان؛ این بهرهبرداری چه بهصورت عملی و چه تهدید به کاربرد آن؛ چنان مؤثر واقعشده است که بهعنوان اهرم اصلی پیشبرد سیاستهای این کشور در قبال سایر رقبا و بهویژه اروپا شناختهشده و نوعی سلاح نرم اما بسیار مؤثر مسکو تلقی شده و میشود.
طولانی شدن بحران سوریه و دخالتهای آشکار خارجی در این کشور؛ شرایط را بهگونهای پیش برد که خطر تکرار حادثه لیبی و به خطر افتادن منافع روسیه روزبهروز مقامات کرملین را بیشتر نگران کرد. بنا به اظهارات برخی مقامات رسمی روسیه در موضوع لیبی، این کشور حداقل ده میلیارد دلار زیان دید. علاوه بر این دستیابی رقبای غربی و اروپایی روسیه به منابع بسیار ارزان و باکیفیت نفت و گاز لیبی؛ از میزان وابستگی آنها به روسیه کاست.
اکنون نیز سابقه حضور داعش در سوریه و عراق و فروش نفت مناطق تحت اشغال خود به قیمت بسیار ارزانتر به مشتریان سنتی روسیه باعث شده است تا این کشور به این جمعبندی برسد که در صورت ادامه این وضع؛ آینده بازارهای انرژی بیش از پيش غیرقابلپیشبینی خواهد شد.
این در شرایطی است که برخي از کشورهاي حامي این تروریستها؛ با اشباع بازار از نفت ارزان و یا کمک به اين گروه ها براي صادرات نفت؛ نهتنها سبب کاهش قیمت انرژی در سطح دنیا شدهاند بلکه به اين ترتيب باعث تقویت گروههای تروریستی نیز شدهاند.
مقامات مسکو میدانند که چه در صورت باقی ماندن تروریستها و چه حمله کشورهای غربی و تسلط آنها بر این مناطق؛ قضیه لیبی یکبار دیگر آنهم در نزدیکی مرزهای جنوبی این کشور و بازارهای سنتی انرژی آن در اروپا که در هر دو حالت به زیان روسیه است، تکرار خواهد شد.
در حال حاضر با تضعیف شدید دولت سوریه و ممانعتهای خارجی در نابودی داعش در عراق؛ این فرصت برای غربي ها به وجود آمده است تا این بار شانس خود را برای انتقال زمینی نفت و گاز منطقه غرب آسیا از طریق تسلط طولانیمدت بر این دو کشور بیازمایند.
نکته حائز اهمیت در این موضوع که بیشازپیش روسها را نگران میکند حمایتهای ترکیه و عربستان از تروریستها و نیز دخالت قدرت های غربی به بهانه مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق است. در حالی که برخی از همین کشورها مهمترین خریداران نفت از گروههای تروریستی هستند. این موضوع شک روسها به اهداف پشت پرده بازیگران خارجی در این عرصه را بیش از پیش برمیانگیزد.
اما انرژی علاوه بر موارد فوق به گونه دیگری هم باعث تحریک روسیه برای حضور فعالتر در عرصه سوریه شده است و آنهم موضوع رقابت و یا در واقع انتقام این کشور از عربستان و سایر کشورهای عرب صادر کننده انرژی حاشیه خلیجفارس است.
عربستان و متحدان منطقهایاش در چند سال اخیر با هدف تحت فشار قرار دادن روسیه و ایران و اثرگذار شدن تحریمهای بینالمللی و کاستن از منابع درآمدی این کشورها اقدام به ارائه بیرویه انرژی به بازارهای بینالمللی کردند که نتیجه آن کاهش فوقالعاده درآمدهای ارزی روسیه و ایران و همچنين متضرر شدن دیگر صادرکنندگان بزرگ انرژی در دنیا بود. علاوه بر ایران و فدراسیون روسیه، دولت نوپای عراق و کشور ونزوئلا نیز از جمله مهمترین کشورهایی بودند که با توجه به درصد بالای وابستگی به منابع درآمدی از صادرات انرژی دچار زیان شده اند.
اگر این کاهش شدید بهای انرژی که بلافاصله پس از بروز بحرانهای مالی پیاپی در سطح جهان رخ داد و در ادامه آن موضوع اوکراین و تحریمهای آمریکا و کشورهای اروپایی علیه روسیه پیش آمد را در کنار یکدیگر قرار دهیم بیش از پیش از عمق خسارتی که روسیه از این اقدام عربستان سعودی و متحدان منطقهایاش متوجه شده است را درک خواهیم کرد.
حال اگر قرار باشد این کشورها با اشغال سوریه و عراق، منابع انرژی آن ها را هم تحت کنترل بگیرند عملاً نه تنها هرگز بازارهای سنتی صادرات انرژی روسیه احیا نخواهد شد بلکه آسیبپذیری این کشور در مقابل همسایگان و رقبای منطقهای و بینالمللیاش بهشدت افزایش خواهد یافت.
اکنون به نظر میرسد که روسها در شرایط فعلی چاره دیگری جز حضور فعالتر در عرصه مبارزه با داعش در سوریه و احتمالاً عراق نداشتهاند تا بدین طریق هم مانع از توسعه سیاستهای منفی انرژی کشورهای عرب منطقه و متحدانشان شوند و هم با برخورد با گروههای تحت حمایت آنها، این کشورها را کمی تنبیه کنند.