در وضعیت جدید نیز به نظر میرسد اردوغان قصد دارد از بحران اوکراین به عنوان کانون و ابزاری جدید برای انتقامجویی از آمریکا و اروپا بهره بگیرد. عدم همراهی او با مواضع کشورهای غربی اکنون از یک اتفاق نامرسوم و غیرمعمول به یک قاعده کلان تبدیل شده است
الوقت – تشدید بحران اوکراین در چند ماه اخیر تنشهای میان ناتو و روسیه را به اوج رسانده اما در این میان کشور ترکیه در مقام یکی از اعضای ناتو، به نظر میرسد سیاست و رویکردی متفاوت با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را اتخاذ کرده است. هم اکنون به نظر میرسد بحران اوکراین به عرصهای جدید برای اثبات خروج ترکیه از اردوگاه غرب و تمایل سیاست خارجی این کشور برای نزدیک به شرق تبدیل شده است.
بحران اوکراین کانونی برای صفبندی جدید اردوغان در برابر ناتو
بحران اوکراین، بدون تردید، اگر مهمترین نباشد، یکی از مهمترین صفآراییهای ناتو و روسیه در هزار جدید (2000) میباشد. طی چند ماه گذشته از یک سو، نیروهای روسیه در پی تقویت صفوف خود در مرزهای همجوار با اوکراین هستند و در یکی از آخرین اقدامان نمادین، بانک خون را برای نیروهای خود مهیا کردند که به معنای آمادگی فزآیندهتر برای ورود به تقابل نظامی است. از سوی دیگر، کشورهای عضو ناتو به ویژه ایالات متحده آمریکا ارسال نیروهای نظامی به شرق اروپا را شروع کرده و به مسکو هشدار دادهاند که در صورت عبور هر یک از نیروهایش از مرز اوکراین، عواقب شدیدی برای این کشور خواهد داشت.
مجموع این روند موجب شده که تنش لفظی میان مقامات مسکو و بروکسل به بالاترین حد ممکن افزایش پیدا کند. سران ناتو، روسیه را به انگیزهها متجاوزانه متهم میکنند اما مقامات کرملین، بر دروغین بودن ادعاهای غرب و عدم تلاش برای حمله به کیف، تاکید میکنند. در این میان، با وجود آنکه ناتو و غرب تلاش میکنند تا صدایی واحد و متحد از خود در برابر روسیه نشان دهند، بار دیگر زخم اختلافات ترکیه و ناتو سر باز کرده و نوع مواجهه آنکارا با بحران اوکراین، نشان از تداوم شکافهای عمیق آنکارا با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی است.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در جدیدترین اظهارات خود با صراحت اقدامات دولت آمریکا و کشورهای غربی را در زمینه حل بحران اوکراین زیر سوال برده است. بنابر گزارش خبرگزاری رویترز، اردوغان تاکیده کرده جو بایدن، همتای آمریکایی او و دیگر کشورهای غربی به حل بحران میان روسیه و اوکراین کمکی نکردند و میتوانم بگویم که آنها فقط اوضاع را بدتر میکنند. همچنین، او تصریح کرده است که هیچ رهبر اروپایی برای حل این مشکل وجود ندارد. اردوغان با ستایش از آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان و رویکرد او در قبال اوکراین، گفته است که اروپا پس از کنار رفتن او از سمتش از «مشکلات جدی در سطح رهبری» رنج میبرد.
این اظهارات پس از آن بیان شده که اردوغان در سوم فوریه (14 بهمن) با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در کییف ملاقات کرده و پیشنهاد کمک ترکیه برای میانجیگری در این بحران را مطرح کرد.اردوغان همچنین پیشنهاد میزبانیاش از نشست سران اوکراین و روسیه را داده است.
مجموع اظهارات اردوغان در خطاب قرار دادن کنش رهبران آمریکا و اروپا را در سه سطح میتوان مورد تحلیل قرار داد. اول اینکه دولت ترکیه با صراحت نشان داده که بر خلاف عضویت در سازمان ناتو، حاضر نیست مواضعی همراستا با سران و شورای تصمیمگیری این نهاد را اتخاذ کند. دوم اینکه اردوغان در اظهارات خود به نوعی قصد دارد انتقام راهبرد عدم همراهی آمریکا و اروپا با مواضع او رد قبال بحرانهای مختلف را از غربیها بگیرد. در سطح سوم نیز اظهارات اردوغان در انتقاد از کشورهای اروپایی، تداوم تنش حداکثری آنکارا با کشورهای اروپایی است. حتی اردوغان قصد دارد به اروپاییها گوشزد کند که در خلا رهبری اروپا، او به عنوان رئیسجمهور ترکیه، توانایی رهبری این قاره و نیز رسیدگی به بحرانها را دارد.
نزدیکی فزآیندهتر به محور شرق و دوری از غرب
رویکرد شرقگرایی در سیاست خارجی ترکیه و دوری این کشور از ناتو به ویژه ایالات متحده آمریکا موضوعی نیست که تنها مختص به بحران اوکراین با وقابع چند سال گذشته باشد. حرکت آنکار در مسیر دوری گزیدن از غرب و تلاش برای اتخاذ رویکرد مستقل از غرب از همان سالهای آغازین بعد از فروپاشی بلوک شرق (1991) آغاز شد. اولین نمود این امر را در مواضع مخالف ترکیه با عاضای ناتو در بحران بوسنی در سالهای 1992 تا 1995 مشاهده کرد. در ادامه رخدادهایی همانند حمله آمریکا به عراق، نزدیکی فزآینده واشنگتن به کردهای عراق و حکومت اقلیم کردستان، عدم حمایت غربیها از مواضع ترکیه نسبت به تحولات انقلابی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا رد سالهای پس از 2011، ورود آمریکا به ائتلاف با کردهای سوریه، خزید سامانه دفاع موشکی اس 400 از روسیه توسط ترکیه، عدم تحویل و عمل به تعهدات برای تحویل جنگندههای اف 35 به ترکیه از سوی آمریکا، تحریمهای مالی و اقتصادی واشنگتن علیه آنکارا، تقلیل سطح دوستی و نزدیکی کشورهای اروپایی با ترکیه، تنش لفظی فراگیر رهبران اروپایی با ترکیه و رغبت آنکارا نسبت به افزایش سطح همکاریهای اقتصادی و نظامی با چین و روسیه، همهگی نمودهای اصلی گام برداشتن ترکیه و اردوغان در مسیر دوری از غرب و نزدیک به محور شرق است.
در وضعیت جدید نیز به نظر میرسد اردوغان قصد دارد از بحران اوکراین به عنوان کانون و ابزاری جدید برای انتقامجویی از آمریکا و اروپا بهره بگیرد. عدم همراهی او با مواضع کشورهای غربی اکنون از یک اتفاق نامرسوم و غیرمعمول به یک قاعده کلان تبدیل شده است. قاعدهای بدین مضمون که در نهایت ترکیه میبایست در مقام منتقد سیاستهای غرب تبدیل شود و از اتحاد با مواضع واشنگتن و بروکسل پرهیز کند. هر چند در این مسیر آنکارا با صراحت از مواضع ابر قدرتهای شرق همانند روسیه حمایت نمیکند اما سکوت و عدم انتقاد از مواضع مسکو به وضوح نشانگر چرخش عمیق و پایان اتحاد سنتی میان آنکارا با غرب میباشد.