به گزارش الوقت به نقل از جام جم، کارشناس مسائل غرب آسیا درباره وضعیت آمریکا در دو سال اخیر پس از شهادت سردار سلیمانی گفت: با توجه به نگاه کاملا مکتبی و بلند حاج قاسم سلیمانی نسبت به نظام سلطه، یکی از مهمترین اهداف این شهید مقابله با حضور نیروهای متجاوز بیگانه در منطقه بوده است. با عنایت به اینکه شهید سلیمانی شناخت دقیقی از دشمن داشت و متوجه بود که موضوع تروریسم امروز در منطقه غرب آسیا توسط نظام سلطه و در رأس آنها آمریکا هدایت میشود لذا تلاش ایشان هم مبتنی برای این بود که بتواند در گام اول دستان پلید و خونآشام تروریسم منطقهای با محوریت داعش را از منطقه کوتاه کند؛ البته دشمنی نیروهای متجاوز آمریکایی همیشه مدنظر ایشان قرار داشت.
این کارشناس مسائل منطقه در ادامه گفت: به این معنا که حاج قاسم نیروهای نیابتی آمریکا و مشخصا تروریست مسلح داعش را خط مقدم نظام سلطه و آمریکا و رژیمصهیونیستی میدانست و بر این اساس تلاش ایشان مبتنی بر نابودی داعش در حوزه خلافت و در اختیار قرار داشتن سرزمین بود. بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، یک نگاه بلند و چشمانداز بسیار ارزشمندی از جانب رهبر معظم انقلاب در قبال انتقام از خون مبارز و انتقام گیرنده از تروریسم مطرح شد. بعد از اقدام بسیار شجاعانه و قهرمانانه موشکباران پایگاه عینالاسد که در طول تاریخ آمریکا سابقه نداشت، رهبر انقلاب فرمودند این فقط یک سیلی بود و انتقام واقعی خون حاج قاسم سلیمانی را با اخراج آمریکاییها از منطقه خواهیم گرفت، بنابراین در طول دو سال گذشته افول آمریکا در منطقه کاملا قابل مشاهده بوده است. از سوی دیگر، با توجه به تغییرات حوزه ریاستجمهوری آمریکا مشاهده میشود امروز آمریکاییها در منطقه غرب آسیا نسبت به دوران گذشته بسیار با شکستهای مستمری روبهرو شدهاند.
صدرالحسینی درباره مصداق افول آمریکا در منطقه نیز گفت: یکی از این مصادیق، فرار آمریکاییها از افغانستان بود بهرغم اینکه در طول چهار ماه گذشته هنوز برخی از غرب باوران در داخل کشورمان فرار آمریکاییها از افغانستان را باور نکردهاند و تصور میکنند زیرکاسه آمریکا، نیمکاسهای بوده است اما مقامات ارشد آمریکا به ناتوانی نیروهای نظامی خودشان در افغانستان اذعان داشتند. حتی در این ارتباط مقامات کاخسفید کاملا نسبت به موضوع افغانستان اظهار ناتوانی هم از جهت نظامی و هم از نظر مالی کردهاند. این نکته حائز اهمیت است که نگاه به عملکرد آمریکاییها حتی در حمایت از عربستان سعودی و موضوع مهمی همچون یمن نیز شرایطی را پدید آورده که عربستان مجبور شده دست به دامن جریانات انقلابی شود که با انصارا... روابط حسنه دارند و از آنها درخواست کند موضوع پایان جنگ یمن را تسریع کنند. البته هیچ صداقتی در این گفتار آمریکا وجود ندارد اما نشاندهنده این است که آمریکاییها از حمایت کشورهای وابسته همچون عربستان نیز در منطقه غرب آسیا عقبنشینی کردهاند، چراکه متوجه جایگاه خود در این رابطه شدهاند و میدانند چقدر دچار افول شدهاند.
سیدرضا صدرالحسینی همچنین به برنامه جایگزین آمریکا پس از افول در منطقه پرداخت و اظهار داشت: به نظر میرسد آمریکاییها با توجه به شکست مستمری که درغرب آسیا با آن روبهرو بودهاند هنوز این مساله برای آنها لاینحل است بهرغم اینکه اعلام میشود آنها تغییر موضع به منطقه پاسفیک (سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا) را دارند. آمریکاییها نمیدانند موضوع غرب آسیا و کشورهای همپیمان خود و شرایطی که در سالهای طولانی برای آنها به وجود آمده را به چه کسی بسپارند. از این رو نباید آدرس غلط داد که آمریکاییها دیگر علاقهمند به حضور در غرب آسیا نیستند یا همه توان خود را به شرق آسیا و پاسفیک منتقل میکنند، چراکه این موضوع هنوز در عمل دیده نشده است. البته افراد متعددی در این ارتباط بر اساس ترجمه اندیشکدههای آمریکایی اظهارنظر کردهاند اما در عمل این موضوع قابل رویت نیست، چرا که آمریکاییها مایل هستند در مناطق راهبردی غرب آسیا حضور جدی داشته باشند. ضمن اینکه یک تقابل اقتصادی با رقبای جدید مانند چین و هند را در پیش گرفتند اما از لحاظ راهبردی غرب آسیا هنوز اهمیت ویژهای برای آمریکا دارد. سعی و تلاش بر این است که بتوانند جریانهای تروریستی را در منطقه غرب آسیا حاکم کنند که البته تاکنون موفق نشده و در مراحل مختلف با شکست مواجه شدهاند. شرایط موجود در آمریکا نشاندهنده شکست قطعی آمریکا در راهبردهای درازمدت آنها در منطقه غرب آسیاست. منظور شکست جایگزین نیروهای تروریستی در سوریه و عراق است. هنوز هم بخشی از تروریسم در سوریه مورد تایید آمریکاییها قرار دارد و این غیر از موضوع افزایش فعالیت داعش در افغانستان است.
این کارشناس غرب آسیا درباره آمار آخرین تعداد نیروها و مستشاران آمریکایی در منطقه نیز گفت: آمریکا اعلام کرده ۲۵۰۰نیرو در عراق دارد اما واقعیت این است نه کسی این افراد را شمارش کرده و نه میتوان به آماری که آمریکاییها ارائه میدهند اعتماد کرد. آنها خودشان میگویند ما ۵۰۰۰ نیرو داشتیم و ۲۵۰۰ نفر از آنها را خارج کردیم اما هیچ دلیلی در ارتباط با خارج کردن آنها وجود ندارد و هیچکس هم امکان شمارش آنها را در پادگانهای عراق نداشته است. البته تعداد قابلتوجهی از نیروهای آمریکایی در قطر و بحرین و امارات نیز در پایگاههای نظامی این کشورها همچنان حضور دارند.