به گزارش الوقت، همزمان با ادامه کشتار هزاره ها در افغانستان، واکنش ها به این جنایت حتی در خارج از خاک این کشور ادامه دارد.
در همین ارتباط نیز عده ای از هزارههای افغانستانی مقیم آمریکا در بخش های مختلف این کشور، دست به گردهماییهای اعتراض آمیز علیه آنچه که آنها «نسل کشی هزارهها در افغانستان» می خوانند، زدند.
در این گردهمایی های اعتراضی، معترضان در بیانیهای از مجامع بین المللی به خصوص سازمان ملل متحد خواستند تا آنچه را که آنها از آن به عنوان «نسل کشی هزارهها در افغانستان» یاد می کنند، به رسمیت به شناسند.
گردهماییهای اعتراض آمیز هزارههای مقیم آمریکا از جمله در شهر واشنگتن دیسی، پایتخت آمریکا نیز برگزار شد.
کارزار «نسلکشی هزاره را متوقف کنید» در افغانستان
همچنین فعالان حقوق بشری و کاربران رسانههای اجتماعی افغانستان کارزار #StopHazaraGenocide (نسلکشی هزاره را متوقف کنید) راه انداختهاند تا افکار عمومی جهان را نسبت به قتلهای هدفمند علیه قوم هزاره در افغانستان جلب کنند.
این در حالی است که تا کنون دادخواهی گروههای حقوق بشری از دولت و سازمان ملل متحد به جایی نرسیده است و در نتیجه فعالان حقوق بشر با راهاندازی تظاهرات و طوفان توییتری میکوشند صدای اعتراض خود را بلند کنند.
برخی از روزنامهنگاران و نمایندگان اقوام دیگر افغانستان نیز به این طوفان توییتری پیوستهاند.
پرویز شمال، روزنامهنگار افغان، مینویسد: «در افغانستان تمامی اقوام آسیب دیدهاند - هزاره، پشتون تاجیک، ازبیک... اما از این واقعیت هم نمیتوان چشمپوشی کرد که پیر و جوان و کودک حتی نوزاد هیچ قومی مانند هزارهها تنها به دلیل تبارشان آماج حمله قرار نگرفته و سلاخی نشده است.»
غوغا تابان، کاربر معروف افغان نیز با پیامی که منتشر کرده است مینویسد: «این یک دادخواهیست، سرود و آواز نیست؛ دادخواهیِ کُشتارِ سیستماتیکِ "هَزاره"ها که دهههاست -گروهگروه- قربانی میشوند. از همهتان درخواست میکنم صدای دادخواهیِ این "نسلکُشی" باشید».
«صحرا کریمی»، رئیس افغان فیلم در توئیتی نوشته است: «کشتارهای هدفمند دنباله دار قوم خاص نسل کشی است و نباید در مقابلش سکوت کرد.»
«مصطفی هزاره» از شاعران جوان افغانستانی که در کابل زندگی میکند، با انتشار عکسی از «محمد عارفی» که چند روز قبل در انفجار «سرکاریز» کابل جان باخته، نوشته است: «محمد بیا بورسیه دکترا در هند قبول شدی.» محمد از پل سوخته به خانه میرفت که هدف انفجار قرار گرفت.
یکی از نکات جالب این پویش همراهی کاربران ایرانی توئیتر با برادران و خواهران فارسی زبان افغانستانی شان است؛ «امید» یکی از خبرنگاران ایرانی نوشته است: «نمی دونم ترند کردن مؤثره یا نه، اما معتقدم که اقلیت هزاره در افغانستان مظلومند. هدف بیشتر بمب گذاریهای اخیر هزارهها بودند از جمله کودکان کشته شده در دشت برچی.» افغانستان درحالی که سال گذشته شاهد برگزاری اولین دور مذاکرات صلح بین نمایندگان دولت افغانستان و نمایندگانی از گروه طالبان بود، اما حالا باگذشت ماهها نه تنها سرنوشت صلح افغانستان با ابهامات جدی روبه رو است که شهروندان این کشور هم با نگرانیهای زیادی پس از خروج نیروهای خارجی روبه رو هستند.
هزارهها در معرض نسلکشی قرار دارند؟
افزایش جنگ و ناامنی در سالهای اخیر در افغانستان هیچ شهروند افغانستانی را فارغ از اینکه از چه قومیتی است از آسیب مصون نگاه نداشته و در این بین به نظر میرسد که «قومیت هزاره» بیش از دیگر اقوام در معرض انفجار و انتحار قرار گرفته اند. هزارههای افغانستان شیعه مذهب و فارسی زبان هستند، آنان بیشتر در استانهای مرکزی افغانستان سکونت دارند و پس از لشکرکشی ارتش شوروی به این کشور، بیشتر به کشورهای پاکستان و ایران مهاجرت کرده اند.
بعد از سرنگونی طالبان و آغاز دوره افغانستان نوین، هزارهها نقش مهمی در تدوین قانون اساسی، شکل گیری و مدیریت رسانه ها، تأسیس و تدریس در دانشگاههای خصوصی و مواردی از این دست داشته اند. براساس آمارهای منتشر شده، از دوم مرداد ۱۳۹۵ تا ۱۸ اردیبهشت امسال، ۱۴ حمله بزرگ که مشخصا هدف آنها تجمعات، مراکز مذهبی یا مراسم بوده که هزارهها در شهر کابل برگزار کرده اند، اتفاق افتاده که در نتیجه آنها ۵۶۱ نفر جان خود را از دست داده و صدها تن دیگر زخمی شده اند.
هرچند که در این بین حملات کوچک زیادی هم علیه هزارههای افغانستان اتفاق افتاده که در تازهترین مورد و در «پل سوخته» کابل، خودروی حامل «مینا خیری» مجری برنامههای سیاسی یکی از تلویزیونهای خصوصی افغانستان هدف قرار گرفت و این خبرنگار ۲۳ ساله افغانستانی همراه با مادرش در این حمله جان باختند. شدت گرفتن حملات علیه هزارهها با واکنش تند چهرههای علمی، سیاسی و مدنی هزاره روبه رو شد و آنها پس از حمله به مدرسه دخترانه «سیدالشهدا» در غرب شهر کابل به صورت هماهنگ از نهادهای حقوقی و نهادهای بین المللی در جهان خواستند که حملات اخیر علیه هزارهها را نسل کشی بدانند و خواستار اقدامات جدی در این باره شدند.
فهرست بلندبالای جنایات علیه هزاره ها
در سالهای اخیر حملات متعددی به مراکز آموزشی شامل مدارس، دانشگاه و مراکز ورزشی شهر کابل رخ داده است که عمده آنها در بخش غربی و هزاره نشین پایتخت افغانستان بوده است.
کشتار در زایشگاه، حمله انتحاری بر ورزشگاه، انفجار در مراکز آموزشی و به رگبار بسته شدن مسافران در شاهراهها از تکاندهندهترین حملاتی بودهاند که در پنج سال اخیر هزارههای افغانستان را هدف قرار دادهاند. آمارهای مختلفی از تعداد این حملات و قربانیان آن وجود دارد که یکی از این آمارها شمار حملات را ۳۳ مورد و شمار تلفات را بیش از یکهزار تن کشته و حدود دو هزار تن مجروح نشان میدهد. این حملهها عمدتاً در مکانهای شلوغ از جمله زایشگاه، ورزشگاه، مراکز آموزشی، مساجد، جشن عروسی، جشن سال نو و تجمعات سیاسی و اعتراضات مردمی صورت گرفتهاند.
از سوی دیگر محمدعارف رحمانی، نماینده ولایت غزنی در مجلس نمایندگان افغانستان و از چهرههای مطرح هزاره میگوید که از سال ۲۰۱۵ تا اکنون (می ۲۰۲۱)، حدود پنج هزار فرد هزاره در ۴۱ حمله هدفمند کشته شدهاند.
این آمار را هر چند هیچ یک از نهادهای رسمی حکومت افغانستان تأیید نکرده است، اما آقای رحمانی میگوید:
این حملات به صورت هدفمند و سازماندهی شده اجرا شده و بیشترین قربانیان این حملات افراد باسواد و تحصیلکرده هزاره بودهاند.
رحمانی میگوید که حکومت افغانستان همواره تلاش میکند آمار واقعی قربانیان حملات تروریستی را پنهان کند و به همین دلیل آماری که نزد حکومت از تلفات مردم هزاره در پنج سال اخیر موجود است، بسیار اندک و غیر واقعی است.
به گفته او در حمله اخیر بر مکتب سیدالشهدا در برچی که منطقه هزارهنشین است، ۱۲۰ دانشآموز جان باختند اما حکومت آمار جان باختهها را ۷۰ تن اعلام کرد.
در همین ارتباط نیز در ادامه گزارش به ذکر مهمترین موارد این حملات علیه هزاره های افغانستان میپردازیم :
_ حمله به مجسد امام زمان در اکتبر ۲۰۱۷ با ۳۹ کشته و ده ها زخمی
_ حمله به مرکز فرهنگی تبیان با ۱۵۰ کشته و زخمی سال ۲۰۱۷
_ حمله انتحاری به یک سالن ورزشی در سال ۲۰۱۸ با ۲۰ کشته
_ حمله به مدرسه خصوصی "مهدی موعود" با ۲۰۰ کشته و زخمی سال ۲۰۱۸
_ حمله به یک زایشگاه در غرب کابل در سال ۲۰۲۰ با ۲۴ کشته
_ حمله به مرکز آموزشی کوثر دانش در سال ۲۰۲۰ با ۳۰ کشته و ده ها زخمی
تمام این حملات به شکل سازمان یافتهای علیه محلات و مراکز شیعه نشین کابل صورت گرفته است که تردیدهای بسیاری را در خصوص عوامل مجری این حملات و حامیان خارجی آنها ایجاد میکند.
در عین حال از نظر تاریخی نیز کشتار هزارهها در تاریخ افغانستان بارها به گونههای فجیع صورت گرفته است. بزرگترین کشتار هدفمند این گروه قومی، در دوره حاکمیت عبدالرحمان خان (۱۸۸۰ تا ۱۹۰۱ میلادی) اتفاق افتاد. به گواهی مورخان، در دوره حاکمیت عبدالرحمان خان بر افغانستان، حدود ۶۰ درصد از هزارهها توسط سپاهیان عبدالرحمان خان و به اتهام سرکشی از اوامر حکومت مرکزی قتل عام شدند.
نمونههای دیگری نیز از کشتار هدفمند هزارهها در حکومتهای مختلف قابل مشاهده هستند که دوره حاکمیت طالبان در افغانستان از دیگر سیاهترین دورهها برای هزارهها در این کشور بوده است. طالبان هزارهها را به دلیل مذهب تشیع و همچنان به دلیل نژادشان مورد آزار و اذیت قرار داده و دست به قتل عام این گروه قومی زدهاند.
چرایی حملات علیه هزاره ها
هر چند مسوولیت بیشترین حملات بر هزارهها را گروه تروریستی داعش به عهده گرفته است، اما بسیاری معتقدند که حملات علیه هزارهها ابعاد پیچیده و پنهان دارد.
به گفته برخی کارشناسان افغانستان، برخی جریانهای تروریستی که در پی راهاندازی جنگ مذهبی در افغانستان هستند، در تبانی با حلقههایی که تعصب نژادی دارند و همزمان رشد و بالندگی جامعه هزاره را تحمل نمیتوانند، دست به قتل عام هزاره ها می زنند.
از سوی دیگر، ضیاء سراج، رئیس اداره امنیت ملی افغانستان میگوید که در بیشترین حملاتی که برای کشتار هزارهها در پنج سال اخیر صورت گرفته، رد پای داعش و شبکه حقانی تثبیت شده است. از این منظر اگرچه شکی نیست که گروه داعش و دیگر گروه های تروریستی فعال در افغانستان در کشتار هزاره ها نقش دارند، اما هدف از این اقدامات بسیار فراتر از اعضای داعش است و به نظر می رسد حامیان اصلی و پشت پرده داعش به راه انداختن جنگ مذهبی در افغانستان را در سر دارند و در راستای این هدف داعش را وسیله اهداف غیرانسانی خود قرار داده اند.
پیشتر رئیس امنیت ملی افغانستان گفته بود که در حال حاضر صدها تروریست داعشی در زندانهای حکومت افغانستان حضور دارند که همه آنان از لحاظ فکری هزارهها و شیعیان را واجب القتل میدانند. این نوع تفکر در ادامه تفکرات وهابیت پادشاهی سعودی است. براین اساس تردیدی نیست که عملکرد داعش علیه شیعیان هزاره در افغانستان با رضایت خاطر گروه های وهابی سعودی نیز همراه است.
همچنین بخش دیگری از دلایل حملات علیه هزاره های افغانستان بدلیل در حاشیه قرار دادن آن ها در ساختار های رسمی افغانستان است. در واقع یکی از دلایل حملات بی وقفه علیه هزارهها عدم حضور این گروه از مردم افغانستان در ردههای تصمیمگیری و نهادهای امنیتی افغانستان است و همین ضعف باعث شده تا هزاره ها از نظر تقسیم قدرت سیاسی در اقلیت قرار گیرند.
حتی در اقلیت قرار گرفتن هزاره ها در ساختار قدرت افغانستان باعث شده تا بسیاری حکومت را در وقوع این حملات و جنایات مقصر قلمداد کند. از جمله عباس ابراهیمزاده، رهبر حزب وحدت اسلامی نوین افغانستان در این ارتباط معتقد است که حکومت افغانستان به دلیل بیکفایتی و عدم برخورد قاطع در حفاظت از هزارهها، شریک جنایاتی است که علیه هزارهها اعمال میشوند.
همچنین کمیسیون حقوق بشر افغانستان با صدر اعلامیهای برای نخستین بار از حکومت افغانستان تقاضا کرد که مطابق قانون بینالمللی حقوق بشر، حمایت ویژه از هزارهها و مشخصاً منطقه هزارهنشین دشت برچی صورت گیرد، هرچند تا کنون اقدامی صورت نگرفته است.
براین اساس در حال حاضر به نظر می رسد که حکومت افغانستان طرح و برنامه جامعی برای حفاظت از شهروندان هزاره در برابر حملات تروریستی در دست ندارد و از سوی دیگر به حاشیه راندن این گروه از مردم افغانستان از سوی ساختارهای رسمی باعث فقر مضاعف و اختلافات بیشتر در میان هزاره ها شده است که مجموع این شرایط آینده را برای این گروه از شهروندان افغانستان با چشم انداز مبهم تری روبرو کرده است.