الوقت- نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این پرسش اساسی است که «تا چه اندازه تشکیل مجمع گفتگوهای منطقهای در خلیج فارس بهعنوان طرح پیشنهادی ایران امکانپذیر میباشد؟». تشکیل مجمع گفتگوهای منطقهای طرحی است که از سوی وزارت خارجه ایران به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس پیشنهاد شده است. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، در بیانیهای با عنوان «الجار ثم الدار»، خطاب به شش کشور عرب حاشیه خلیج فارس خواهان تشکیل مجمع گفتگوهای منطقهای برای ایجاد ثبات و امنیت در منطقه شده است.
ظریف شخصیت کلیدی مذاکرات هستهای ایران در سفرهای اخیر خود به کشورهای عراق، کویت و قطر در پیامی به سیاسیون شش کشور حاشیه خلیج فارس (قطر، بحرین، کویت، عمان، امارات متحده عربی و عربستان) تشکیل مجمع گفتگوهای منطقهای را بین 7 کشور حاشیه خلیج فارس خواستار شد. طرح پیشنهادی ایران، مورد استقبال مقامات کشورهای قطر و عمان قرار گرفت، اما دولتمردان ریاض در قبال طرح پیشنهادی ایران تا کنون موضعگیری مشخصی را ارائه نکردهاند. بنا به اظهارات امیر عبداللهیان معاون وزارت امور خارجه قرار بر آن بود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد مقامات ایران با مقامات ارشد کشورهای حاشیه خلیج فارس در ارتباط با تشکیل این مجمع مذاکراتی را داشته باشند؛ اما تا کنون هیچ اخباری در ارتباط با مذاکرات جدی میان ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس مخابره نشده است. پیام وزیر خارجه ایران برای تشکیل جی هفت خاورمیانه تلاشی برای تنشزدایی و گذار به دورهای از همکاریهای مشترک امنیتی و اقتصادی است. از جمله مهمترین اصول موردنظر در طرح پیشنهادی ایران میتوان بهموارد ذیل اشاره نمود:
- ایجاد مکانیزم امنیتی مشترک برای تنشزدایی و حفظ ثبات منطقهای از طریق احترام به حاکمیت ملی، تمامی ارضی و عدم دخالت در امور سایر کشورها.
- تاکید بر همکاریهای اقتصادی، علمی، صنعتی و توسعه و ارتقای روابط دیپلماتیک.
- تاکید بر پایان بازی با حاصل جمع صفر و برنده یا بازنده بودن همه طرفین.
- همکاری های صلحآمیز هستهای
- پیشگیری از جنگ فرقهای و طایفهای و نبرد با تروریسم در سطح منطقهای.
- تاکید بر همگرایی اسلامی با بهرهگیری از خاورمیانه اسلامی.
- ارائه طرح 4 مادهای برای حل بحران یمن و ایجاد دولت ملی در این کشور.
با دقت در محتوای پیام ایران میتوان آن را تا حد زیادی پیشنهادی منطقی و مناسب با تحولات فعلی خاورمیانه ارزیابی نمود. بر این مبنا که تحولات اخیر خاورمیانه و تهدیدات امنیتی مشترک کشورهای حاشیهی خلیج فارس را ناگریز ساخته است تا در زمینههای گوناگون و همزمان در سطوح و گلوگاههای پیچیده و چندگانهی ادارهگری که وجه مشخصهی سده حاضر است دست به نو آوری بزنند و در قالب ایجاد سازمانی مشترکالمنافع در صدد بازآفرینی سیاستهای اجتماعی داخلی در جهت همسویی با دنیای جهانی شونده برآیند که فرامرزگرایی از طریق گسترش حجم تبادل سرمایههای اقتصادی و همکاریهای امنیتی وجه بارزِ آن باشد. اما با این وجود از نظر نگارنده اجراییشدن تشکیل مجمع گفتگوهای منطقهای با یک سری موانع جدی مواجه است که تشکیل جی هفت را تا حدود زیادی ناممکن ساخته است. در همین راستا سه مولفهی اساسی بهصورت اجمالی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
1. مشروعیت و مقبولیت وجهه بازیگران: بر اساس رویکردی عینی اولین ضرورت بنیادی برای تشکیل هر نوع اتحاد منطقهای و بینالمللی قبول مشروعیت و وجهه بازیگران در نزد یکدیگر است. در ارتباط با هفت کشور حاشیه خلیج فارس بهویژه ایران و عربستان و نیز تا حدودی قطر میتوان اظهار داشت که این کشورها در جبهههای مختلفی همانند بحران سوریه، یمن و نیز مسالهی تقابل با داعش اختلافات جدی با همدیگر دارند و در بسیاری از موارد شاهد بودهایم که دغدغهها ومنافع امنیتی طرف مقابل از سوی دیگری نادیده گرفته میشود. از اینرو حصول به توافق گسترده میان این کشورها دور از ذهن به نظر میرسد.
2. تجارت آزاد و همکاریهای مکمل اقتصادی اعضا: یکی از مهمترین حوزهای ضروری برای تشکیل یک اتحادیه منطقهای عبارت است از تلاش برای برقراری امنیت دسته جمعی در سایهی همکاریهای تجاری و تلاش برای ورود به بازار سرمایه جهانی. علاوه بر این، مکملیت اقتصادی نقشی بسیار مهم را در توسعه همکاریهای میان اعضا دارد. بدین معنی که هر کدام از اعضای یک اتحاد منطقهای در بخشی از صنعت، خدمات و یا تجارت فعال باشند؛ اما در مجمع گفتگوهای منطقهای خلیج فارس تا حدود زیادی همه اعضا تولید کننده و صادرکننده مواد خام از جمله نفت و گاز هستند از این رو پتانسیل پایینی برای نیاز به همکاری اقتصادی میان آنها وجود دارد. همچنین با نگاهی به شورای همکاری خلیج فارس که 6 کشور عرب مورد خطاب طرح محمد جواد ظریف عضو آن هستند در مقاطع مختلف تاریخی همکاری امنیتی مناسبی با یکدیگر نداشتهاند برای نمونه میتوان به جنگ اول خلیج فارس در 1991 اشاره داشت که هیچ موضع مشترکی در قبال این بحران از سوی اعضا اتخاذ نشد.
3. نزاعهای بنیادین میان دولتهای عضو: دیگر مولفهای که امکان تشکیل مجمع گفتگوهای منطقهای را با مشکل مواجه ساخته عبارت است از الزام در محدود شدن دولت و ایجادسازوکار اصلاحات داخلی اجتماعی مانند خصوصیسازی خدمات عمومی، تحول نظام مالیاتی و... . بدون تردید مدل داخلی کشورهای همکار در طرح گروه جی هفت مغایر با اصول مذکور میباشد. اساساً در هر 7 کشور دولت یگانه قدرت تصمیمگیرنده است و با توجه به اختلافات ایران و عربستان در سطح منطقه بعید به نظر میرسد که مجمع گفتگوهای منطقهای خلیج فارس بتواند در سطحی گسترده موجب همکاری میان اعضا باشد.
در نهایت میتوان عنوان نمود با توجه به قدرت تعیین موضع و مشروعیتی که عربستان در میان کشورهای عرب منطقه دارد بهنظر میرسد یگانه راه ایجاد مجمع مورد نظر ایران تنشزدایی طرفین میباشد و در بُعدی وسیعتر حوزه مشترکی که میتواند شش کشور حاشیهی خلیج فارس را با طرح ایران همراه سازد تنها در زمینه همکاریهای دیپلماتیک، امنیتی و اطلاعاتی است.
آرمان سلیمی (پژوهشگر مسائل خاورمیانه)