در مجموع می توان اینگونه برآورد کرد که برخلاف لحن تهدیدآمیز مقامات آمریکایی و تاکید بر نشان دادن مشت آهنین در برابر عوامل تهدیدآفرین برای مراکز و منافع واشنگتن در عراق، اکنون ابتکار عمل کاملاً در دست نیروهای مقاومت عراقی است و کاخ سفید طرفی خواهد بود که طی روزهای آینده به دنبال راهی برای برقراری آتش بس و حفظ امنیت نیروهایش خواهد گشت.
الوقت - تنها در یک هفته گذشته دو بار پایگاه نظامی التاجی در شمال بغداد، از سوی جریانهای حاضر در حشدالشعبی مورد حمله قرار گرفته است. در ابتدا این پایگاه در 11 مارس 2020 (22 اسفند 1398) حداقل ده موشک (کاتیوشا) به مواضع نیروهای آمریکایی و انگلیسی برخورد کرد که نتیجه آن مرگ دو سرباز آمریکایی و یک سرباز انگلیسی بود. در پاسخ به این حمله چشمگیر، جنگندههای آمریکایی در بامداد 13 مارس 2020 (23 اسفند 1398) فرودگاه غیرنظامی در حال احداث در کربلا و چندین مقر الحشد الشعبی در این استان و صلاح الدین و الانبار را بمباران کردند.
وزارت دفاع آمریکا در بیانیه خود بعد از انجام این حملات تاکید کرد که هدف آنها ایجاد بازدارندگی و پایان قدرت نظامی نیروهای حزب الله عراق است تا نتوانند بار دیگر به پایگاههای نظامی این کشور حمله کنند. اما بر خلاف تصورات آمریکاییها و در میان ناباوری ناظران سیاسی در 14 مارس 2020 (24 اسفند 1398) بار دیگر پایگاه نظامی التاجی مورد هدف نیروهای حشدالشعبی قرار گرفت. نکته قابل توجه این بود که حتی ابعاد حمله نیز به مراتب شدیدتر نیز بود. در واقع، بر اساس بیانیه فرماندهی «عملیات مشترک» عراق ۳۳ موشک علیه مواضع یگانهای پدافند هوایی و در نزدیکی تیم «ائتلاف بینالمللی» در داخل پایگاه «التاجی» شلیک شده که بر اثر آن تعدادی از نیروهای پدافند هوایی زخمی شدهاند و حال آنها وخیم است.
با این اوصاف، اکنون این پرسش مطرح میشود که زد و خوردهای میان نیروهای وابسته به حشدالعشبی و نظامیان آمریکایی تا کجا ادامه خواهد داشت و این تحولات چه تأثیراتی بر روند تحولات سیاسی کشور عراق خواهد داشت؟
باز شدن درهای خروجی برای آمریکا
بر خلاف انتظاراتی که آمریکاییها در ابتدای اشغال نظامی عراق برای خود متصور بودند، این کشور نه تنها به عرصهای برای افزایش توان نظامی وسیاسی این کشور در ژئوپلتیک غرب آسیا تبدیل نشد، بلکه در حال تبدیل شدن به پاشنه آشیل این کشور در عرصه سیاست خارجی است. هر چند سیاست خارجی آمریکا در چند سال اخیر به سمت حوزه پاسفیک و شرق آسیا گرایش پیدا کرده اما عراق در مقام یگانه منطقهای تلقی میشود که وشنگتن حاضر نیست به آسانی از آن خارج شود.
با این وجود، نکته مهم این است که اکنون آمریکاییها در صحنه سیاسی کشور عراق فاقد مشروعیت سیاسی شدهاند و در طرف مقابل نیروهای حشدالشعبی با اجرایی کردن خواست مردم، یعنی مبارزه برای اخراج آمریکاییها از کشور به مشروعیت و محبوبیتی قابل توجه دست پیدا کرده است. کاخ سفید حملات خود به حشدالشعبی را در چارچوب تحلیل رقابت های سیاسی داخلی عراق طرح ریزی میکند حال آنکه افکار عمومی و بخش زیادی از نخبگان و جریان های سیاسی حملات آمریکا را بی احترامی به حاکمیت ملی عراق و عاملی بی ثبات ساز تلقی میکنند. بر این اساس اکنون بخشی بزرگی از جامعه عراق که حشد الشعبی را قهرمان مبارزه با داعش و مانع اصلی ظهور مجدد این گروه می دانند از اقدامات این گروه ضد مداخله گری آمریکا حمایت میکنند و همین امر میتواند نشاندهنده باز شدن درهای خروجی عراق برای اشغالگران آمریکایی باشد.
تقلای بی فرجام آمریکا در عراق
در وضعیتی که پارلمان عراق با صراحت مصوبهای را در ارتباط با اخراج نظامیان خارجی به ویژه آمریکاییها تصویب کرده است و اکنون اخراج سربازان خارجی به مهمترین وظیفه دولت آینده عراق تبدیل شده، به نظر میرسد دولت دونالد ترامپ به هیچ عنوان قصد ندارد در بازه زمانیای کوتاه مدت نیروهای خود را از عراق بیرون بکشد اما تنها خواست و رغبت آمریکا برای باقی ماندن در عراق کافی نیست و میبایست اراده بازیگران ضدآمریکایی را در مقام بازیگران داخلی عراق مورد توجه قرار داد.
در حقیقت، در وضعت کنونی جریانهای حاضر در حشد الشعبی با تمام وجود و بدون هیچ گونه واهمهای خواستار خروج آمریکا از کشور عراق هستند و در این مسیر به شکل ملموس پایگاههای نظامی، سفارت و کنسولگریهای این کشور را مورد حمله قرار میدهند. بر اساس قانون اساسی عراق، نیروهای حشد الشعبی جزیی از ارتش این کشور هستند و در حفاظت از محدوده سرزمینی این کشور، میتوانند ایفای نقش کنند. لذا حملات حشد الشعبی علیه آمریکا را میتوان نوعی نبرد میان ارتش عراق و آمریکا ارزیابی کرد. در چنین شرایطی میتوان گفت که آمریکاییها وارد نوعی نبردی بیفرجام شدهاند که نتیجه نهایی آن هیچ سناریویی غیر از اخراج آمریکا از این کشور نخواهد بود.
تحمیل هزینه سنگین به آمریکا در صورت تلاش برای باقی ماندن
در سطحی دیگر، باقی ماندن آمریکا در کشور عراق به طور حتم بیش از هر زمان دیگری با صرف هزینه همراه خواهد شد. این هزینهها تنها نمیتوانند از حیث اقتصادی و نظامی باشند، بلکه اکنون واشنگتن و ترامپ با نوعی سناریوی جدی پیرامون کشته شدن سربازانشان در محدوده سرزمینی عراق مواجه هستند. این همان مسالهای است که میتوان موج انتقادات از دونالد ترامپ را در آمریکا گسترش دهد و او را به شکل ناخواسته وارد روندی از تحولات خطرناک کند که شاید درگیر شدن آمریکا در باتلاق محور مقاومت را به همراه داشته باشد.
تحمیل هزینه سنگین به ارتش آمریکا، در تحولات آینده نیز بسیار محتمل به نظر میرسد اما نکتهای که از آن نباید غافل شد این است که در موقعیت کنونی بر خلاف ادعاهای مقامات نظامی آمریکایی، این کشور ابزار چندانی برای پایان دادن به ضدیت نیروهای حشدالشعبی با خود را در دست ندارد. بر خلاف این ادعا که آنها قصد دارند توان نظامی نیروهای حزب الله عراق، عصائب اهل حق و دیگر نیروهای حاضر در جرگه اعضای حشد الشعبی را از میان بیرند، اکنون شاهد هستیم که نیروهای عراقی با ارادهای جدیتر و حتی جسورتر از گذشته مواضع واشنگتن را در کشورشان مورد حمله قرار میدهند.
لذا در مجموع می توان اینگونه برآورد کرد که برخلاف لحن تهدیدآمیز مقامات آمریکایی و تاکید بر نشان دادن مشت آهنین در برابر عوامل تهدیدآفرین برای مراکز و منافع واشنگتن در عراق، اکنون ابتکار عمل کاملاً در دست نیروهای مقاومت عراق می باشد و کاخ سفید طرفی خواهد بود که طی روزهای آینده به دنبال راهی برای برقراری آتش بس و حفظ امنیت نیروهایش خواهد گشت.