الوقت- نشست سران ناتو به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیس این پیمان امنیتی فراآتلانتیکی از روز سه شنبه در لندن کار خود را آغاز کرد. در این دور از نشست سران ناتو همانند دور پیشین آن آمریکا تلاش کرده است تا موضوع چین را به عنوان یکی از مباحث جدید مورد توجه ناتو در کانون مباحث قرار دهد. در این رابطه هفته گذشته یک مقام وزارت خارجه امریکا اعلام نمود «در دیدار ترامپ و متحدین ما در لندن ایالات متحده در مورد تهدیدات ناشی از چین، از جمله تسلط این کشور بر شبکه های ارتباطی 5G ، بحث خواهد کرد». این مقام آمریکایی افزود: «چین چالشی را برای ناتو نشان می دهد و می خواهد نظم بین المللی مبتنی بر قوانین را تضعیف کند. چین به طور جدی به دنبال حضور گسترده و کسب نفوذ بیشتر در سراسر جهان ، از جمله در حوزه مسئولیت ناتو است».
اما اکنون با توجه به اختلافات گسترده ای بر نشست امسال ناتو سایه انداخته است این پرسش مطرح می شود که تا چه اندازه می توان انتظار داشت که اعضا ناتو در مورد تهدید چین و ضرورت مقابله با آن به رویکرد مشترکی دست یابند؟
جنگ تجاری؛ آمریکا نگران از نفوذ اقتصادی پکن در جهان
جنگ تجاری اکنون به اصلی ترین حوزه تقابل سیاست های آمریکا و چین و همچنین مهمترین عرصه برای کنترل روند قدرت گیری پکن در آینده تبدیل شده است. مقامات آمریکایی مدتهاست که شکایت دارند که چین با سرقت مالکیت معنوی تکنولوژیهای آمریکایی میلیارد ها دلار هزینه و هزاران شغل از دست رفته برای اقتصاد آمریکا در بر داشته است که امنیت ملی آمریکا را تهدید می کند.
در این زمینه همانطور که به نقل مقام آمریکایی ذکر شد ایالات متحده متحدان خود را نسبت به استفاده از تجهیزات ساخته شده توسط Huawei Technologies Co Ltd چین بر هرز کرده و اعلام کرده است که این تجهیزات می تواند توسط چین برای جاسوسی استفاده شود. در گزارش سال 2012 کمیته دائمی اطلاعات انتخابی آمده بود: ”سیستم های دولت آمریكا نباید شامل تجهیزات هواوی یا ZTE باشند. همچنین پیمانکاران دولتی ، به ویژه آنهایی که روی قراردادهایی که برای سیستمهای حساس ایالات متحده کار می کنند ، باید تجهیزات ZTE یا هواوی را از سیستم های خود حذف کنند.”
آمریکا اکنون نگران است که در پی نفوذ اقتصادی رو به رشد چین، پکن اهرم های فشار سیاسی بر کشورهای اروپایی را به دست آورد. در این زمینه یک موضوع مهم افزایش مالکیت در بندرهای اصلی اروپا (به عنوان مثال ، تریست) و سرمایه گذاری چین در تأسیسات دریایی است که برای ناتو و نیروی دریایی ایالات متحده بسیار حیاتی است (به عنوان مثال ، ناپل ایتالیا و یا بندر پیرا یونان).
از طرف دیگر قدرت روزافزون صنعت دفاعی چین نیز عرصه دیگر جنگ تجاری آمریکا و پکن است که در پی آن کاخ سفید نگران از ورود صنایع نظامی چینی به اروپا می باشد. چین در حال حاضر فروش تسلیحات نظامی به خاورمیانه، آسیای میانه و آفریقا را گسترش داده است بنابراین ترامپ از فرصت نشست سران ناتو به عنوان واداشتن کشورهای اروپایی به عدم باز کردن بازارهای خود برای صنابع نظامی چین می نگرد. موضوعی که منجر شده تا وزیر دفاع فرانسه روز یکشنبه در سخنانی کنایه آمیز به سیاست فشار آمریکا بر کشورهای اروپایی برای خرید نظامی از این کشور انتقاد کند.
نگاه متفاوت دو سوی آتلانتیک به چین
نگرانی مستقیم ناتو در مورد چین مربوط به نیروهای دریایی این کشور است که در دریای بالتیک ، دریای مدیترانه و شمال غربی اغلب در همکاری با روسیه فعالیت می کنند. نیروهای زمینی چین نیز به طور برجسته در مانورهای نظامی در روسیه شرکت کرده اند و این روند همواره حتی در مواقعی چون بحران گرجستان و اوکراین وجود داشته است.
رزمایش مشترگ اخیر چین و روسیه از قدرت هوایی با بمب افکن های استراتژیک در اطراف شبه جزیره کره سیگنال واضح می فرستد که: مسکو و پکن نه تنها متحدان دیپلماتیک بلکه شرکای عملیاتی نیز هستند.
همین موضوع موجب شده تا استولتنبرگ دبیرکل ناتو بارها بر لزوم ارزیابی پیامدهای قدرت در حال رشد چین به ویژه افزایش حضور و فعالیت این کشور در منطقه آتلانتیک شمالی هشدار دهد. در سفر اخیر او به استرالیا ، استولتنبرگ گفت: «چین یک نگرانی رو به رشد است با وجود اینکه ناتو قصدی برای حضور نظامی در اقیانوس آرام ندارد اما سیاست چین در حال آمدن است به اروپا است . از طرف دیگر کمیسیون اروپا در یک سند مهم سیاست گذاری در اوایل سال جاری ، چین را " رقیب سیستماتیک " نامید.
اما باید دانست که آیا مواضع دبیر کل ناتو درباره چین دیدگاه تمامی کشورهای اروپایی حاضر در ناتو است؟ و اینکه آیا اعلام چین به عنوان «رقیب سیستماتیک» نشاندهنده دیدگاه مشتراک دو سوی اتتلانتیک نسبت به پکن می باشد؟
در پاسخ باید در نظر داشت که روابط بین چین و اعضای مختلف ناتو متفاوت است، هم از نظر سطوح مختلف رقابت و همکاری ، و هم ارزیابی های مختلف از مهمترین چالش های مطرح شده توسط چین.
در یک سطح از اختلاف دیدگاه آمریکا و اروپا نسبت به چین باید گفت که بروکسل هنوز هم چین را به عنوان شریک بالقوه در بسیاری از موضوعات مهم جهانی از جمله تغییرات آب و هوایی، حمایت از توافق هسته ای ایران می نگرد.
تمرکز کنونی ناتو (کشورهای اروپایی ناتو) روابط با روسیه و درگیری های جاری در جبهه جنوبی آن ، در خاورمیانه و شمال آفریقا است این امر موجب شده اروپا هنوز هم به اندازه آمریکا نگران چین نباشد.
از طرف دیگر اروپا نیز مانند ایالات متحده ، روابط تجاری عمیقی با چین دارد که اروپا را در همراهی با آمریکا علیه چین دست به عصا کرده است. در حال حاضر چین بزرگترین شریک تجاری آلمان است ، پیش از ایالات متحده. برای کل اتحادیه اروپا ، تجارت با چین رتبه دوم پس از آمریکا را به خود اختصاص داده است. امری که موجب شد تا آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان هفته گذشته در نشست شورای اروپا در بروکسل اعلام کند: "ما همچنین روابط تجاری خوبی با چین می خواهیم. "
علاوه بر این ، چین تمایل به سرمایه گذاری مبلغ قابل توجهی را در جایی که دیگران نمی توانند داشته باشند نشان داده است. پروژه های زیربنایی در کشورهایی مانند یونان ، مجارستان و ایتالیا را می توان مثال اورد.
بزرگترین نگرانی اروپا این است که در دنیای رقابت بین ایالات متحده و چین متضرر شود چنانکه تصمیمات ترامپ برای مقابله تمام عیار تجاری و اقتصادی با پکن بر بازار چین و منطقه جنوب شرق آسیا که یکی از بهترین بازارهای اروپا به حساب می آید تأثیر گذاشته است. در همین ارتباط می توان به موضوع استقرار موشک های برد متوسط را در منطقه آسیا و اقیانوسیه توسط مارک اسپر وزیر دفاع ایالات متحده اشاره کرد که با واکنش احتمالی روسیه و چین تهدید امنیتی برای اروپا ایجاد خواهد شد. این امر همانند خروج از پیمان نیروهای هسته ای میان برد (INF)، علاوه بر تقویت وابستگی نظامی و امنیتی اروپا به آمریکا، تمایل دولت های اروپایی برای افزایش بودجه نظامی بر اساس 2 درصد از تولید ناخالص داخلی را تقویت کرده و از این طریق ترامپ به خواسته خود مبنی بر کاهش هزینه های آمریکا در ناتو و تضعیف اقتصاد اروپا خواهد رسید.
باید در نظر داشت که تحریم های گذشته اتحادیه علیه روسیه نیز به طور مستقیم بر اقتصاد کلان اروپا تاثیر گذاشته است. درگیریهای ایالات متحده با برخی کشورها همچون ایران، روسیه، چین و ترکیه سبب شده است تا نرخ صادرات این اتحادیه کاهش یابد و این زنگ خطری برای رکود در آینده ای نزدیک است. ۷۸ درصد از درآمد ناخالص اروپا از جایگاه صادرات تحصیل میگردد، در حالی که چین در ده سال اخیر به سبب مصرف داخلی، دیگر وابستگی کامل به صادرات نداشته و تنها ۳۸ درصد تولید ناخالص چین مختص به حوزه صادرات است از این رو در نبرد تجاری کنونی از آنجایی که درآمد ناخالص اروپا ، نسبت به چین، وابستگی بیشتری به حوزه صادرات دارد، با چالش جدی تری نیز روبرو شده است.
به عنوان بخش دیگری از محدودیت های شکلگیری دیدگاه مشترک نسبت به چین در ناتو، موضوع محدود بودن تعداد تجهیزات دریایی در اختیار ناتو برای حضور گسترده در شرق آسیا مطرح است. در حال حاضر ناتو با توجه به این محدودیت بیشتر بر روی تقویت حضور خود در منطقه آتلانتیک شمالی تمرکز دارد.
اما محدودیت ها فقط فنی نیستند بلکه سیاسی نیز هستند. بسیار بعید است که فرانسه - یکی از معدود قدرتهای دریایی متفقین که مایل و قادر به فعالیت در منطقه هند و اقیانوس آرام است - از نقش ناتو در منطقه ای که پیوندهای دو جانبه بر آن حاکم باشد استقبال کند.
همچنین مجارستان پیشتر به دنبال مسدود کردن تصمیمات مشترک اتحادیه اروپا در مورد مسائلی مانند اختلاف دریای چین جنوبی بود. این امر یک چالش بزرگ برای ناتو در منطقه بالکان غربی است که در آن نفوذ چین حتی از اتحادیه اروپا نیز بیشتر به نظر می رسد.
از بعدی دیگر می توان به اقدام ایتالیا برای پیوستن به طرح بلندپروازانه یک کمربند و یک جاده پکن اشاره کرد. موضوعی که با گرایشات ترکیه به سمت عضویت در پیمان شانگهای و گسترش همکاری های اقتصادی آنکارا و چین تکرار شده است تا نشانگر تفاوت دیدگاه میان دو سوی اتلانتیک به روابط با چین و تهدیدات و فرصتهای آن باشد.