الوقت- بنابر روایات تاریخی دوشخص در افغانستان مدعی امارت مسلمانان بوده و خودرا «امیرالمومنین » خوانده اند؛ یکی امیر دوست محمد خان؛ برای رهبری در جنگ علیه استعمار انگلیس و دیگری ملا عمر؛ برای ظهور و بروز طالبان.
شاید در تاریخ تمدن اسلامی؛ ملا عمر نخستین شخص بی باک و جاهل در برابر القابی چون امیرالمؤمنین و خلیفه مسلمانان باشد. لهذا ادعای« البغدادی » مبنی بر تشکیل دولت جهانی اسلام و بدست آوردن لقب امارت مسلمانان، به نوعی بهره مندی از حرمتی بود که قبلاً توسط ملاعمر شکسته شده بود .
بخشی از اهداف اصلی نظام سلطه جهانی؛ بویژه آمریکایی ها در ظهور و بروز امارات اسلامی طالبان وگروههای افراطی، ایجاد حکومتی ضد ایرانی و ضد شیعه در افغانستان بود. به همین علت مخالف پیروزی مجاهدین واسلام گرایان بودند زیرا واهمه داشتند که حکومتی شبیه ج .ا.ایران در افغانستان شکل گیرد؛ لذا با ایجاد تفرقه واختلاف بین مجاهدین ، احزاب سنی وشیعه ، سعی کردند وجهه جهاد ومجاهدین را مخدوش کنند و سپس با حمایت از گروه طالبان تفکرات خشک؛ افراطی را رواج دهند، تا ضمن خارج ساختن مقاومت وجهاد اسلامی در افغانستان از سیر اصلی ، افراط گرایی را ترویج کرده و اسلام را بد نام سازند. غرب و حکومت لیبرال افغانستان سعی کردند با اشاره به جنگ داخلی در دوره با مجاهدین به علت قدرت طلبی، مجاهدین را جنگ سالار بنامند و با تحقیر آنان مقاومت اسلامی مردم افغانستان را مصادره کنند.
طالبان بعد از ملا عمر
در میان گروه های مختلف در افغانستان؛ طالبان تنها گروهی است که تا کنون دچار انشعاب نشده بود و دلیل این امر به ماهیت تحریک طالبان برمی گردد. تحریک طالبان گروهی عقیدتی افراطی است که محور یک رهبر روحانی گرد آمده اند و بی چون وچرا از رهبر اطاعت می کنند.
پس از آنکه مقامات امنیتی افغانستان خبر دادند که ملا عمر در ماه حمل ۱۳۹۲ مطابق اپریل ۲۰۱۳ .م درگذشته است شورای رهبری امارت اسلامی طی اعلامیه ای، از انتخاب ملا اخترمحمد منصور بعنوان جانشین ملا محمدعمر خبر داد.
در اوایل سال ۲۰۱۴ .م رادیو صدای آلمان از قول مقامات افغان خبر داد که طالبان به چند گروه منشعب شده اند که عبارتند از: محاذ فدائی، شورای جهادی مجاهدین، گروه ملا معتصم. در نتیجه ملا محمدعمر اعتبار خود را در میان طالبان از دست داده است. هم چنین خبرگزاری جمهوری اخیرا خبر داد که طالبان حداقل به 9 گروه بشرح ذیل تقسیم شده اند:
۱- گروه محاذ فدائی برهبری نجیب الله وردگ
۲- شورای جهادی مجاهدین برای اتحاد و تفاهم
3- گروه معتصم آغاجان
۴- شورای کویته
۵- دسته کنر ( شامل ملاعبدالوهاب- ملاعبدالستار- علیشاه – آقای احمدی- و...)
۶- گروه اکبر آغا .
۷- گروه حقانی .
۸- دسته ای که خلاف موروثی شدن رهبری اند و در رأس آن ملا ذاکر قرار دارد .
9- گروهی که در صدد هستند تا مولوی عبدالمنان برادر ملا محمدعمر را در رأس کمیسیون نظامی قرار دهند .
البته در جریان انتصاب رهبر جدید طالبان، انتظار می رفت که موضوع پنهان کاری مرگ ملا محمدعمر یکی از مسایل اختلاف برانگیز میان اعضای شورای رهبری طالبان باشد ؛ اما چنین نشد و از فضای جلسه چنین بر می آمد که اکثر اعضای شورای رهبری در مورد سرنوشت ملا محمدعمر و حتی از زمان مرگ وی اطلاع قبلی داشتند اما ترجیح داده بودند که این راز را پنهان نگهدارند .
پیامد های مرگ ملا عمر در افغانستان
- تاخیر در جریان مذاکرات صلح
اگر چه بسیاری در افغانستان بر این باورند که مدیریت و هدایت رهبری گروه طالبان از سوی ژنرال های پاکستانی (ISI ) تحقق می یابد و مذاکرات صلح نیز بازی دیگری از پاکستان در قبال افغانستان است. پاکستان با آوردن مهره های بازمانده طالبان به نهاد های دولتی؛ تمرکز خود را در راس گروه های جدید متمرکز خواهد نمود. رویکرد طالبان به همان منوالی که در مذاکرات صلح بود ادامه پیدا خواهد کرد و چیزی تغییر نخواهد کرد .
- ضربه به پیماننامه امنیتی افغانستان و پاکستان
- تداوم ناامنی در افغانستان
- برملایی ناتوانی نیروهای غربی در تامین امنیت افغانستان
معضلات ملااختر منصور
ملااختر منصور اگر چه از سوی شورای رهبری به عنوان رهبر جدید انتخاب شد ولی مورد پذیرش برخی از نزدیکان ملاعمر قرار نگرفت. لذا در ایفای نقش و موقعیت ملا عمر؛ رد اتهامات توطئه برای قتل ملا عمر و پنهان کردن خبر مرگ وی؛ مسلما با چالش هایی مواجه خواهد شد. معضلاتی نظیر:
- مبارزه و سرسختی در مسیر دست یابی به اهداف ادعا یی
- مذاکرات صلح با دولت
- به رسمیت شناختن تلویحی دولت مرکزی افغانستان
- انشعاب طالبان و پیوستن برخی جناح ها به دیگر گروه ها
- نفوذ و حضور تدریجی داعش در افغانستان
البته در افغانستان گروههای مسلح بسیاری وجود دارند که به دلایل متعدد به ناامنی متوسل شده و علیه دولت مرکزی مبارزه میکنند.این گروهها اگر چه رسماً طالب نیستند اما فعالیتهایشان در هم سویی با مواضع طالبان تا کنون عامل مهمی در قدرت مندی طالبان بوده است. اعلام مرگ رهبر طالبان آن هم از جانب یکی از گروههای کوچک جدا شده از طالبان (محاذ فدایی ) و پیوستن به داعش میتواند معادلات را تا حدی به نفع داعش بر هم بزند. اگر چه این امر میتواند به صورت عاملی برای ایجاد هم بستگی بین مدعیان قدرت در درون طالبان نیز در آید .
موضع گیری حکومت و برخی گروههای جهادی
پس از تشکیل دولت وحدت ملی ؛ ژنرال « دوستم » معاون اشرف غنی ؛ که تا پیش از این، متحد نزدیک رئیس جمهور بود و اشرف غنی پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری را مدیون آرای بسته بندی شده جامعه « ازبک » می دانست ؛ دست کم در مورد صلح و سازش و برادر خطاب کردن طالبان؛ نمی خواهد با اشرف غنی هم سویی نماید. اینک تضادی جدی در مواضع سطوح بالای حکومت دولت وحدت ملی در خصوص جنگ و صلح با طالبان مشاهده می گردد. ژنرال دوستم، اخیرا با شماری دیگر از فرماندهان جهادی و مهم ضد طالبان متحد شده و پیش بینی می شود اتحاد آنها منجر به ایجاد یک جبهه نظامی نیرومند ضد تروریزم در شمال کشور شود؛ چیزی که به نظر می رسد هرگز مطلوب اشرف غنی و مؤتلفان خارجی او به ویژه امریکا نیست. چنین می نماید که اشرف غنی با توجه به رقابت شدید و فشرده ای که در درون حکومت با عبدالله عبدالله؛ ریاست اجرایی دارد، نمی خواهد دوستم را از دست بدهد و به همین دلیل، او میان کنترل کژتابی های ضد طالبانی دوستم و هراس از پیوستن او به اردوگاه رقیب، در مخمصه ای پر درد و سر گرفتار شده است.ائتلاف « دوستم – عطا – محقق » نیز بر نگرانی های کاخ ریاست جمهوری افغانستان (ارگ ) افزوده و به این معادله چند مجهولی، وجوه تازه ای اضافه کرده است .
احمد مرجانی نژاد