الوقت- اوایل پائیز هر سال برای بسیاری از شهروندان افغانستان، یادآور روزهای آغاز جنگی جدید در این کشور است. جنگی که پس از حادثه 11 سپتامبر از سوی آمریکا بر افغانستان تحمیل شد.
وقتی از شهروندان افغانستان سوال میشود که پس از آغاز جنگ آمریکا و سقوط طالبان، اوضاع افغانستان چگونه است، بسیاری با تردید درباره شرایط کشورشان طی نزدیک به بیست سال گذشته سخن میگویند و کمتر کسی نسبت به وضعیت امروز در افغانستان ابراز رضایت میکند. واقعیت امروز جامعه افغانستان را نیز میبایست در همین تردید دنبال کرد. در واقع جنگی که از سال 2001 با حمله آمریکا در افغانستان آغاز شد، هنوز پایان نیافته و هیچ نشانهای از دستیابی این کشور به یک ثبات و آرامش وجود ندارد.
11 سپتامبر، حادثه یا توطئه
آن چه در روز 11 سپتامبر در محله منهتن نیویورک به عنوان قلب اقتصادی آمریکا رخ داد، سرآغاز حمله آمریکا به افغانستان بود. در واقع آمریکا با توسل به ماجرای 11 سپتامبر و به بهانه مبارزه با تروریسم، جنگ و حملات خود در نیمه شب 15 مهرماه(برج میزان) را علیه سه شهر کابل، قندهار و هرات در افغانستان آغاز کرد.
با این حال از همان زمان برای بسیاری چگونگی رخ دادن ماجرای 11 سپتامبر و فروریختن دو برج تجارت جهانی بر اثر کوبیدن دو هواپیما جای تردید داشت.
در واقع ابهامات واقعه ۱۱ سپتامبر صرفا به نحوه تخریب ساختمانهای تجارت جهانی محدود نبود و ناپدید شدن جعبه سیاه هواپیماها، یافت شدن گذرنامه ربایندگان علی رغم اعلام مفقودی جعبه سیاه و حفره ایجاد شده در ساختمان پنتاگون از دیگر موارد مشکوک این ماجرا بود.
«کورت ساننفیلد»، فیلمبردار اصلی دولت آمریکا در حادثه 11 سپتامبر، درباره یکی از موارد مشکوکی که با آن مواجه شده، میگوید: هنگامی که برج شمالی فرو ریخت، ساختمان شماره 6 (ساختمان اداره گمرک آمریکا) نیز منفجر شد و به خاکستر تبدیل شد و هنوز ارتباط این دو حادثه همزمان مبهم است.
همچنین «استیون جونز» استاد دانشگاه بیرمنگام، اوقات زیادی را برای انجام تحقیقات درباره 11 سپتامبر صرف کرد و بر اساس یافتههای خود به این نتیجه رسید که از نوعی ماده منفجره قوی موسوم به «نانوترمیت» برای تخریب برجهایدوقلوی منهتن استفاده شده است، به این معنا که پیش از برخورد دو هواپیما به برج این بمب بسیار قوی در نقطهای از ساختمان جاسازی شده بود. جونر و تیم تحقیقاتی او معتقدند حرارت ناشی از سوخت هواپیما، به هیچ وجه نمیتواند عامل فروریختن ساختمانهای دوقلو بوده باشد. به گفته این کارشناسان، «انفجار مهندسیشده» تنها دلیلی است که میتواند ریزش این ساختمانها را توجیه کند.
با این حال، فارغ از هر عاملی که در رخ دادن حادثه 11 سپتامبر نقش داشته، گرایش سیاست خارجی واشنگتن پس از این حادثه به فاز «تهاجمی» تغییر یافت. پس از 11 سپتامبر، غرب آسیا دستخوش خشونت و لشکرکشیهای بیامان آمریکاییها شد؛ واشنگتن القاعده را عامل انهدام برجهای دوقلو معرفی و به افغانستان لشکرکشی کرد. طعمه بعدی آمریکا عراق بود و این کشور هم بهاشغال تفنگداران آمریکایی و متحدان واشنگتن درآمد. این اتفاقات، که همه در راستای تقویت هژمونی آمریکا در منطقه صورت گرفته، بر ابهامات واقعه 11 سپتامبر افزوده و این گمانه را تقویت میکند که کل ماجرا سناریو بوده است.
شکست آمریکا پس از 18 سال جنگ
جنگ امروز با گذشت هجده سال از زمان آغاز حمله آمریکا به افغانستان، همچنان مسئله نخست این کشور است.
در شرایطی که افغانستان در آستانه سومین دور انتخابات ریاست جمهوری پس از سقوط طالبان قرار دارد، اما انفجارها و درگیری میان نیروهای دولتی و گروههای مسلح بویژه طالبان همچنان ادامه دارد و در واقع نشانهای از پایان جنگ پس از هجده سال دیده نمیشود.
به نظر میرسد که تداوم وضعیت بی ثبات امروز در افغانستان بیش از هرچیز ناشی از دو عامل اصلی است:
بن بست در مذاکرات صلح: تا کمتر از یک ماه پیش خوش بینی بسیاری نسبت به نتیجه بخش بودن و نهایی شدن مذاکرات صلح در افغانستان وجود داشت. نزدیک به 10 نشست مشترک میان نمایندگان طالبان و آمریکا در دوحه قطر برگزار شد و چشمها به امضای توافق نهایی صلح و پایان جنگ داخلی در افغانستان بود که به ناگهان دونالد ترامپ، رئیس جمهور افغانستان با انتشار اظهاراتی در حساب توئیتری خود از لغو امضا توافق صلح خبر داد.
ترامپ بهانه لغو مذاکرات صلح افغانستان را کشته شدن سرباز آمریکایی همزمان با این مذاکرات عنوان کرد، اما به باور بسیاری از کارشناسان این اقدام ترامپ در واقع یک بازی انتخاباتی برای او بود.
پیش از امضای توافق صلح بسیاری از نومحافظهکاران و نئوکانها در آمریکا از ترامپ خواسته بودند تا از توافق صلح با طالبان عقب نشینی کند و او در نهایت این کار در آخرین ساعات مانده به آغاز مذاکرات نهایی صلح افغانستان در واشنگتن عملی کرد تا او همچنان حمایت نومحافظهکاران و گروههای راست افراطی در آمریکا را که صلح با طالبان و خروج از افغانستان را به منزله شکست واشنگتن میدانند، همراه داشته باشد.
لغو مذاکرات صلح از طرف دیگر منجر به گسترش ناامنی و انفجارهای متعدد از سوی گروههای مسلح افغان شد و بار دیگر خوش بینی از پایان جنگ در این کشور را بر باد داد.
براین اساس بن بست در امضای توافق صلح و عدم خروج نظامیان خارجی و آمریکایی از افغانستان، از مهمترین عوامل تداوم جنگ و ناامنی در این کشور طی نزدیک به دو دهه گذشته است.
رشد تروریسم: در سایه تداوم جنگ در افغانستان، تروریسم نیز در این کشور بویژه طی چند سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است.
از زمان اعلام شکست داعش در عراق و سوریه، بسیاری پیش بینی کرده بودند که اعضای تروریستی داعش پس از عراق و سوریه به مناطقی از آسیای مرکزی و از جمله افغانستان کوچ خواهند کرد و این پیش بینی به میزان قابل توجهی درست از آب درآمد.
حضور داعش در افغانستان عمدتاٌ در شرق این کشور متمرکز است و ولسوالی «اچین» ولایت «ننگرهار» خاستگاه این نیروها قلمداد میشود. با این حال تاکنون کمتر شاهد اقدام قابل توجه و موثری از سوی نیروهای دولتی و ائتلاف در مبارزه با داعش بودهایم و میتوان گفت مبارزه با تروریسم در افغانستان به حاشیه رفته و جای خود را به جنگ داخلی با طالبان داده است.
در واقع ادامه جنگ داخلی در افغانستان و درگیری روزانه نیروهای دولتی و طالبان باعث شده تا مبارزه با داعش اولویت نیروهای دولتی افغانستان نباشد و در سایه همین غفلت نیز گروه تروریستی داعش فضای مناسبی را برای تحرکات خود در افغانستان دنبال کند.
براین اساس طی چند سال گذشته افغانستان میدان تحرکات گروه تروریستی داعش شده و تردیدی نیست تا زمان ادامه جنگ داخلی در این کشور و عدم دستیابی به صلح، میتوان انتظار رشد و توسعه تروریسم در افغانستان را داشت. براین اساس بدیهیترین نتیجه جنگ آمریکا در افغانستان طی 18 سال گذشته رشد و توسعه تروریسمی است که امروز دامن گیر افغانستان شده است.