الوقت- «سابین دولان» مدیر اجرایی دفتر خبرنگاران بدون مرز در آمریکای شمالی از پیگرد قضایی افشاگران برای رسانه ها انتقاد کرد و اظهار نمود این تهدیدی مستقیم علیه حوزه «روزنامهنگاری تحقیقی» است. این مساله بخصوص از زمانی که ترامپ برای مجازات افشاگری رسانه ای به قانون مجازات جاسوسی استناد نموده ، باعث انتقادات بیشتری شده است. با این حال اکنون این پرسش مطرح است که اهداف واقعی کاخ سفید از ایجاد چنین رویهای چیست؟
قوانین پیگرد افشاگران در آمریکا
متمم اول قانون اساسی ایالات متحده کنگره را از وضع هر گونه قانون برای محدود نمودن آزادی بیان و آزادی مطبوعات منع میکند. اما سیاستمداران آمریکایی برای مجازات کسانی که علیه آنها افشاگری میکنند از راههای دیگری استفاده میکنند. پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم قانون جاسوسیEspionage Act در 5 ژوئن 1917 در کنگره تصویب شد که هدف آن جلوگیری از عملیات نظامی یا استخدام نظامی برای بیگانگان و ممانعت از خیانت در ارتش و جلوگیری از حمایت از دشمنان آمریکا در طول جنگ بود به موجب این قانون متخلفان ممکن بود به 20 سال حبس یا در برخی موارد پرداخت 10هزار دلار جریمه نقدی محکوم شوند این قانون تاکید میکند که مخالف آزادی بیان مندرج در قانون اساسی نیست ، اما از همان ابتدا روزنامه نگار و رهبر کنگره سوسیالیست آلمانی-آمریکایی بواسطه این قانون تحت پیگرد قانونی قرار گرفت.
پس از تصویب آن اختیارات رئیس جمهور برای ایجاد ممنوعیت ها بیشتر شد. ویلسون در آن زمان تلاش زیادی کرد تا در بندهای این قانون حق سانسور مطبوعات را نیز بگنجاند اما کنگره موافقت نکرد از آن زمان روسای جمهور تلاش کردند تا به نوعی خلا اختیار سانسور مطبوعات را از طریق قوانین دیگری جبران کنند.
پس از افشاگری های «اسنودن» و «بردلی منینگ» اوباما در سال 2013 خواستار اجرای برنامه ای با عنوان «برنامه تهدید داخلی »با هدف مخفی نگه داشتن اقدامات و عملیات سری از دید مردم شد که مجازات افشای اطلاعات را تشدید میکرد. سو استفاده دولت آمریکا از« قانون جاسوسی» به جایی رسید که بسیاری از وکلا، حقوقدانان و روزنامه نگاران در سازمان غیر انتفاعی برای حمایت از مطبوعات و آزادی بیان موسوم به American Center PEN در یک بیانیه در سال 2015 در انتقادی گسترده اعلام کردند که قانون جاسوسی به طور نامناسبی به عنوان یک ابزار سرکوبگر، ارعاب و دروغ علیه مردم مورد استفاده قرار میگیرد.
کسانی که به عنوان خبرنگاران بدون مرز تحت پیگردها و مجازات دولت آمریکا قرار میگیرند همواره از نبود قانونی مشخص برای حمایت از افشاگران معترض هستند.
نگاه مضطرب کاخ سفید به رسانه آزاد
دولت آمریکا برای استفاده از این قانون علیه فعالین بدون مرز و افشاگرها از عناوینی مانند «آسیب به امنیت ملی» یا «کمک به دشمن»استفاده میکند. «بیل ایوانا» رئیس مرکز ملی ضد اطلاعات و امنیت آمریکا اخیرا اظهار نمود چین در شش ماه گذشته از سوی بیست شخص یا شرکت تلاش نموده به اسرار اقتصادی آمریکا دست پیدا کند. ترامپ نیز ماه گذشته گوگل را متهم به جاسوسی برای چین کرد. آمریکا همچنین بارها روسیه را به تلاش برای جاسوسی متهم نموده یکی از موارد اخیر آن پرونده دانشجوی روسی «ماریا بوتینا»که به تلاش برای نفوذ در انجمن ملی اسلحه آمریکا متهم شد.
دولت آمریکا از چنین پوششهایی برای توجیه پیگرد و مجازات افشاگران نیز استفاده میکند اما انگیزه اصلی آنها را باید در جای دیگری جستجو نمود. روسای جمهور آمریکا به خوبی به یاد دارند تنها رئیس جمهوری که از ترس استیضاح، استعفا داد ریچارد نیسکون بود و آنچه باعث شد تا سه جرم علیه او اثبات شود انتشار یکی از نوارهای شنود هتل محل اقامت او در روزنامه واشنگتن پست بود. بنابراین تاثیر کشورهایی چون اسرائیل، عربستان و روسیه در کمپین انتخاباتی ترامپ و لفاظی های ترامپ که در مدت 800 روز بیش از 9 هزار دروغ در سخنرانی های خود گفته است، باعث شده در ترامپ از ناحیه رسانه ها احساس خطر کند. رفتارهای تحقیر آمیز او علیه رسانه ها حتی باعث انتقاد برخی سناتورهای جمهوریخواه شده است.
برخلاف روسای جمهور پیشین که معمولا تا سه روز پس از انتخابات کنفرانس خبری برگزار میکردند، ترامپ تا دوماه پس از انتخابات حاضر نشد سخنرانی رسانه ای خود را انجام دهد. ازاین رو ترامپ برای جلوگیری از رسوا شدن در رسانه ها همواره سعی میکند حربه ای علیه آنها دردست داشته باشد بخصوص اینکه با نزدیک شدن به انتخابات حساس 2020 نقش رسانه ها از هم اکنون بسیار تعیین کننده است.
مساله دیگری که دولت آمریکا از آن هراس دارد موج آگاه سازی عمومی افشاگران بدون مرز است. اسنودن تلاش نمود تا دست نهادهای امنیتی و دولتی را در نفوذ فراقانونی به حریم شخصی مردم نشان دهد. او در سخنانی اعلام کرد که انگیزه اش آگاهی و بالا بردن قدرت انتخاب مردم در نوع برخوردی است که حکومت با آنها انجام می دهد. حتی عفو بینالملل در پرونده «بردلی منینگ» به اقدام دولت آمریکا اعتراض کرد و در دفاع از او اعلام کرد او تنها به ندای وجدان خود عمل نموده است. یک موسسه آلمانی به اسنودن جایزه شجاعت داد و نام بردلی منینگ نیز در فهرست نامزدهای دریافت جایزه نوبل قرار گرفت.
سایت ویکی لیکس فهرستی از ترورهایی که آمریکا انجام داده یا قصد انجام آن در خارج از کشور داشته را منتشر نمود که صدمه به حیثیت بین المللی آمریکا محسوب میشد. از طرفی کنگره نیز پس از افشاگری های آسانژ و برودن قوانین جدیدی برای ایجاد محدودیت در نقض حریم خصوصی شهروندان و جاه طلبی های نهادهای امنیتی تصویب کرد.
سایر رسانه ها نیز از شیوه ویکی لیکس استقبال کردند. وال استریت ژورنال سایت «سیف هاوس» یا خانه امن را برای افشاگری تاسیس نمود. نیویورک تایمز و واشنگتن پست هم اقدامی مشابه برای افشاگری به روش ویکی لیکس انجام دادند. شکل گیری این زنجیره افشاگری باعث شده تا دولت آمریکا بویژه در دوران ترامپ از این فعالیتها احساس تهدید کنند و درصدد مقابله و سرکوب و ارعاب رسانه ها از طریق قوانین دیگر برآیند.