الوقت - تبدیل شدن صحنه سیاسی ونزوئلا به عرصه جدال میان طرفداران خوان گوآیدو، رئیس مجلس ملی ونزوئلا و نیکلاس مادورو، رئیسجمهور قانونی، این کشور، رخدادی است که مواضع کشورهای جهان را نیز بر مبنای این صفبندی دوگانه تقسیم کرده است. بعد از آغاز تظاهرات علیه حکومت مادور، بلافاصله برخی کشورهای به رهبری آمریکا، خوان گوآیدو را به عنوان رئیسجمهور موقت به رسمیت شناختند و در سوی دیگر، برخی از قدرتهای بینالمللی و منطقهای، همچون روسیه، چین، ایران و ترکیه حمایت کامل خود را از حکومت قانونی این کشور اعلام و نسبت به هر گونه مداخله خارجی در امور داخلی ونزوئلا هشدار دادند.
در این میان، واکنش کشور ترکیه را میتوان از دو حیث نمادین و دیپلماتیک دارای اهمیتی فوقالعاده ارزیابی کرد. در ابتدای امر، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، با همتای ونزوئلایی خود تماس تلفنی گرفت و با «برادر» خطاب کردن مادورو، گفت که «ترکیه در کنار او خواهد ایستاد». همچنین، در واکنشی دیگر، مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه نیز با تاکید بر ادامه حمایت کشورش از مادورو، آمریکا را به دخالت در امور داخلی ونزوئلا متهم کرد. وی وضعیت ایجاد شده در ونزوئلا را بسیار عجیب و غیرعادی خواند.
اتخاذ این مواضع از سوی دولت ترکیه در شرایطی است که طی چندین دهه (دوران پس از آغاز جنگ سرد) همواره کشور ترکیه به عنوان یکی از متحدان استراتژیک غرب معرفی شده و در بلوک قدرت، جهان لیبرال دموکرات قرار داشته است. با این وجود، اکنون مواضع آنکارا را میتوان نوعی چرخش بدیع ارزیابی کرد که پرداختن به دلایل اتخاذ چنین موضعی را از اهمیت فوقالعاده برخوردار میکند. بر همین اساس، نوشتار حاضر به تحلیل و واکاوی دلایل اتخاذ موضع حمایتی دولت ترکیه از حکومت نیکلاس مادورو میپردازد.
انتقام کودتای 15 جولای 2016
اتخاذ موضع حمایتی از دولت مادورو در شرایطی از سوی آنکارا اتخاذ شده که دولت آمریکا قاطعانه خواهان برکناری او و به رسمیت شناخته شدن ریاست جمهوری خودخوانده، خوان گوآیدو است. در این وضعیت، واکنش ترکیه را میبایست در ظرف تقابل با واشنگتن و حتی دیگر کشورهای غربی، مورد تحلیل قرار داد. در اولین و شاید همترین سطح توجه به وقایع موسوم به کودتای نافرجام 15 جولای 2016 در کشور ترکیه ضروری به نظر میرسد.
کودتای 15 جولای، به رهبری بخشی از نظامیان و سیاسیون لائیک ترکیه به بهانه بازگشت این کشور به اصول کمالیسم در سال 2016 اتفاق افتاد که در نهایت نافرجام نیز بود. متعاقب شکست کودتا، نتایج به دست آمده از تحقیقات سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه (MIT) نشان داد که دولت آمریکا از کودتاگران حمایت کرده و حتی فرودگاه انجرلیک را برای دستگیری و قتل اردوغان در اختیار آنها قرار داده است. بر همین اساس آنکارا از زمان روی دادن کودتا تاکنون همواره از آمریکا خواسته است برای نشان دادن حسن نیت خود و اثبات ادعای عدم حمایت از کودتاگران عبدالله گولن روحانی مخالف دولت اردوغان که از دیدگاه دولت ترکیه طراح و پشت پرده اصلی اجرای کودتای ناموفق بوده است را به این کشور تحویل دهد. موضوعی که تاکنون از سوی مقامات آمریکایی مورد پذیرش قرار نگرفته است.
با توجه به این واقعیتها، اکنون اردوغان و دیگر مقامهای سیاسی حاکم در ترکیه از یک سو، با اتخاذ این موضوع قصد دارند خشم خود را از دخالت آمریکا در دیگرکشورها، علیالخصوص در ترکیه نشان دهند. بر همین مبنا، حمایت دونالد ترامپ از انجام یک کودتا و بلوک بندی در داخلی کاراکاس را بر اساس توطئه واشنگتن محکوم میکنند. از سوی دیگر، آنکارا با حمایت از مادورو به نوعی قصد دارد از دولت آمریکا به دلیل دست داشتن در کودتای 15 جولای انتقام بگیرد.
واکنش تهاجمی ترکیه به مواضع ترامپ در قبال کردها
همانند دلیل اول، عامل دومی که در ارتباط با علت حمایت آنکارا از حکومت قانونی ونزوئلا میتوان مورد بازشناخت قرار داد، به طور مستقیم در ارتباط با آمریکا و دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور قرار دارد. طی یک ماه گذشته، به ویژه پس از توئیت تهدیدآمیز ترامپ علیه دولت ترکیه مبنی بر اینکه «در صورت حمله به کردها، اقتصاد این کشور را نابود خواهد کرد»، خشم بی سابقه ترکها را در پی داشته است. روز گذشته دیده بان حقوق بشر سوریه طی گزارشی اعلام کرد که تعداد 250 کامیون سلاح آمریکایی همراه با صدها نظامی آمریکایی وارد شمال سوریه در استانهای رقه، حسکه و حلب شده است. تجهیز کردهای سوریه به سلاح های نیمه سنگین همواره مخالفت شدید مقامات ترک را در پی داشته است چرا که آنکارا کردهای سوریه را دنباله گروه تروریستی پ ک ک دانسته و به زعم مقامات ترکیه ای سلاح های تحویل داده شده به شبه نظامیان کرد سوری در نهایت به دست شبه نظامیان پ ک ک میرسد که در حال جنگ با ارتش ترکیه هستند.
بر همین اساس، به نظر میرسد در مقطع کنونی نیز اردوغان و دیگر مقامهای سیاسی ترکیه قصد دارند به ترامپ این نکته را گوشزد کنند که تهدید آنکارا و ضدیت در مقابل سیاستهای منطقهای این کشور، ضدیت و مخالفت ترکیه با سیاستهای کلان آمریکا در هر نقطه از جهان را در پی خواهد داشت. در واقع، حمایت صریح و رسمی ترکیه از دولت مادورو را میتوان پاسخ محکم و روشن آنکارا برای کاخ سفید تلقی کرد؛ بر این مبنا که واشنگتن دیگر این کشور را در مقام بازیگری همراه و متحد که در بحرانهای مختلف، آمریکا را همراهی میکند، از ذهن خارج نماید.
در این میان البته توجه به مولفه مهم سرمایهگذاریهای ترکیه در ونزوئلا و مبادلات اقتصادی دو کشور به صورت نفت در برابر کالا بسیار حائز اهمیت است که با روی کار آمدن دولتی همسو با سیاستهای واشنگتن در کاراکاس طبیعتاً کفه ترازوی مبادلات اقتصادی به سمت شرکتهای آمریکایی و غربی متمایل خواهد شد و این امر برای آنکارا که به دنبال استفاده از بازارهای آمریکای لاتین است خوشایند نیست.
حجم روابط اقتصادی ترکیه و ونزوئلا که در بین سالهای 2017-2012 میلادی قریب به 804 میلیون دلار بود تنها در 7 ماه نخست سال 2018 میلادی به بیش از این میزان رسید. موارد غذایی مختلف در راس صادرات ترکیه به ونزوئلا قرار داشت و ترکیه نیز از آن کشور عمدتا مواد معدنی وارد کرده بود.
مرزبندی جدید ترکیه با غرب و گرایش به سوی شرق
با توجه به وضعیت جدید پیش آمده در مناسبات ترکیه با کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا، میتوان چرخشی بزرگ را در سیاست خارجی آنکارا مورد بازشناسی قرار داد. طی چند سال گذشته اردوغان و دیگر مقامهای سیاسی ترک در مواضع خود به وضوح نشان دادهاند که به هیچ عنوان دیگر نمیتوانند در مقام متحدی استراتژیک برای آمریکا و اروپا ایفای نقش کنند؛ زیرا اهداف . منافع این کشور، در روند تحولات منطقهای و جهانی با منافع غربیها همخوانی کامل ندارد. در همین راستا، از ابتدای سال 2015 تا کنون شاهد نوعی چرخش و گرایش ترکیه به سمت همکاری با محور شرق به رهبری ایران، روسیه و چین بودهایم. در وضعیت کنونی نیز حجم و گسترده تنشها میان ترکیه با آمریکا و اروپا نشانگر آن است که بازگشت با اتحاد استراتژیک همانند دوران جنگ سرد، به هیچ عنوان ممکن نیست. در نتیجه آنکارا میبایست نافع ملی و امنیت خود را در روند معادلهای جدید مورد بازخوانی قرار دهد. معادلهای که ترکیه در مواضع بینالمللی و منطقهای میتواند با روسیه و دیگر کشورهای حاضر در محور قدرت شرق همراه باشد. تأکید آنکارا بر خرید سیستم دفاع موشکی اس 400 روسی علی رغم مخالفتهای جدید غرب نشانهای از این تغییر رویه محسوس و کلان ترکیه در استراتژی سیاست خارجی میباشد.
در نتیجه پایان اتحاد استراتژیک میان آنکارا با غرب نیز شاهد هستیم که در موضوع بحران ونزوئلا نیز اردوغان نشان داد تا چه اندازه وارد بلوکبندی تقابلی با غرب و امریکا شده است. واقعیت آن است که در شرایط جدید دولتمردان ترک به هیچ عنوان از اتخاذ مواضع مخالف با کشورهای غربی ابایی به خود راه نمیدهند و در ادامه نیز احتمالا شاهد تشدید و تکرار هر چه بیشتر چنین مواضعی در مسائل مختلف بینالمللی خواهیم بود.