در نظم منطقهای جدید غرب آسیا، با شکست سیاستهای بازیگران منطقهای و بین المللیِ مخالف اتحاد استراتژیک تهران- بغداد برای تجزیه عراق از طریق دامن زدن به فرقهگرایی، تروریسم و قومیت گرایی در این کشور، اکنون عراق چشم انداز باثباتتر و در نتیجه تأثیرگذارتری در آینده معادلات منطقهای را از خود ارائه میدهد
الوقت- هفته گذشته پاویون سیاسی فرودگاه بینالمللی بغداد روزهای پر رفت و آمدی را سپری کرد و شاهد سفر گسترده مقامات بلندپایه چند کشور منطقه و غربی بود.
در این بین محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران به عراق سفر کرد و طی 5 روز از بغداد، اربیل، سلیمانیه، کربلا و نجف دیدار کرد. این سفر به گفته ظزیف طولانی ترین سفر دیپلماتیک وی به یک کشور بود.
علاوه بر ظریف، ژان ایو لودریان وزیر امور خارجه فرانسه، ملک عبدالله دوم پادشاه اردن پادشاه اردن و مایک پامپئو وزیر امور خارجه آمریکا، دیگر حاضران در 10 روز پرترافیک دیپلماسی بغداد بودند.
از سوی دیگر شنبه شب هفته گذشته، «احمد جربا» رئیس جریان «الغد» از گروه های معارض سوری به عراق سفر کرد و از آمادگی خود برای اعزام هیاتی به دمشق برای دیدار با مقام های دولت سوریه خبر داد.
مجموع این رفت و آمدها باعث شد تا برخی عراق را طی 10 روز گذشته باشگاه دیپلماتیک بنامند. باشگاه دیپلماتیکی که این روزها بیش از هرچیز در سایه نزدیکی با ایران تقویت شده است.
تغییر نقش منطقهای و بینالمللی عراق
کشور عراق در کنار کشور سوریه، طی چند سال اخیر کانون اصلی بحران در غرب آسیا و حتی در سطح جهانی بودهاند و اکنون پس از پایان خلافت خودخوانده داعش در این کشور، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در تلاش هستند تا منافع و اهداف منطقهای خود را از طریق بغداد و تا حدودی اربیل پیگیری کنند. از یک سو، کشور آمریکا در مقام بازیگری فرامنطقهای تلاش دارد به واسطه عراق قدرت منطقهای تهران را تضعیف کند. همچنین، کشورهای اروپایی، به ویژه فرانسه در مقام رهبر سیاسی اتحادیه اروپا، قصد دارند در عراق پسا داعش، نقشی مهم را در معادلات اقتصادی، سیاسی و نظامی داشته باشند. از سوی دیگر کشورهای عرب منطقه نیز به این اقناع رسیدهاند که باید سطح مناسبات دیپلماتیک خود را با کشور عراق، بیش از پیش افزایش دهند.
در مجموع، در نظم منطقهای جدید غرب آسیا، با شکست سیاستهای بازیگران منطقهای و بین المللیِ مخالف اتحاد استراتژیک تهران- بغداد برای تجزیه عراق از طریق دامن زدن به فرقهگرایی، تروریسم و قومیت گرایی در این کشور، اکنون عراق چشم انداز باثباتتر و در نتیجه تأثیرگذارتری در آینده معادلات منطقهای را از خود ارائه میدهد. اکنون کشور عراق به کانونی برای رقابت، ایجاد ائتلاف منطقهای و دسترسی به منافع تبدیل شده است. این امر نشانگر آن است که عراق از نظر دیپلماتیک، حتی بیشتر از سالهای قبل از 2014، اهمیت دارد. برخلاف عراق به شدت ایدئولوژیک دوران صدام، عراق امروز توانسته خود را به میزان زیادی از وابستگی خارجی در همسویی با متحدان عرب منطقهای غرب دور نگه دارد و در واقع نقشی نزدیک به جریانهای مستقل در منطقه بویژه همسو با ایران را بدست آورد. طبیعتاً در این شرایط تداوم و تقویت پیوندهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران و عراق به هیچ عنوان مطلوب دولتهای رقیب محور مقاومت نیست.
همین نزدیکی به ایران نیز باعث شده تا بیشترین فشار تیم ترامپ در جریان تحریم ایران در میان کشورهای منطقه بر عراق وارد شود و همین شرایط نیز یکی از دلایل سفر اخیر وزیرخارجه آمریکا به عراق ارزیابی میشود.
تلاش کابینه تکنوکرات بغداد برای ارتقای نقش عراق
از طرف دیگر نمیتوان تلاشها و گرایشات کابینه تکنوکرات و عملگرای عادل عبدالمهدی را برای ارتقای جایگاه سیاسی عراق در منطقه نادیده گرفت. کابینه فعلی در بغداد یکی از پراگماتیسمترین دولتهای عراق پس از سقوط صدام است که به گسترش روابط خود با سایر کشورها به عنوان یک هدف عمده در سیاست خارجی نگاه میکند. همین هدف نیز باعث شده تا عراق همزمان با میزبانی از سران حداقل چهار کشور طی سفرهای مجزا در یک هفته؛ شاهد سفر رئیس جمهور این کشور به پایتختهای سایر کشورهای منطقه نیز باشد. با گذشت حدود 100 روز از آغاز ریاست جمهوری برهم صالح در عراق، وی 7 سفر خارجی انجام داده که در نوع خود بینظیر است.
برهم صالح 10 روز پیش به قطر رفت و پیش از آن نیز به کویت، امارات، اردن، ایران، عربستان و ترکیه سفر کرده بود. در واقع مهمترین پیام این سفرها این است که رئیس جمهوری جدید عراق تلاش می کند بار دیگر نقش منطقه ای و بین المللی این کشور مهم اسلامی را احیا کند و ارتقاء دهد و هفته گذشته سفر قابل توجه مقامات بلندپایه دیگر کشورها نشان داد حداقل تاکنون، رهبران دولت جدید عراق موفق عمل کردهاند و توانستهاند جایگاه خود را به عنوان کشوری میانجی در تنشهای منطقهای تثبیت کنند. این نقش میانجی در جریان سفر یک هیئت معارض سوری به عراق و تاکید بغداد بر بازگشت سوریه به اتحادیه عرب به خوبی ثابت میشود و نشان میدهد عراق در عین داشتن روابط بسیار نزدیک با دولت سوریه و حمایت تمام قد از دمشق، اما از سوی برخی گروههای معارض نیز به عنوان دالان ورود به صحنه سیاسی سوریه شناخته میشود و این همان نقش میانجی منطقهای است که رهبران سیاسی فعلی در بغداد بدنبال آن هستند.
شکست تلاشها برای شکاف در روابط بغداد و تهران
آن چه همزمان با ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی عراق بیش از همه به چشم میخورد، تلاش واشنگتن برای ایجاد شکاف در روابط بغداد و تهران است. این تلاشها در جریان سفر اخیر وزیر خارجه آمریکا به عراق مشهود بود، اما تا کنون با وجود فشارها علیه عراق، هیچ گونه تغییری در روابط این کشور با همسایه شرقی خود دیده نشده است. جدای از روابط استراتژیک و راهبردی تهران و بغداد، دو طرف بواسطه همپوشانی برخی نیازهای انژری و وابستگیهای فرهنگی به شدت روابط نزدیکی را دنبال میکنند و فارغ از هر دولتی که در عراق روی کار باشد، این کشور بطور طبیعی بیشترین نزدیکی را به ایران خواهد داشت. ائتلاف هماهنگ دو طرف در جریان جنگ علیه داعش طی چند سال اخیر روابط راهبردی ایران و عراق را بیش از گذشته تعمیق و تقویت کرد و از طرف دیگر موقعیت ایران در بغداد باعث شده است که واشنگتن-ریاض نتوانند فاصله و شکاف موردنظرشان را در روابط تهران و بغداد ایجاد کنند.
در واقع ازآنجا که نفوذ ایران در عراق در سطح اجتماعی-فرهنگی همچنان برقرار است بنابراین در کوتاهمدت آمریکا وعربستان نمیتوانند این نفوذ را از بین ببرند و آمریکا هم با توجه به تجارب قبلی، چندان تمایلی برای هزینه بیشتر جهت کاهش نفوذ ایران در عراق ندارد، زیرا طی حداقل 15 سال گذشته نیز این کشور برای دور کردن عراق از ایران بسیار هزینه کرده بود اما نتیجهای در بر نداشته و روابط دو کشور همسایه منطقه بدون هیچ تغییری همچنان همسو و همجهت دنبال میشود. این همسویی از جمله در جریان حمایت دولت بغداد از دولت سوریه، تقویت گروههای مقاومت در عراق در قالب بخشی از نیروهای مسلح این کشور، اعلام نارضایتی از تحریمهای ضدایرانی آمریکا به خوبی ثابت شده است و باعث میشود هرگونه تلاش محور واشنگتن-ریاض برای ایجاد شکاف در روابط تهران-بغداد از پیش شکست خورده باشد.