الوقت- روز 14 جولای و به دنبال اعلام حصول توافق هسته ای بین ایران و 1+5 ، «حیدر العبادی» نخست وزیر عراق با صدور بیانیه ای اعلام کرد: «ما با اهتمام و خوشبینی زیاد خبر دستیابی به توافق فراگیر درباره پرونده هسته ای ایران را دریافت کردیم که بیانگر اراده برای مقدم شمردن صلح و امنیت و ثبات و رفاه برای ایران و منطقه و همه جهان بر گزینه های دشوار دیگر است. ما به ملت همسایه ایران و ملت های منطقه و جهان این گام و توافق مهم را تبریک می گوییم، و چشم انتظار تحقق اهداف آن در دور کردن منطقه از مشکلات و مصائب جنگ ها و درگیری ها هستیم؛ بویژه در سایه افزایش نیاز به امنیت و صلح و همکاری و تلاش برای مبارزه با تروریسم بویژه مقابله با گروه داعش که بدنبال گسستن منطقه و جهان و غرق کردن آن در فتنه ها و خونریزی است».
یک روز بعد «باراک اوباما» رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نیز در کنفرانس مطبوعاتی خود در کاخ سفید به مسئله عراق ورود پیدا کرد و گفت: «ما با نخست وزیر حیدرالعبادی برای دست یابی به یک استراتژی جامع به منظور بازگرداندن قدرت به این کشور همکاری خواهیم نمود. اما تاکید می کنم که ایران در عراق به دلیل وجود اکثریت شیعه دارای نفوذ زیادی است. این طبیعی که است العبادی به عنوان یک کشور همسایه با ایران مذاکره کند ، در حالیکه ایران متهم به کمک به میلیشیای شیعه است که سربازان آمریکایی را هدف قرار داده اند».
به نظر می رسد از میان پیام نخست وزیر عراق یک نکته برجسته به این شرح قابل استخراج است که «حیدر العبادی» ، «دور کردن منطقه از مشکلات و مصائب جنگ ها و درگیری ها» را وابسته تام به توافق هسته ای میان ایران و 1+5 می داند .
این نکته قابل تامل در حالی است که عطف آن به اوضاع عراق، این طور تدایی می کند که نخست وزیر عراق راه حل پایان دادن به بحران داخلی این کشور را نیز در همین چارچوب ارزیابی می کند. البته با قرار دادن اظهارات «حیدر العبادی» در کنار اظهارات اوباما مجددا پیام دیگری بر این مبنا به اذهان مخاطب تدایی می شود که نخست وزیر عراق ، «تلاش برای مبارزه با تروریسم بویژه مقابله با گروه داعش» را نیز مستلزم صلحِ پس از توافق ، بین ایران و آمریکا ارزیابی نموده است .
پیام بیانیه نخست وزیر عراق در حالی حکایت از یک امیداوری غلط در مورد حل مشکلات بین ایران و آمریکا بعد از توافقِ هسته ای 14 جولای 2015 دارد که به نظر می رسد آقای عبادی می بایست با مرور تحولات میدانی عراق ، روند آزادی تکریت و سقوط الرمادی را به یاد بیاورد تا قادر به اصلاح محاسبات استراتژیک خود باشد .
پیش از این روز 25 مارس 2015 و در حالي كه 3 هفته عمليات و مشاركت حداقل20 هزار نيروي «حشد الشعبي» در عملیات «لبیک یا رسول الله» برای پاکسازی تکریت ، «حيدر العبادي» از ايالات متحده درخواست كرده بود تا براي پشتيباني هوايي وارد ميدان نبرد شود. اين در حالي است كه روز 26 مارس، در حالي مشاركت نيروهاي ائتلاف آغاز شده بود كه ژنرال «لويد آستين» فرماندهي مركزي ايالات متحده در «كاپيتول هيل» واشينگتن اعلام كرد كه پيش شرط نيروهاي ائتلاف براي مشاركت در حمله به تكريت عقب نشيني نيروهاي «حشد الشعبي» از محورهاي عملياتي تكريت است.
روز 27 مارس، «استيون وارن» سخنگوي نظامي پنتاگون اعلام كرد كه نيروهاي عراقي بدون حضور «حشد الشعبي» پيشرفت به سوي تكريت را آغاز كرده اند. او در حالي از عقب نشيني نيروهاي «حشد الشعبي» به دليل عدم علاقه در حمله به تكريت خبر مي داد كه علت اين عدم تمايل را ارتباط مستقيم اين گروهها با ايران عنوان می كرد.
اما در مقابل «معين الكاظمي» سخنگوي نظامي ارتش عراق نيز علت عقب نشيني نيروهاي «حشد الشعبي» از محور تكريت را تحريم مشاركت در اين عمليات به دليل حضور آمريكا اعلام كرد.
اين درحالي است كه گردانهاي حزب الله عراق ضمن ابراز تعجب از اقدام «حيدر العبادي» اعلام كرد كه اقدام ائتلاف براي مشاركت در عمليات در اين مقطع زماني براي ربودن ثمره پيروزي مجاهدان است. همچنين سپاه صلح مقتدي صدر از عقب نشيني نيروهاي خود از جبهه تكريت خبر داد.
به همين ترتيب «سپاه خراساني» ، «جنبش النجباء» و گردانهاي «سيد الشهدا ء» ، نيز موضع مشابهي اتخاذ كردند. روز پس از آن «جواد الطليباوي» سخنگوي «عصائب اهل الحق» اعلام كرد كه اين نيروها در عمليات آزادي تكريت با نيروهاي ائتلاف همراه نخواهد شد اما از زمين هاي ترك شده نيز عقب نشيني نخواهند كرد. او درحالي گردان هاي حزب الله عراق و امام علي را با اين گروه هم داستان اعلام كرد كه فرداي آن روز ، «نعيم العبودي» رئيس دفتر سياسي عصائب اهل الحق عدم مشاركت نيروهاي «حشد الشعبي» در آزادي تكريت را خلاف واقع اعلام كرد و گفت اين كار اكنون كه90 درصد صلاح الدين به دست مجاهدان شيعه آزاد شده به مفهوم تقديم ثمره پيروزي به آمريكاست.
با اين وجود ، تعدادي از گروههاي «حشد الشعبی» از روز 28 مارس ، آغاز به اعلام تصرف مواضع داعش در تكريت كردند و در نهايت روز 31 مارس نيروهاي «حشد الشعبي» در كنار پليس فدرال عراق وارد مراكز دولتي تكريت شدند. تكريت در حالي آزاد شد كه بر اساس آمار حدود80 درصد نيروهاي عمليات آزادي تكريت از شيعيان بودند.
تکریت درحالی با اتکاء به نیروی «حشد الشعبی» آزاد شد که روز 15 مي2015 داعش موفق به تسلط كامل بر الرمادي شد و ژنرال «مارتين دمپسي» رئيس ستاد مشترك ارتش ايلات متحده درباره چگونگي سقوط الرمادي اظهار داشت: «نيروهاي عراقي از الرمادي بيرون رانده نشدند بلكه بيرون برده شدند».
اشاره او به گزارش هايي بعضا تصويري و ویدئویی بودند که نشان می داد ، سربازان ارتش عراق در الرمادي ، به سمت درگیری با داعش نمی روند بلکه برعکس در حال فرار هستند. اين نيروها كه یگان های ویژه ارتش عراق بوده اند آنقدر شتابزده فرار كردند که تانک ها ، توپخانه ، نفربرهای زرهی و خودروهای هاموی را که آمریکا در اختیار آنها قرار داده است را رها کردند. البته پس از این رخداد ، «حيدرالعبادي» مجددا ، از «حشد الشعبي» خواست تا براي نبرد در الانبار آماده شود و همان روز با هيئت نمايندگي «حشد الشعبي» ديدار نمود .
بر این اساس به نظر می رسد که حاکمیت عراق با عطف به روند یاد شده باید به این تجربه دست یافته باشد که حل بحران داخلی این کشور و غلبه بر داعش مستلزم تکیه بر نیروی ذاتی و انگیزه مند در عراق و یاری جمهوری اسلامی ایران است که در راستای اجرای اصول سیاست خارجی خود در قانون اساسی به یاری مظلومین و مستضعفین می شتابد ، نه ایالات متحده آمریکا که بواسطه اعمال سیاست های خود بر علیه محور مقاومت ، در تلاش برای برقراری موازنه بین اقوام کرد و سنی و شیعه ، بواسطه تحریک احساسات برتری طلبی قومی است. بدیهی است که اتخاذ چنین رویکردی دولت عراق را از محاسبات غلط مبتنی بر گره زدن آینده این کشور به توافق هسته ای ایران و 1+5 مصون می دارد.