"نارا ندرا مودی"، نخست وزیر هند در سفری کم سابقه به کشور همسایه شرقی و رقیب قدیمی رفته است.
الوقت- پکن و دهلی نو به عنوان دو رقیب در حوزههای سیاسی و اقتصادی در منطقه به شمار میروند و سفر نخست وزیر هند به چین با وجود این رقابتها و اختلافات از اهمیت ویژ]ای برخوردار است. رویترز در گزارش خود گفته است که نخست وزیر هند در سفر خود به چین، طی توقف ٢٤ ساعته در شهر "ووهان" داشت، با "شی جی پینگ" رئیس جمهور چین دیدار و پیرامون روابط فیمابین گفتوگو کرد. این گفتگوها در حالی صورت می گیرد که علاوه بر اختلافات تاریخی میان دو کشور، در ماههای اخیر مناقشه دو طرف بر سر یک منطقه مرزی واقع در رشته کوههای "هیمالیا" بالا گرفته بود.
در پایان مذاکرات میان رهبران دو کشور، "ویجای گوخال" وزیر امور خارجه هند، در مقابل روزنامهنگاران اظهار داشت که رهبران دو کشور توافق کرده اند اختلافات دو کشور را از طریق مذاکرات، مدیریت نمایند. اما این اختلافات چیست و چرا در سفر نخست وزیر هند به چین مورد توجه رسانهها قرار گرفته است؟
مرز پرمناقشه چین و هند
بی تردید یکی از اولین و در عین حال اساسیترین اختلافات دهلی نو و پکن به اختلاف در مناطق مرزی دو کشور مربوط است. برهمین اساس نیز در جریان دیدار اخیر رهبران چین و هند دو طرف توافق کردند که برای جلوگیری از بروز تنشهای مرزی تماس مداوم میان نیروهای نظامی برقرار شود.
در واقع ریشه اختلافات سرزمینی هند و چین به تنش بر سر مرزهای مشترک در منطقهای در سلسله جبال هیمالیا بازمیگردد. اصلی ترین اختلاف آنها مربوط به یک نوار مرزی 4 هزار کیلومتری مشترک در منطقه لداخ و آرناچال است اما هر دو کشور در اقیانوس هند نیز مناقشههایی را دارا میباشند.
در عین حال اختلاف اصلی بین چین و هند در منطقه «زنگنان» است که هند ادعای مالکیت و چین آن را «تبت جنوبی» خوانده و آن را جزو سرزمین خود می داند. این اختلاف بین چین و هند از حدود ۲۰ سال گذشته تاکنون وجود دارد و این منطقه هم اکنون بصورت یک مناقشه حل نشدهای تحت کنترل دولت هند قرار دارد. همچنین منطقه دیگری نیز با نام آکسای هم اکنون تحت کنترل چین است که هند آن را متعلق به خاک خود میداند.
مناطق مورد مناقشه بین هند و چین، به دلیل کوهستانی و صعب العبور بودن، دارای علامت گذاری مرزی مشخصی نیست و همین مسئله باعث شده که بارها طرفین همدیگر را متهم به تجاوز به قلمرو یکدیگر کنند. کمتر از یک سال پیش نیز در منطقه مورد مناقشه مرزی بین هند، چین و بوتان، نیروهای نظامی دو کشور به مدت ۷۲ ساعت در مقابل یک دیگر صفآرایی کردند. این آخرین نمونه از تقابلها و اختلافات مرزی بین این دو همسایه است که هر دو دارای سلاحهای هستهای هستند.
در سال ۱۹۶۲ میان چین و هند درگیری نظامی در مناطق مرزی مشترک روی داد و از آن زمان هر از گاهی تقابلات نظامی بین دو کشور رخ داده است. با این حال سربازان چینی تا کنون چندین بار وارد خاک هند شده اند که هند در اعتراض، نیروهای چینی را به نقض مرز غیر رسمی دو کشور در سلسله جبال هیمالیا متهم کرده است.
اژدهای اقتصادی پکن در برابر دهلی نو
اما مسائل مرزی و سرزمینی تنها بخشی از اختلافات ریشه دار هند و چین به شمار میرود. در کنار مسائل مهم مرزی، رقابتهای اقتصادی و پراختلاف چین و هند در منطقه همیشه مطرح بوده است. چین و هند 30 سال گذشته تقریبا در شاخصههای اقتصادی و جمعیتی وضعیت مشابهی داشتند، اما در حال حاضر جز اختلاف اندک در جمعیت که چین (با جمعیت حدود یک میلیارد و چهارصد و پانزده میلیون نفر) تنها 60 میلیون نفر از هند بیشتر است، در سایر حوزهها بویژه شاخصههای اقتصادی، با فاصله قابل توجهی از هند سبقت گرفته است.
چین از زمان انجام اصلاحات اقتصادی دنگ ژیائوپنگ در سال 1978 تا کنون بطور مداوم رشد اقتصادی سالانه بیش از 6 درصد را تجربه کرده و تلاش پکن برای پایان دادن به تمرکزگرایی اقتصادی از دهه 1980 به بعد بخش خصوصی را در این کشور قدرتمند و سیستم بانکداری را مدرن و پشتوانه بخش تولیدی قرار داد. در سال 2010 چین با پشت سر گذاشتن ژاپن به بزرگترین وارد کننده مواد خام و اولیه و بزرگترین صادرکننده کالاهای اساسی تبدیل شد و در سال 2015 با پشت سر گذاشتن ایالات متحده خود را به عنوان بزرگترین اقتصاد به دنیا معرفی کرد.
در همه این سالها جایگاه اقتصادی هند اگرچه در میان 20 کشور صنعتی روبه رشد به شمار آمده، اما همچنان حداقل نیمی از جمعیت این کشور در بخش پرهزینه و کم بازده کشاورزی مشغول بکار بودهاند. از سوی دیگر آزادسازی اقتصادی در هند از سوی دولت مرکزی بطور کلی با بدبینی و همراه با محافظهکاری دست و پاگیر باعث شده تا تمایل شرکتهای اروپایی و غربی برای حضور در بازار سرمایهگذاری هند بسیار کمتر از چین باشد. این شرایط در حالی بوده است که همزمان هند از نظر سیاسی نزدیکی بیشتری به غرب در مقایسه با چینیها داشته است.
در واقع هند با وجود آن که توانست از سال 1997 تا 2014 رشد اقتصادی 7 درصد را تجریه کند، اما هیچگاه موفق به کنترل رشد جمعیت زیرخط فقر نشد و همزمان با افزایش جمعیت این کشور، جمعیت زیرخط فقر فراوان، سیستم حمل و نقل بسیار فرسوده و انفجار جمعیت در شهرها متاثر از مهاجرت روستائیان به شهرها باعث شد تا وضعیت اقتصادی در هند بسیار متفاوت و در سطحی پائین تر از چین قرار گیرد.
تسری رقابتهای اقتصادی به حوزه سیاستهای منطقهای
اما رقابت هند و چین تنها به حوزه اقتصادی باقی نماند و همزمان با افزایش فاصله اقتصادی میان آنها، دوکشور رقابتهای خود را طی یک دهه گذشته در مسائل سیاسی منطقه تشدید کردهاند. اگر اختلاف مرزی هند با چین مربوط به مناطق شرقی هند است، اما در حوزه سیاسی مناطق غربی هند به میدان رقابت با چین تبدیل شده است. هند به شدت نسبت به افزایش تمایل چین برای نفوذ در پاکستان و افغانستان نگرانی دارد و نزدیکی پکن به اسلامآباد و کابل را در راستای محدودسازی خود ارزیابی میکند.
هندیها پاکستان را مهمترین رقیب و دشمن خود در سیاست خارجی میدانند لذا دهلی نو نگران است که در صورت اتحاد استراتژیک میان پکن و اسلام اباد در آینده، در محاصره رقبای متحد شرقی و غربی قرار گرفته و فرصت تنفس برای دهلی نو محدود شود. در حال حاضر چين و پاکستان به عنوان دو متحد قوی که در راستای تقويت مناسبات تجاری و اقتصادی خود گام بر می دارند، پروژۀ «دالان اقتصادی چين-پاکستان» را به سرعت پیش می برند و قرار است این طرح اقتصادی با احداث شبکههای حملونقلی مدرن، تولید نیروگاههای انرژی، و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی، زیرساختهای کشور پاکستان را بهسرعت مدرن کند و اقتصاد آن کشور را قوت ببخشد.
هندیها به این تحرکات چین در پاکستان به دیده تهدیدزا نگاه میکند. ریشه این بدبینیها البته به مواضع چین در مقابل پاکستان بر میگردد و از دهه 1960 که مسئله عضویت هند در گروه تأمین کنندگان هستهای بصورت جدی مطرح شد، چین همواره اعلام کرده که اگر قرار باشد هند به عضویت سازمان منع سلاح هستهای یا گروه تأمین کنندگان هستهای درآید پاکستان نیز باید عضو همین سازمانهای مشابه شود. پیوند سیاسی چین و پاکستان متاثر از اختلافات دو کشور با هند حتی باعث شد تا در تابستان 2017 همزمان با اوج اختلافات اسلام آباد با واشنگتن، وزیر امور خارجه چین اعلام کند که همان اهمیتی که اسرائیل برای آمریکا دارد، پاکستان نیز دارای همان اهمیت برای چین است.
براین اساس به نظر میرسد جدای از اختلافات تاریخی و مرزی پکن با دهلی نو اما برای چین نزدیکی به پاکستان در مقابل نزدیکی بیشتر آمریکا به هند تفسیر میشود و در این شرایط چین تلاش دارد تا بخشی از رقابت بینالمللی خود با ایالات متحده را از طریق حمایت از پاکستان نشان دهد.
از سوی دیگر رقابت هند و چین در دیگر حوزههای منطقهای از جمله در افغانستان و آسیای مرکزی به روشنی به چشم میخورد. چین و هند در حال حاضر به طور فعال در بخش مواد معدنی افغانستان سرمایهگذاری کردهاند. گروه متالورژی دولتی چین، قرارداد بهرهبرداری از معدن مس عینک در ولایت لوگر را با افغانستان منعقد کرده، در حالیکه شرکت دولتی هند با عنوان بهرهبرداری فولاد، (اس ای آی ال) قرارداد استخراج معدن آهن حاجیگگ در ولایت بامیان را از آن خود کرده است. در واقع هند نگران افزایش حضور و عرض اندام چین در آسیای مرکزی و افغانستان است و با ورود چین به بازار افغانستان، هندیها نیز تحرکات خود در این کشور را سرعت بخشیدهاند. برای چین، میدان افغانستان میدان رقابت با مهمترین رقیب بینالمللی خود یعنی ایالات متحده نیز به شمار میرود.
اما حقیقت آن که برای چین، افغانستان بسیار فراتر از منافع صرفاً اقتصادی است و با گسترش تهدیدات داعش و احتمال نفوذ این گروه در سین کیانگ و دره فرغانه در کشورهای آسیای مرکزی، چین به این نتیجه رسیده است که با هدف مقابله با منابع تهدید و ناامنی نیاز به حضور و سرمایه گذاری در افغانستان دارد. احتمال ظهور و گسترش داعش در منطقه غربی چین، بسترهای محیطی سرمایهگذاری چینیها را با تهدید روبهرو ساخته و از اینرو چین با هدف مصونیت برنامههای اقتصادی خویش در بندر گوادر، راه ابریشم و دیگر سرمایهگذاریهای اقتصادیاش در آسیای مرکزی و جنوب آسیا؛ تلاش دارد تعاملات امنیتی خود را با افغانستان افزایش دهد، هرچند این تحرکات خوشایند هند نباشد.
با این حال سفر اخیر نخست وزیر هند به چین که با دعوت متقابل از رئیس جمهور چین برای سفر به هند به پایان رسید، اگرچه دو طرف بر لزوم کاهش اختلافات تاکید کردند، اما حقیقت آن که اختلافات دو کشور چه در مسائل مرزی و یا اقتصادی و سیاسی بسیار پردامنهتر و ریشهایتر از آن است که با انجام دو سفر چند روزه، حل و فصل شوند. اما این دیدارها میتواند خطر رودروریی نظامی و درگیریهای مقطعی نظامیان دو کشور را کاهش دهد.
در واقع هم اختلافات ریشهای که پیش از این به آن اشاره شد و هم افزایش رقابت بینالمللی چین با ایالات متحده باعث میشود که نتوان چندان به گرمی روابط چین و هند حداقل در بلند مدت خوش بین بود، هرچند میتوان انتظار کاهش درگیری های مرزی را در روابط دو کشور داشت.