چرا عربستان به یمن حمله کرد؟
بحران داخلی یمن یکی از قدیمیترین، پیچیدهترین و پویاترین بحرانهای داخلی در منطقه خاورمیانه است که ریشه در اختلافات قومی و قبیلهای گذشته این کشور دارد، اما با دخالت نظامی عربستان سعودی از فروردین 1394 به بهانه بازگرداندن رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن، بحران در این کشور وادر مرحله تازهای شد.
عربستان بهانه خود را برای آغاز جنگ علیه یمن بازگرداندن منصور هادی به قدرت در صنعا بود که پس از استعفا به ریاض فرار کرده بود، اما حقیقت آن که فراتر از منصور هادی، این شرایط منطقه و موقعیت یمن بود که عربستان را به دخالت در یمن متمایل ساخت.
نگاه بد بینانه عربستان به شیعیان یمن بویژه شیعیان اسماعیلی و زیدیها که در مرزهای جنوب عربستان ساکن هستند باعث شده تا همیشه ریاض از قدرت گرفتن شیعیان در یمن نگران باشد. حمایت از جریانهای تکفیری مثل القاعده و جریان اخوان المسلمین یمن توسط عربستان در راستای همین نگزانی از قدرت گرفتن شیعیان در یمن است. هر چند باید توجه کرد که همهی گروههای اهل تسنن در یمن از عربستان حمایت بعمل نمیآورند. حتی بخشی از گروههای اهل تسنن نیز به ویژه سوسیالیست ها، ناسیونالیست ها طرفدار جنبش انصارالله هستند.
همچنین یمن در میان دو دریای مهم سرخ اقیانوس هند قرار دارد. واقع شدن در کنار تنگه باب المندب، اهمیت خاصی به ژئوپولیتیک این کشور بخشیده است. این تنگه در بخش شمال غربی و شمال شرقی به یمن میرسد. آنچه بر حساسیت و اهمیت این آبراه بین المللی افزوده است، نقشی است که در میزان انتقال حجم تجارت انرژی دارد. به گونهای که از این نظر پس از تنگه هرمز، تنگه مالاکا و کانال سوئز مهمترین آبراه بین المللی محسوب میشود. در سال 2013 حدود 3.8 میلیون بشکه در روز از خلیج عدن و تنگه بابالمندب عبور کرده است و اختلال در این مسیر میتواند موجب شوک نفتی شود و بویژه برای اروپا که در سالهای اخیر در نتیجه تحریمهای نفتی ایران، به نفت عربستان وابستگی دارد، مشکل ایجاد کند.
در اهمیت یافتن بحران یمن در نزد کشور عربستان در نهایت باید به عامل دیگری اشاره کرد که به اختلافات داخلی دستگاه حاکمیت این کشور بر میگردد. تحولات و اختلافات جانشینی بعد از ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان، این کشور را با یک بحرانی داخلی در سطح بالای دستگاه حاکمیت تبدیل کرده است. بالا گرفتن جنگ قدرت در این کشور و ناآرامیهای داخلی ناشی از آن، عربستان را در آستانه یک بحران داخلی قرار داده و مهمترین نشانههای اختلافات درونی در سطح حاکمیت این کشور تغییراتی است که در رأس حاکمیت این کشور بویژه در ارتباط با ولیعهدی بوجود آمده است. با بروز اختلافات داخلی در این کشور، مقامات آل سعود به منظور سرپوش نهادن بر این اختلافات داخلی، در تلاش بودند توجه افکار عمومی را به یک عامل تهدید زای بیرونی جلب کنند تا حداقل در کوتاه مدت این اختلافات از مظان افکار عمومی خارج شود. بر این اساس بحران یمن این فرصت را در اختیار مقامات آل سعود قرار داده است تا بیش از اختلافات داخلی بر جنگ خارجی متمرکز باشند.
بحران انسانی، نتیجه جنگ علیه یمن
بر اثر نبردها و یورشهای ائتلاف نظامی سعودی در یمن، از زمان آغاز جنگ،بیش از 10 هزار غیرنظامی جان خود را از دست دادهاند و بیش از 53 هزار نفر مجروح شدهاند.
آمار بالا تنها مرتبط به تلفات مستقیم ناشی از جنگ است. اما اگر اثرات جانبی جنگ و بمبارانهای هوایی همچون قطع دسترسی به مراکز و خدمات بهداشتی و مراقبتی، گرسنگی و قحطی و سوءتغذیه نیز در نظر گرفته شود، تنها در سال 2017، 50 هزار کودک یمنی جان خود را بهخاطر گرسنگی شدید یا بیماری از دست دادهاند، یعنی روزی 130 کودک یمنی قربانی این جنگ شدهاند، همچنین حدود 400 هزار یمنی بهخاطر سوءتغذیه بسیار حاد نیازمند رسیدگی و درمان فوری هستند.
دفتر هماهنگکننده سازمان ملل در امور بشردوستانه تخمین میزند که حدود 3 میلیون یمنی بر اثر این جنگ تحمیلی، از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند و 280 هزار نفر آنها برای یافتن سرپناهی دیگر آواره کشورهای آفریقایی همچون جیبوتی و حتی سومالی شدهاند، این در شرایطی است که آوارگان یمنی با قطحی و گرسنگی شدید و فقدان سرپناه مواجه هستند.
همچنین آن تعداد از جمعیت این کشور که هنوز دچار آوارگی نشدهاند، مشکلات عدیدهای در زمینه دستیابی به خدمات بهداشتی و پزشکی دارند. سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش خود اعلام کرده است که از 27 میلیون جمعیت یمن، 18.8 میلیون نفر نیازمند کمکهای بشردوستانه (غذایی) و 14.8 میلیون نفر آنها نیازمند خدمات بهداشتی و پزشکی هستند.
در این شرایط تداوم بمباران هوایی و تخریب زیرساختها و مسیرهای مواصلاتی و اعمال محاصره بر بخش عمدهای از اراضی یمن از سوی عربستان و متحدانش، مزید بر علت شده و مانع از فعالیت سازمانهای کمکرسان و بشردوستانه در این کشور شده است.
سرباز کردن اختلافات امارات و عربستان در جریان جنگ علیه یمن
امارات متحده عربی یکی از کشورهای مشارکت کننده در ائتلاف نظامی سعودی برای حمله به یمن است اما این کشور از آغاز بحران یمن، تمایلی برای پیوستن به عملیات نظامی نیروهای ائتلاف موسوم به طوفان قاطعیت علیه یمن نداشت.
گزارش ها حاکی از آن است که امارات با وجود مشارکت در جنگ علیه یمن با ۳۰ جنگنده وبا وجود اینکه دومین نیروی نظامی شرکت کننده در جنگ علیه یمن از حیث تعداد است، اما خواهان پیروزی عربستان در این جنگ نیز نبود. “دیوید هیرست” طی مقاله ای که در پایگاه خبری”میدل ایست آی” منتشر شد بر این امر تاکید دارد و می نویسد که رقابت و درگیری میان امارات و عربستان درباره یمن، رقابتی بر سر رهبری”جهان سنی عرب” است.
هیرست همچنین تاکید دارد که امارات می کوشد تا انتقال قدرت در یمن توسط عربستان با مشکل مواجه شود، و دولت عبدربه منصورهادی که برخی از اعضای حزب اصلاحات وابسته به گروه اخوان المسلمین را در خود جای داده است را با ناکامی مواجه سازد وبه جای آن “احمد علی صالح” پسر رئیس جمهور سابق یمن و فرمانده سابق گارد جمهوری و سفیر سابق یمن در امارات را به کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
در همین زمینه بسیاری از گزارش های رسانه ای حاکی از آن است که امارات به علی عبدالله صالح و پسرش، زمان آغاز عملیات طوفان قاطعیت را اعلام کرده بود. در این گزارش ها همچنین آمده است که محمد بن زاید ولی عهد ابوظبی جزییات حمله به یمن را به صالح اعلام کرده بود امری که سبب شد تا صالح با تغییر مکان خود از حملاتی که هدف آنها منزل وی بوده جان سالم به در ببرد.