در واقع ولیعهد سعودی در حالی قطر را به مانند کوبا برای آمریکا مقایسه کرده است که میزان استیصال و درماندگی ریاض از نحوه مواجهه با دوحه بیشتر یادآور چالش کره شمالی برای آمریکا می باشد.
الوقت-عربستان به همراه امارات، بحرین و مصر از خرداد ماه 96 قطر را به دلیل عدم پیروی از سیاست های ریاض تحریم و روابط خود را با دوحه قطع کرده اند. در ماه های گذشته ریاض به دنبال موجی علیه قطر بود اما در این هدف شکست خورد. اما نکته جالب توجه در این مورد این است که ریاض برای رهایی از تبعات این شکست به فرافکنی روی آورده است.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در دیدار با احمد بن عبدالعزیز القطان، سفیر عربستان در مصر و تعدادی از اصحاب رسانههای مصری از اهمیت مساله اختلافات با قطر کاست و گفت: من ذهن خود را درگیر این مساله نمیکنم. وی تاکید کرد که کسی که پرونده قطر را برعهده گرفته کمتر از درجه یک وزیر است، تعداد جمعیت قطر برابر با جمعیت یک خیابان در مصر نیست و هر وزیری در دولت عربستان قادر است بحران قطر را حل کند. وی با مقایسه وضعیت سیاست آمریکا در قبال کوبا با سیاست کشورهای عربی در قبال قطر گفت: آمریکا از سیگار کوبا محروم شد اما ما از چیزی محروم نشدیم ولی قطر از همه چیز محروم شد.
مقایسه کوبا و قطر
کشور کوبا زمانی از سوی آمریکا تحت تحریم قرار گرفت و واشنگتن با این کشور قطع رابطه کرد که کوبا کشوری از لحاظ اقتصادی ضعیف بود. در واقع کوبا به دلیل ضعف منابع ارزی نتوانست در برابر آمریکا در اوایل مقاومت کند و همین مسئله باعث شد که آمریکا از اثر بخشی سیاست های تحریمی خود علیه کوبا سخن بگوید. اما این مسئله در مورد قطر بسیار متفاوت است. قطر یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و جمعیت اندک این کشور باعث شده است تا این کشور بالاترین درآمد سرانه را در جهان داشته باشد. هرچند قطر کشور کوچک و کم جمعیتی است اما دوحه امپراتوری اقتصادی بزرگی را در دست دارد که بالغ بر 335 میلیارد دلار در کشورهای جهان سرمایه گذاری کرده است. قطر دارای ذخایر گسترده گاز طبیعی است. مجله فوربز قطر را ثروتمندترین کشور جهان معرفی کرده است. بر اساس آمار صندوق بین المللی پول، قطر از سال 1998 که از نظر سرانه برابری قدرت خرید جای امارات را گرفت، تا کنون ثروتمندترین کشور دنیا بوده است. قطر همچنین بالاترین شاخص توسعه انسانی بین کشورهای جهان عرب را داراست.
علاوه بر این موقعیت ژئوپلیتیکی قطر باعث شده است تا آمریکا توجه ویژه ای به این کشور داشته باشد و همین مسئله در بحث رقابت با کشورهای عربی برای قطر یک امتیاز محسوب می شود. قطر محل قرار گرفتن مرکز عملیات های هوایی ائتلاف تحت رهبری آمریکا در پایگاه نظامی العدید است از این مرکز بر عملیات های هوایی در عراق، سوریه، افغانستان و سایر بخش های منطقه نظارت می کند و قابلیت ردیابی جنگنده های جنگی و بمب افکن ها را در سراسر خاورمیانه دارد.
علاوه بر این، حمایت های ایران و ترکیه در جریان تحریم قطر از سوی کشورهای عربی نشان داد که قطر با وجود اینکه ریز کشوری در خلیج فارس است اما برای قدرت های برتر منطقه ای اهمیت خاصی دارد. همه این مسائل باعث شده است تا مقایسه قطر و کوبا قیاسی غیر منطقی باشد.
پیامدهای بحران در شبه جزیره برای عربستان
در واقع عربستان در حالی اعلام کرده که مسئله قطر یک موضوعی عادی و بی اهمیت است که بررسی تاثیرات تنش در روابط قطر و عربستان در 8 ماه گذشته نشان دهنده این واقعیت می باشد که عربستان بازنده این تقابل بوده است. در درجه اول عربستان انتظار پیروی جهان عرب از این کشور در راستای قطع ارتباط با قطر بود اما این مسئله باعث شکست بزرگی برای ریاض شد و قدرت نرم عربستان به شدت کاهش یافت. از سوی دیگر با وجود دیپلماسی دلار عربستان در سطح بین الملل و کمک به نهادهای بی شمار بین المللی هیچ کشوری در این بحران جانب عربستان را نگرفته و حتی آمریکا نیز که در ابتدا از ریاض حمایت کرد در ادامه به سمت قطر تغییر جهت داد. اما مهمتر از همه این موارد تاثیر این بحران بر یکپارچگی شورای همکاری خلیج فارس بوده است. در واقع عربستان این شورا را ابزاری در جهت اجرای برنامه های خود در خلیج فارس می داند اما تنش ریاض و دوحه باعث شکاف در شورا شده و به گفته کارشناسان عربی، این شورا عملا در مسیر فروپاشی قرار گرفته است. چرا که عربستان در برابر قطر نتوانست حتی در درون شورای همکاری خلیج فارس اجماعی علیه قطر ایجاد کند. این مسئله باعث شد که شورای همکاری خلیج فارس که ابزار عربستان در جهت موازنه در منطقه و رویارویی با ایران بود عملا ناکارآمد شود.
از سوی دیگر محمد بن سلمان در مصاحبه مطبوعاتی خود در مصر اعلام کرد که سرمایهگذاری عربستان در آمریکا حدود ۸۰۰ میلیارد دلار است یعنی چهار برابر درآمد قطر. این مسئله به خوبی به معنای این است که ریاض به حمایت های آمریکا چشم دوخته است. در واقع پس از سفر ترامپ به عربستان بحران منطقه ای شروع و عربستان با قطر وارد تنش شد.
در کل می توان گفت که عربستان که در تقابل با قطر بازی را واگذار کرده است سعی دارد تا با فرافکنی به نوعی از پیامدها و تبعات منفی این شکست بکاهد. در واقع در شرایط فعلی ریاض فرافکنی را به عنوان حربه جدید خود برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات و شکست ها انتخاب کرده است. عربستان به خوبی به اهمیت و جایگاه قطر در منطقه واقف است و حتی براساس اسناد منتشر شده نیز عربستان در سال 1995 به دنبال کودتا علیه حمد بن خلیفه آل ثانی امیر سابق قطر بود. این مسئله خود دلیلی بر رد این ادعای ریاض است که اذعان دارد قطر در سیاست خارجی عربستان چندان مهم نیست. در واقع ولیعهد سعودی در حالی قطر را به مانند کوبا برای آمریکا مقایسه کرده است که میزان استیصال و درماندگی ریاض از نحوه مواجهه با دوحه بیشتر یادآور چالش کره شمالی برای آمریکا می باشد.