اسرائیل به دلیل جاهطلبیهای خود و رویاهای خطرناکی که برای منطقه دارد، همواره ثابت کرده شریک قابل اعتمادی برای کشورهای عربی نیست و بیشتر با هزینه این کشورها منافع راهبردی خود را پیگیری میکند. بهترین راه حفظ امینت کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله امارات، حفظ استقلال در برابر آمریکا و روی آوری به امنیت دسته جمعی با مشارکت ایران و سایر کشورهای منطقه است؛ این مطمئن ترین و کم هزینه ترین راه تامین امنیت و حفظ ثبات این کشورهاست.
الوقت- طی ماههای اخیر با افشای پردههای جدید از روابط پشت پرده و پنهانی رژیم صهیونیستی و دولتهای عربی از سوی رسانهها، به نظر میرسد که این دو دشمن سابق به صورت گام به گام به سوی عادی سازی روابط در حال حرکت هستند. در همین راستا روز گذشته روزنامه صهیونیستی معاریو در گزارشی اعلام کرد که در سایه قراردادهای تسلیحاتی میان اسرائیل و ابوظبی، روابط دو طرف مستحکمتر شده و حتی به نظام مصر و نیروهای همپیمان خلیفه حفتر در لیبی رسیده است. این روزنامه در گزارش خود به دو نمونه از همکاری شرکتهای اسرائیلی"البیت" و "ایروناتیکس" با ابوظبی برای تجهیز امارات به پهپادهای کنترل از راه دور اشاره کرد. در ادامه این یادداشت به بررسی روند و ابعاد روابط میان ابوظبی و رژیم صهیونیستی پرداختهایم.
امارات متحده عربی در سال ۱۹۷۱ از حکومت بریتانیا استقلال پیدا کرد. هرچند اعراب با اسرائیل تا قبل از استقلال امارات از انگلستان، سه جنگ در سالهای ۱۹۶۷،۱۹۵۶،۱۹۴۸ داشته اند، بدلیل موضع حمایتگرای انگلستان از اسراییل، امارات که تحت قیمومیت لندن بود در این جنگها شرکتی نداشت. دوسال پس از استقلال امارات جنگ سال ۱۹۷۳ میلادی ، اعراب و اسراییل با محوریت دو کشور عربی سوریه ومصر رخ داد. امارات درگیری مستقیمی در این جنگ نداشت. فقط همراه سایر کشورهای عربی صدور نفت به کشورهای حامی اسرائیل و بخصوص آمریکا را تحریم کرد. براساس این تحریم امارات نیز همراه سایر کشورها، تولید نفت خود را تا ۲۵ درصد کاهش داد.
دوره پس از جنگهای اعراب واسرائیل
کشور امارات به دلیل مساحت محدود، جمعیت کم و فقدان قدرت تا مدتها سیاست خارجی مستقلی در برابر اسرائیل نداشت و همچنان سعی میکرد نوع روابط خود با تلآویو را در چهارچوب روایط سایر کشورهای عربی نسبت به این رژیم تنظیم کند. پس از جنگهای اعراب و اسرائیل و شکستهای اعراب از یک طرف و نفوذ آمریکا در کشورهای حوزه خلیج فارس از طرف دیگر، مواضع دولتهای عربی در قالب اتحادیه عرب و بعدها شورای همکاری خلیج فارس ، در برابر اسرائیل منفعلانه و نامسنجم بود.
گرچه اسرائیل و شورای همکاری خلیج فارس روابط دیپلماتیک آشکار ندارند، حکومتهای پادشاهی حوزه خلیج فارس مدتهاست روابط غیر رسمی با دولت اسرائیل دنبال میکنند. در سال ۱۹۹۴ که اسحاق رابین با سلطان قابوس پادشاه عمان دیدار کرد و قراردادهای تجاری با قطر و عمان بست، پس از آن امارات متحده عربی نیز در صدد ایجاد روابط محتاطانه تجاری با اسرائیل برآمد اگرچه پس از حمله اسرائیل به غزه در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ این روابط تجاری قطع شد.
ماهیت جدید روابط امارات واسرائیل
امارات از سالهای ۲۰۱۰ به بعد روابط اقتصادی خود با اسرائیل را به شکل متفاوتی شروع کرد. اگر قبل از آن گاهی هر چند کوتاه به خاطر حملات و تندرویهای اسرائیل در غزه ،روابط تجاری و غیر رسمی خود با این رژیم را قطع میکرد، اما در سالهای اخیر رویکرد بی تفاوت تری نسبت به فلسطین در پیش گرفت و در چرخشی آشکار در سال ۲۰۱۴ عبدالله بن زاید وزیر امور خارجه امارات متحده عربی با همتای اسرائیلی خود در فرانسه ملاقات کرد و برای تامین مالی اسرائیل در جنگ غزه پیشنهاد کمک نمود. قبل از آن نیز وی با نتانیاهو در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سال۲۰۱۲ دیدارداشت. برای اینکه این دیدار جنبه آشکار و رسمی نداشته باشد، وزیر امورخارجه امارات را از طریق پارکینگ هتل (ریجنسی) محل اقامت نتانیاهو به این هتل منتقل کردند. در این دیدار یوسف العتیبه سفیر امارات در آمریکا، بن زاید را همراهی می کرد که بعدها روزنامه اسرائیلی هاآرتص پرده از آن برداشت.
به گزارش سایت انگلیسی "میدل ایست آی"، یوسف العتیبه، دیپلمات ارشد امارات در آمریکا تلاش کرده است تا از طریق تماس با عوزی روبین، ژنرال اسرائیلی ملقب به پدر سامانه دفاع موشکی اسرائیل معروف به "گنبد آهنین" خساراتهای ناشی از جنگ هشت روزه اسرائیل علیه غزه در سال ۲۰۱۲ را ارزیابی کند.این تبادل نامههای الکترونیک طی سه روز مداوم طول میکشد، این اتفاق یکماه پس از عملیات نظامی ارتش اسرائیل به غزه به نام عملیات ستون ابر رخ میدهد. پرده برداری از این اقدام امارات در حقیقت رویکرد جدید ابوظبی در روابطش با اسرائیل را با بی تفاوتی به فلسطینیان نشان میدهد.
ذوب شدن یخ روابط امارات واسرائیل
هر چه که زمان به جلوتر میآید امارات با جسارت بیشتری به تعمیق روابط با اسرائیل می پردازد. سال ۱۳۹۴"دوری گولد" مدیرکل وزارت امور خارجه اسرائیل در جریان سفر به امارات و شرکت در نشست دوسالانه آژانس بین المللی انرژی های تجدیدپذیر، از افتتاح دفتر نمایندگی اسرائیل در امارات خبر داد. امارات متحده سعی کرد اهمیت این اقدام را در سطح افکار عمومی کاهش دهد در همین راستا سخنگوی وزارت امور خارجه امارات آنرا فقط اقدامی در جهت همکاریهای بین المللی در موضوع انرژی های تجدیدپذیر اعلام کرد.که البته این محافظهکاری و پنهانکاری امارات از ترس مخالفتهای داخلی همانند جنبش تحریم اسرائیل(BDS) صورت گرفت، که اعتراضاتی نسبت به این اقدام امارات انجام داده بود.
همکاری های نظامی امارات واسرائیل
در آوریل 2017 امارات در یک اقدام بیسابقه (با وجودی که روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل نداشت) در مانور نظامی هوایی، همراه آمریکا ، اسرائیل و یونان به نام رمز"اقدام با آگاهی"شرکت کرد. امارات در این مانور با جنگنده های اف۱۶ واسرائیل با جنگنده های اف۱۵ در کنار هم حضور یافتند. دراین تمرین جنگ روی آب و همینطور بررسی سامانه های ضد موشک اس-۳۰۰ که به تازگی در اختیار ایران قرار گرفته شده بود، در دستور کار قراز گرفت. همکاری در سطح نظامی به این مانورها محدود نشد بلکه امارات از مهمترین کشورهای شورای همکاری است که سلاح و تجهیزات نظامی بویژه سامانههای دفاع موشکی و دستگاههای جنگ الکترونیک از رژیم صهیونیستی خریداری کرده است.
همین امر باعث شد که نتانیاهو نخست وزیر این رژیم به ترزا می نخست وزیر انگلیس بگوید: "کشورهای عربی زیادی اسرائیل را یک همپیمان حیاتی میدانند و نه دشمن". او همچنین گفت: "خبر خوشحالکننده این است که دیگران (کشورهای عربی) بهطرز بیسابقهای دور اسرائیل گردهم میآیند، این مسئلهای است که هرگز در زندگیام تصور آن را نمیکردم". این همکاری ها همچنان ادامه دارد؛ روز گذشته نیز یکی روزنامههای صهیونیستی از همکاری های نظامی امارات و اسرائیل ، مبنی بر خرید هواپیماهای بدون سرنشین "بی ۵۲" و سامانه های دفاعی محافظت ازچاههای نفتی توسط امارات،پرده برداشت.
دلایل راهبردی همکاری امارات واسرائیل
کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نظیر امارات تحت تاثیر سیاستها و نفوذ آمریکا ،گروههای اسلامگرایی مثل حزب الله ،حماس و اخوان المسلمین را در مدار گروههای تندرو وتروریستی قلمداد میکنند، این مساله باعث شده تا در این مورد امارات نیز مانند مصر با اسرائیل در زمینه های مختلف همکاری با اسرائیل را در پیش گیرد. امارات همواره سعی نموده است ،در برابر جایگاه استراتژیک ایران ،دست به اقدامات دراز مدت و راهبردی بزند. به عنوان مثال برای کاستن اهمیت تنگه هرمز با کشیدن لوله های فرعی نفت سعی میکند تنگه هرمز را دور بزند. از طرف دیگر همانطور که در ایمیلهای فاش شده از نماینده این کشور در واشنگتن(العتیبه) مشخص شد، این کشور در تلاش است تا از سرمایه گزاریهای خارجی در ایران جلوگیری کند. مجموع این اقدامات در جهت اهداف و منافع اسرائیل نیز هست. از نظر اسرائیل ،امارات دارای جایگاه استراتژیکی برای تحت فشار قرار دادن ایران است لذا این رژیم تلاش بسیاری دارد تا در امارات نفوذ نظامی پیدا کند.
اما سوال اینجاست؟ آیا این اقدامات امارات بر مبنایی واقع گرایانه و درک درست از تهدید و محاسبه سود وزیان منطقی، شکل گرفته است؟
ایران همواره بر همزیستی مسالمت آمیز با کشورهای منطقه خلیج فارس تاکید داشته است. حتی امنیت خود را در گرو تامین امنیت خلیج فارس که طبیعتاً امنیت این کشورها را به دنبال دارد، ارزیابی میکند. ایران هراسی و تنش بین کشورهای منطقه و ایران، منافع راهبردی اسرائیل را تامین میکند.آمریکا و اسرائیل تحت عنوان ایران هراسی سعی میکنند سلاح بیشتری به این کشورها بفروشند؛ در صورتی که این درک از تهدید ایران، فقط به خود این کشورها آسیب میزند و باعث نارضایتی داخلی مردم وجنبش های اجتماعی این کشورها میشود. اسرائیل به دلیل جاهطلبیهای خود و رویاهای خطرناکی که برای منطقه دارد، همواره ثابت کرده شریک قابل اعتمادی برای کشورهای عربی نیست و بیشتر با هزینه این کشورها منافع راهبردی خود را پیگیری میکند. بهترین راه حفظ امینت کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله امارات، حفظ استقلال در برابر آمریکا و روی آوری به امنیت دسته جمعی با مشارکت ایران و سایر کشورهای منطقه است؛ این مطمئن ترین و کم هزینه ترین راه تامین امنیت و حفظ ثبات این کشورهاست.