الوقت- مارس 2018 بحران سوریه وارد هشتمین سال خود خواهد شد و تاکنون این بحران به دلیل پیچیدگی عوامل مختلف از جمله، نقش مخرب برخی از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در آن به صورت پازل حل نشدهای باقی مانده است. در این شرایط پس از چندین ماه آمادهسازی و مقدمهچینیهای مفصل، نهایتاً از امروز 29 ژانویه/ 9 بهمن، نشست کنگره گفت وگوهای ملی سوریه در سوچی با ابتکار عمل روسیه قرار است به مدت دو روز برگزار شود تا در نهایت راهکاری برای خروج سوریه از بحران اتخاذ شود. توافق در خصوص این نشست ، در جریان نشست قبلی سران ایران، روسیه و ترکیه که نوامبر سال 2017 (آذرماه) در سوچی برگزار شد، به دست آمد. این برای اولین بار از آغاز بحران در سوریه است که روسیه میزبانی نشست میان دولت مرکزی و معارضان سوری را به صورت رسمی عهده دار شده است. در همین رابطه ماریا زاخاروا سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه پیشتر اعلام کرد بیش از یک هزار و 600 تن از طرف های سوری برای شرکت در نشست کنگره مذاکرات ملی سوریه دعوت شده اند. روسیه تلاش زیادی کرد تا این نشست با مشارکت وسیع جریانهای مختلف سوری و حتی برخی کشورهای منطقه از جمله نمایندگان سایر کشورها از جمله عراق و مصر و اعضا شورای امینت، برگزار گردد تا بتواند به توافقات و موفقیتهای هرچه بیشتر بینجامد.
اصول و پایههای نشست سوچی
سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه پیشتر اعلام کرده بود که هدف اصلی برگزاری کنگره ملی سوریه در سوچی، فراهم کردن فضایی برای مذاکره است که در آن نمایندگان گروه های سیاسی سوریه در مورد سرنوشت کشور خود سخن بگویند. همچنین براساس متن پیشنویسی که خبرگزاری اسپوتنیک روسیه از بیانیه کنفرانس سوچی منتشر کرده است، در این کنفرانس از ملت سوریه درخواست خواهد شد برای تعیین سرنوشت خود بدون هیچ فشار خارجی تصمیم بگیرند. اما در کنار این اهداف اعلامی میتوان مهمترین اهداف مذاکرات سوچی را در چند محور اساسی مورد واکاوی قرار دارد.
1- حفظ تمامیت ارضی سوریه
بدون تردید یکی از اصلی ترین اهداف برگزاری سوچی دست یافتن به اطمینان و اجماع لازم میان طیف ها و جریان های مختلف سیاسی و اجتماعی ملت سوریه برای حفظ تمامیت ارضی این کشور در قبال طرحهای از پیش برنامه ریزی شده از سوی بازیگران غربی و عربی برای تقسیم جغرافیای سوریه به بخش هایی بر اساس طایفه گرایی قومی و مذهبی میباشد. در این میان روسیه و ایران به عنوان حامیان اصلی برگزاری این نشست برآنند تا پس از گذار از فاز نظامی و شکست گروه های تروریستی عمده، در راستای حمایت از تمامیت ارضی سوریه، هر گونه سناریویی را که در راستای تجزیه سوریه باشد را با شکست مواجه کنند. محدود کردن قدرت و نفوذ مقاومت و همچنین تحت فشار قرار دادن مسکو از طریق براندازی دولت های نزدیک به روسیه در منطقه از جمله اهداف اصلی طرح تجزیه سوریه می باشد. در این زمینه باید به این نکته توجه داشت که اگرچه دیگر بازیگران حاضر در صحنه نیز به صورت اعلامی از ضرورت حفظ یکپارچگی سوریه و قطعنامه 2254 شورای امنیت سخن میگویند اما اقدامات و سیاست های اجرایی آنها در سوریه کاملا در راستای تلاش برای تجزیه این کشور می باشد.
از دیگر اهداف سوچی، از میان برداشتن یکی از مهمترین موانع به سرانجام رسیدن مذاکرات صورت گرفته در گذشته در ژنو، یعنی موضوع اعلام پیش شرط های غیرقابل اجرا توسط مخالفان و حامیان آنها از جمله شرط لزوم کناره گیری اسد از قدرت، می باشد. در این زمینه سوچی برای دست یافتن به یک راه حل عملی باید شرایطی را برای توافق شرکت کنندگان در مورد حضور اسد در دوره انتقالی قدرت فراهم کند چرا که واقعیت های میدانی قدرت چانه زنی دمشق را برای رد هرگونه پیش شرط از سوی مخالفان بالا برده است. همچنین شرط کناره گیری اسد از قدرت که اساساً برآمده از اراده خارجی است، در جهت حل بحران نبوده بلکه با هدف کارشکنی در روند مذاکرات صورت می گیرد. برای معارضه مسلح، تأکید بر این شرط در واقع یک زیاده خواهی است زیرا آنها نمایندگی مردم را ندارند. برای طرفهای خارجی نیز یک نوع مداخله است؛ زیرا تعیین سرنوشت از جمله اینکه اسد از قدرت کنار برود و یا باقی بماند باید با نظر و اراده مردم باشد. تنها صورت قابل قبول در این رابطه ، کمک به تحقق حق تعیین سرنوشت توسط مردم بدون دخالت در آن است.
2- پایان بخشیدن به بحران و وضعیت اضطراری در کشور سوریه
یکی دیگر از اهداف مهم نشست سوچی را میتوان در راستای بازگشت آرامش و ثبات به سوریه از طریق پایان بخشیدن به بحران در این کشور دانست. در حقیقت، طی ماههای اخیر آمریکا و دیگر کشورهای غربی با سنگاندازی در مسیر مذاکرات میان جریانهای درگیر در بحران سوریه تلاش دارند مانع از پایان بحران سوریه شوند؛زیرا آنها وضعیت فعلی را به ضرر خود میدانند. در روزهای اخیر آمریکا و فرانسه از طریق طرح موضوع به کارگیری سلاح شیمیایی در سوریه به دنبال متهم کردن دولت سوریه و مانع تراشی در مسیر حل سیاسی بحران سوریه هستند. از سوی دیگر اعلام مقامات آمریکایی مبنی بر تداوم حضور نظامی در شمال سوریه به بهانه تداوم حضور داعش در این کشور، نشان گر این واقعیت است که واشنگتن و متحدین عربی آمریکا در منطقه حاضر به ترک صحنه تحولات سوریه بدون کسب دستاوردی قابل قبول نیستند و برای این منظور نیز از بحران سازی و جلوگیری از ایجاد ثبات ابایی ندارند. از این رو سوچی برآن است تا تمامی تلاشها برای شکست مذاکرات پیرامون حل بحران سوریه را به حاشیه براند و مسیر تنشزدایی سریع را مهیا کند.
سوچی ، نتیجه ناکامی های ژنو
به طور کلی نشست سوچی بر مبنای ناکامی سلسله نشست های ژنو با نقش آفرینی محوری غرب، تشکیل می شود. در این میان اگرچه روس ها بر انتقال دستاوردهای سوچی به مذاکرات ژنو رضایت داده اند اما مسأله اساسی به تلاش سازمان دهندگان سوچی برای تغییر در معادلات و مسیر مذاکرات ژنو از بعد مداخلهگرایی و جانبداری مبتکران ژنو به بعد احترام به تصمیمات کنگره مردمی سوریه در سوچی در تعیین نوع نظام سیاسی و قانون اساسی مورد توافق در این نشست باز می گردد. اهمیت این مساله زمانی بیشتر قابل لمس است که به یادآوریم اخیرا گروه واشنگتن متشکل از آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان و اردن چهارچوبی را برای مذاکرات در مورد آینده سوریه مطرح کردهاند که بر مبنای آن مثلا در یک مورد اختیارات رئیسجمهوری سوریه را کاهش بدهند و آن را تبدیل به یک پست تشریفاتی کنند. این موضوع از آن رو ارائه شده است که این کشورها به خوبی از ناتوانی خود در بر کناره گیری اسد از قدرت در مذاکرات سیاسی (در ژنو) آگاهی دارند.
غایبان نشست و تاثیرات آن
کردها و هیئت معارضین موسوم به «کمیته سوری مذاکرات» از غایبان مذاکرات در نشست گفتگوهای ملی سوریه در سوچی هستند. طبیعتاً یکی از اهداف اصلی عدم شرکت این بخش ها از جریانات سیاسی و اجتماعی سوریه در مذاکرات سوچی، تلاش آمریکا و متحدان آن برای جلوگیری از به ثمر نشستن این مذاکرات و مانع تراشی در این مسیر می باشد. از این رو در صورتی که از سوچی دستاورد مشخصی مانند پیشنویس قانون اساسی و یا توافقی در موضوع شکل نظام سیاسی آینده سوریه و وضعیت دولت کنونی این کشور حاصل شود، اعتبار آن از سوی بازیگران رقیب روسیه به چالش کشیده خواهد شد. با این وجود باید یک تفاوت عمده را میان عدم حضور کردها و هیئت معارضین مشاهده کرد. در حالی که اعمال نفوذ بازیگران غربی و عربی بر تصمیم اعضا هیئت معارضین آشکار می باشد اما کردها اساساً مخالف حضور در مذاکرات سوچی نبودند و برای شرکت در این مذاکرات نیز ابراز تمایل کرده بودند اما آنچه باعث شد آنها از تصمیم خود منصرف شوند به مسأله عملیات نظامی ترکیه در عفرین طی هفته گذشته و تاحدودی نارضایتی آنها از سکوت رضایت آمیز مسکو در قبال این عملیات باز میگردد. بنابراین کردها لزوماً با دستیابی به یک توافق جامع در سوچی مخالفتی ندارند. اگرچه در بحث کردها نیز نمی توان تأثیر آمریکا بر آنها را در عدم شرکت در سوچی نادیده گرفت.