الوقت - روابط عربستان سعودی و جنبش اخوان المسلمین همواره روابطی پرچالش و با فراز و نشیب های فراوان بوده است که بخش زیادی از تنش موجود کنونی میان ریاض و دوحه به حمایت های مالی و گفتمانی از این جریان بر می گردد. این روابط که دوره های همکاری، رقابت، واگرایی و تقابل را به خود دیده است، نقش مهمی در تاریخ اسلام گرایی سیاسی سنی نیز داشته است. همچنین حضور اخوان در پادشاهی سعودی منجر به ظهور جریانی در داخل عربستان به نام «سروریه» گردیده که امروزه به عنوان یک جریان مترقی سنی شناخته می شود و موجبات نگرانی مقامات آل سعود را فراهم آورده است.
برای فهم دقیق روابط آل سعود با اخوان المسلمین باید به 4 دوره تاریخی اشاره کرد:
دوره اول: 1950
این دوره که پس از دیدار ملک عبدالعزیز موسس پادشاهی و دولت سوم سعودی با سید قطب پدر فکری اخوان شروع می شود، با مهاجرت اولین گروه از اخوانی ها به عربستان و دولت های عربی خلیج فارس به دلیل تحولات مصر ناشی از ناسیونالیسم ناصری به اوج خود می رسد. در این دوره شاهد نوعی همکاری محدود و حضور جنبش اخوان در برخی نهادهای آموزشی سعودی هستیم.
دوره دوم: 1970 و 1980
این دو دوره که از معاهده کمپ دیوید در سال 1978 و تقابل اخوان با دولت سادات شروع می شود و به کشتار حما در سال 1982 در سوریه و تسویه حساب گسترده دولت حافظ اسد با جنبش اخوان المسلمین ختم می شود، شاهد موج گسترده مهاجرت اعضای اخوان به عربستان سعودی هستیم. یکی از اعضای اخوان سوریه که در این دوره وارد عربستان می شود و تا امروز منشا آثاری در این زمینه بوده است، محمد سرور بن زین العابدین پایه گذار جریان سروریه است که امروزه جریانی تلفیقی از سلفیت و اخوان است. همچنین مهاجرت شیخ یوسف قرضاوی به قطر و تشکیل جریان الوسطیه نیز از نقاط عطف این دوره تاریخی است.
دوره سوم: 1990
این دوره مساوی با جنگ خلیج فارس و آزادسازی کویت توسط نیروهای ائتلاف است که به یک تقابل میان اتحاد دولت سعودی و هیئت علمای سلفی با جریان الصحوه الاسلامی بر سر حضور نیروهای کفار در سرزمین های اسلامی بر می گردد. دولت و علمای ارشد این حضور را موثر و موجب آزادی سرزمین های اسلامی می دانند، اما جریان بیداری اسلامی که همان شاگردان محمد سرور همچون شیخ سلمان العوده و ناصرالعمر هستند، معتقد به عدم جواز به حضور کفار هستند. این وضعیت منجر به تقابل دولت سعودی با صحوه می گردد و با دستگیری و زندانی کردن علمای ارشد صحوه به پایان می رسد. از این زمان تا مقطع، بتدریج جریان اخوان به رقیب و سپس دشمن دولت سعودی تبدیل می شود.
دوره چهارم: 2011
این دوره که نقش مهمی در الگوی رفتار سیاسی و امنیتی عربستان در منطقه بازی می کند، به تحولات و خیزش های جهان عرب در سال 2011 بر می گردد. در این دوره جنبش اخوان از سوی وزارت کشور عربستان به عنوان جریانی حامی تروریسم در لیست سیاه قرار می گیرد. بخصوص بعد از هویت خواهی گفتمانی اخوان و پشتیبانی دولت های مصر، ترکیه و قطر از آن. در واقع دولت ریاض هم به دلیل نگرانی های داخلی مبنی بر الهام گیری طرفداران جریان سروریه از اخوان و همچنین تقابل گفتمانی و رقابت منطقه ای با محور اخوان به سمت این تغییر رویکرد حرکت کرده است. در مقطع کنونی نیز بخش عمده ای از کنش رفتاری عربستان در قبال قطر معطوف به محدودسازی اخوان و نقش منطقه ای دوحه است.
بنابراین در یک جمع بندی باید گفت که دولت عربستان سعودی به دلیل نگرانیهای داخلی از قدرتگیری جریان سروریه که پایگاههای نیرومندی در میان جوانان و همچنین نسل جدید اسلامگرایان سنی دارد، به سمت محدودسازی و حذف این جریان حرکت کرده است. بخصوص که جریان صحوه الاسلامی وابسته به جريان سروريه معتقد به برخورد صحیح و مبتنی بر گفت وگو با تمدن مدرن، تشکیلات و سازماندهی و پرداختن همزمان به مسائل سیاسی و اجتماعی است. از سوی دیگر در سطح منطقهای نیز جریان اخوانالمسلمین همواره یک جریان گفتمانی رقیب برای ایدئولوژی عربستان سعودی هم در جهان اسلام و هم در جهان عرب بوده است. بخصوص که این جریان رقیب در متحدین نزدیک عربستان همچون ترکیه، مصر و قطر نمود یافته است.
کامران کرمی(تحلیلگر مسائل خلیج فارس)