الوقت- شورش گروه شبه نظامی واگنر به ریاست یوگنی پریگوژین در روسیه، اگرچه با درایت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور در کمتر از 24 ساعت فروکش کرد اما این اقدام نظامی سؤالات زیادی را در مورد نتیجه جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر مناطق سنتی نفوذ مسکو در غرب آسیا و آفریقا ایجاد کرده است.
تبعید پریگوژین به بلاروس و احتمال انحال این گروه پس از 9 سال، پیامدهای مهمی برای قاره آفریقا خواهد داشت، جایی که واگنر نفوذ سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را در آن گسترش داده است. از آنجا که واگنر، گروه نیابتی روسیه در آفریقا و خاورمیانه به شمار میرفت، لذا پایان همکاری این گروه با مسکو، به خودی خود در ترتیبات بینالمللی روسها نیز تاثیر خود را خواهد گذاشت، اما سوال اساسی این است که پایان این دوستی، تا چه حد در سیاستهای منطقهای کرملین تاثیر خواهد داشت. با بررسی فعالیتهای واگنر و حجم تواناییهای این گروه در مناطق مختلف، بهتر میتوان به این سوال پاسخ داد.
آفریقا مرکز فعالیت واگنر
مرکز تمرکز گروه واگنر در سالهای اخیر کشورهای آفریقایی بودند و روسیه هم با کمک مزدوران خود توانسته بود جای پای خود را در این قاره محکم کند.
این گروه از سال ۲۰۱۶ در لیبی فعال بوده و از نیروهای وفادار به ژنرال خلیفه حفتر، رهبر نیروهای مخالف لیبی حمایت کرده است. گفته میشود که تا ۱۰۰۰ مزدور واگنر در به قدرت رساندن حفتر در دولت رسمی طرابلس در سال ۲۰۱۹ شرکت داشتهاند و روسیه هم تجهیزات واگنرها در لیبی را تامین میکرد و لذا حضور و تخصص نظامی واگنر برای کنترل حفتر بر استانهای جنوبی و شرقی ضروری است.
از سوی دیگر، در سال ۲۰۱۷، گروه واگنر برای محافظت از معادن الماس به جمهوری آفریقای مرکزی دعوت شد و در این سالها به دولت محلی در مقابل شورشیان کمک زیادی کردهاند.
همچنین این گروه در سودان هم فعالیت داشته و از شبه نظامیان موسوم به «نیروهای واکنش سریع» به رهبری محمد حمدان دقلو، که این روزها با ارتش در حال جنگ است، همکاری کرده است. حتی گفته میشود که دهها میلیارد دلار از طلای سودان از طریق واگنر به امارات منتقل شده است.
دولت مالی نیز از نیروهای واگنر دعوت کرد تا از امنیت این کشور در برابر گروههای شبهنظامی دفاع کند و ورود این گروه در سال ۲۰۲۱ بر تصمیم فرانسه برای خروج نیروهایش از این کشور تأثیر گذاشت. در کشورهای موزامبیک و زیمباوه، بورکینافاسو و ونزوئلا هم واگنر کم و بیش فعالیتهایی داشته است.
تخمین زده میشود که واگنر 5000 سرباز در سراسر آفریقا مستقر کرده و شرکتهای مرتبط با پریگوژین قراردادهای کمکهای امنیتی و نظامی با دولتهای آفریقای مرکزی و مالی امضا کردهاند. همچنین گزارشهایی وجود دارد که روسیه از گروه واگنر در این کشورها برای کشاندن آنها به مدار روسیه استفاده کرده است.
از اینرو، خروج احتمالی واگنر ابهامات جدیدی را برای دولتهای آفریقایی ایجاد میکند که برای امنیت به این گروه متکی هستند و میتواند نفوذ ژئوپلیتیک مسکو را در این قاره پیچیده کند. چرا که، گروه واگنر جایگاه ارتشهای خصوصی را از نظر دسترسی و قابلیتها بالا برده و به بازیگران کلیدی در درگیریهایی مانند سوریه، لیبی و جنوب صحرای آفریقا تبدیل شده است.
در آفریقا، واگنر تقریباً مترادف با منافع ژئوپلیتیک روسیه و ابزاری در رقابت فرامنطقهای آن علیه غرب شده است. این گروه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از شبکه نظامی روسیه در سراسر منطقه عمل میکند.
مزدوران واگنر شانه به شانه با سربازان روسیه در سوریه، که سنگر نفوذ منطقهای روسیه است، جنگیدند، حتی درگیر نبردهای مرگبار با نیروهای ویژه آمریکایی و کنترل مناطق استراتژیک از جمله میادین نفت و گاز بودند.
خروج 5000 نیروی واگنر، گمانهزنیها را در مورد بروز خلاء امنیتی در آفریقای مرکزی، لیبی، مالی و سودان ایجاد کرده است و اینکه چه گروههایی جایگزین واگنر خواهند شد تا منافع روسیه در این منطقه کماکان تداوم داشته باشد.
در سالهای اخیر واگنر به عنوان تأثیرگذارترین بازیگر روسی در خاورمیانه و آفریقا دیده میشد، زیرا برای پیشبرد منافع روسیه در این دو منطقه تلاش کرد. عملیات این گروه معمولاً فراتر از تلاشهای امنیتی است و شامل بخشهایی مانند چوببرداری و استخراج معدن هم میشود و برای دولتهای آفریقایی که با محدودیتهای مالی مواجه هستند، خدمات واگنر جذابیت بیشتری دارد و پرداخت دستمزد مزدوران این گروه اغلب از طریق استخراج معادن و یا امتیازات دسترسی به بازار انجام میشود.
نگرانی اصلی بیثباتی احتمالی ناشی از خروج سربازان واگنر از ماموریتهای در حال انجام است. این سربازان دارای آموزشها و مهارتهای خاصی هستند که میتواند بر تواناییهای نظامی کشورهای مورد حمایت آنها تأثیر زیادی بگذارد.
در مورد جمهوری آفریقای مرکزی، عقبنشینی نیروهای واگنر میتواند به گروههای شورشی مسلح فرصتی بدهد تا قلمرو بیشتری به دست آورند و کشور را بیثبات کنند. همین سناریو در مورد سایر کشورهایی که واگنر در آنها فعال است مانند مالی و بورکینافاسو نیز صدق میکند. به همین خاطر بود که پس از شورش واگنر در روسیه، رهبران مالی و آفریقای مرکزی با مقامات مسکو گفتگو کردند تا از عواقب پایان همکاری این گروه با مسکو باخبر شوند.
نفوذ روسیه تا حدی حفظ خواهد شد
اگرچه واگنر در آفریقا به عنوان بازوی قدرتمند روسیه عمل میکرد و فروپاشی آن میتواند نفوذ مسکو در این قاره را تحت الشعاع قرار دهد اما این مسئله سبب نمیشود که عنصر تاثیرگذاری کرملین در کشورهای آفریقایی کاملا از بین برود. چرا که، بیشتر تسلیحات نیروهای واگنر از سوی ارتش روسیه تامین میشد و به لطف همین سلاحها بود که توانستند در برخی مناطق موفقیتهایی را کسب کنند. لذا، در نبود واگنر هم بخشی از توان استراتژیک مسکو در لیبی، سودان و سایر کشورها حفظ خواهد شد، زیرا جذب مزدوران به شبکه واگنر به این خاطر بود که میدانستند که از سوی ارتش قدرتمند روسیه حمایت میشود و نسبت به پیروزیهایی خود امیدوار بودند.
به گفته برخی کارشناسان، با وجود کنارهگیری واگنر از روسیه، اما پوتین به احتمال زیاد میخواهد توانایی و منافع مسکو در خارج از کشور را که خواهان حضور رسمی ارتش نیست، از طریق استفاده مداوم از نیروهای نیابتی حفظ کند.
همانگونه که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در گفتگو با متحدان آفریقایی سعی کرد به آنها اطمینان دهد که عملیات واگنر در آفریقا ادامه خواهد داشت. این درحالی است که روسیه آفریقا را به عنوان یکی از مناطق مهم و استراتژیک برای پیشبرد برنامهها و تاسیس نظم نوین جهانی خود در نظر میگیرد.
روسیه، گروههایی مانند واگنر را فرصتی برای دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی خود میداند، زیرا استفاده از مزدوران کرملین را قادر میسازد تا نیروی انسانی لازم را در جبهههای خارجی بدون نیاز به استخدام از داخل ارتش به دست آورد.
اینکه نیروهای واگنر در بلاروس به عنوان متحد اصلی روسیه مستقر شدهاند، بیانگر این است که مسکو نمیخواهد این نیروها را از دست بدهد و خود پوتین هم گفته که بسیاری از نیروهای واگنر از میهن پرستان روس هستند و باید از قابلیتهای آنها استفاده کرد.
هر چند این احتمال وجود دارد که مسکو واگنر را در معرض انحلال قرار دهد، در این صورت، کرملین آنرا به عنوان ابزاری البته تحت کنترل برای سیاست خارجی روسیه نگه دارد و با جذب نیروهای آن در وزارت دفاع بتواند همچنان بخشی از قدرت نمایی خود در سایر مناطق را به این نیروها بسپارد.
در تایید اینکه انحلال واگنر تاثیر قابل توجهی بر ماموریتهای مسکو در آفریقا نخواهد گذاشت را میتوان در تحولات سوریه به خوبی مشاهده کرد که در هفتههای اخیر دور جدید عملیات هوایی علیه گروههای تروریستی را شروع کرده است و مقامات دمشق هم اعلام کردند که نیروهای واگنر در خاک کشورشان حضور ندارند. بنابراین، در آفریقا هم مسکو میتواند تا حدودی به فعالیتهای خود ادامه دهد و بخشی از این فعالیتها ممکن است با استفاده از حضور مستشاران روسی برای آموزش نیروهای بومی این کشورها انجام گیرد.
بازداشت نیروهای واگنر در سوریه و حمله پهپادی به مقر نیروهای این گروه در لیبی که گمان میرود کار روسیه باشد، نشان میدهد که مسکو ابزار لازم برای نقشآفرینی در سایر مناطق را دارد و انحلال واگنر هم تاثیر قابل توجهی بر بازیگری این کشور در آفریقا و خاورماینه نخواهد داشت. زیرا، در شرایطی که روسیه با ناتو در اوکراین، درگیر است کاهش نفوذ این کشور در مناطقی که واگنرها در آن فعالیت داشتند، وجهه مسکو را تضعیف خواهد کرد و پوتین نمیخواهد در این مورد ضعفی از خود نشان دهد.
از آنجا که روسیه پس از شروع جنگ اوکراین، تقابل با ناتو را در همه مناطق جهان در پیش گرفته است، به همین دلیل حاضر نمیشود، میدان آفریقا را به نفع رقبای غربی خود خالی کند. همچنانکه مقامات مسکو، آفریقا را به عنوان محلی برای زورآزمایی در برابر غرب میدانند و توافقات اقتصادی و نظامی زیادی را در ماههای اخیر با بسیاری از کشورهای آفریقایی امضا کردهاند. روسیه بزرگترین فروشنده تسلیحات به کشورهای آفریقایی است و در این زمینه گوی سبقت را از رقیب آمریکایی خود ربوده است.
از اینرو، سناریوهای متعددی پیش روی آینده نفوذ روسیه و همچنین نیروهای واگنر در بسیاری از کشورها وجود دارد که یا این گروه با احکام خاصی در ارتش روسیه ادغام میشود یا تحت عناوین دیگری و تحت هدایت روسیه به فعالیت خود ادامه میدهد، زیرا جدایی کامل این نیروها بخشی از توان تاثیرگذاری روسیه در آفریقا را از بین خواهد برد.
نکته مهم دیگر این است که پریگوژین از منافع بزرگ اقتصادی خود در آفریقا دست نخواهد کشید و در سالهای گذشته ثروت زیادی را با توافقات اقتصادی در منابع نفت و گاز و معادن، به دست آورده است. پریگوژین نیز میداند که در نبود حمایتهای روسیه، خود و نیروهایش کاری از پیش نخواهند برد و بخش اعظم فعالیتهای اقتصادی او در آفریقا هم به خاطر روابط مسکو با این کشورها بوده است و اگر رهبران کرملین دست حمایتی خود را از روی واگنر بردارند، شاید آفریقاییها هم در سیاستهای خود در قبال این گروه تجدید نظر کنند.
از طرفی، اگر پس از شورش واگنر، نشانههای ضعف بر حاکمان کرملین مستولی میشد، بر کاهش جایگاه این کشور در جهان نیز تاثیر شگرفی میتوانست بر جای بگذارد اما واکنش پوتین و مدیریت منطقی شورش واگنرها، نشان داد که مسکو به هیچ وجه خود را نباخته است و در نبود این گروه شبه نظامی هم خلل جدی در نفوذ جهانی این کشور به ویژه در آفریقا ایجاد نخواهد شد.