الوقت- با سرعت گرفتن روند برنامههای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی محمد بن سلمان در عربستان سعودی، شدت سرکوب و ایجاد فضای بسته امنیتی و سیاسی برای مخالفان و منتقدان حکومت خودکامه ولیعهد جاهطلب دربار سعودیها تشدید شده است. در یکی از آخرین موارد یک سازمان حقوق بشری اعلام کرده که دادگاه عربستان سعودی 3 تن از اعضای قبیله «الحویطات» را که از آواره شدن خود برای ایجاد پروژه « نئوم» خودداری کرده بودند، به اعدام محکوم کرد. این در حالی است که دستگاه امنیتی سعودی در سال 2020 یکی دیگر از اعضای این قبیله را به دلیل امتناع از ترک خانه خود برای ساخت پروژه نئوم کشتهاند و برخی نیز ناپدید شدهاند.
عفو بین الملل در فوریه سال 2020 در گزارشی افشاگرانه از اقدام دولت سعودی در تشکیل یک دادگاه ویژه مخفی برای پروندههای مرتبط با سرکوب سیستماتیک فعالان حقوق بشر، نویسندگان، اقتصاددانان، روزنامه نگاران و هر صدای مخالفی که از دیکتاتوری بن سلمان و اقداماتش سرپیچی میکند، خبر داد.
عفو بین الملل پنج سال را صرف تحقیق در مورد 95 پرونده کرده بود که در این دادگاه کیفری بررسی شده بودند و نتیجه آن شد که این دادگاه به طور معمول به عنوان سلاحی برای خاموش کردن انتقادها استفاده شده است. عفو بین الملل گفته بود که روحانیون مذهبی، اصلاح طلبان، فعالان سیاسی، و به ویژه شیعیان در سیبل اهداف اصلی صدور محکومیت در این دادگاه ویژه قرار دارند.
پیوند اصلاحات بن سلمان با سرکوب و خشونت
در حالی که محمد بن سلمان از زمان اعلام برنامه های اصلاحی قصد داشت برای هموار کردن راه رسیدن به تاج و تخت پادشاهی خود را به عنوان رهبری مصلح و مدرن جلوه دهد که به دنبال تغییر دیدگاه بین المللی نسبت به پادشاهی سعودی به عنوان حکومتی محافظهکار و بسته و سرکوبگر است اما بسیار زود و با شروع روند دستگیری مخالفان و در ادامه قتل فجیع جمال خاشقچی روزنامه نگار واشنگتن پست در کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه، مشخص شد که در حکمرانی بن سلمان نیز هیچ فضایی برای مشارکت جامعه مدنی در سرنوشت سیاسی وجود ندارد و برخوردهای قهرآمیز با فعالان سیاسی و مدنی تحول خواه عربستانی تشدید نیز شده است. اکنون انگیزه های پشت این تغییرات نمایانتر شده است: تمرکز بیشتر دولت، رفع موانع برای تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد نظر؛ و تحکیم رژیم.
در واقع تلاش بن سلمان برای کوتاه کردن دست نهاد مذهب(وهابیت) در سیاست که برای در صد سال گذشته شریک حکرانی سعودیها و عامل مشروعیت بخش به سلطنت بوده است، چیزی نیست جر تمرکز بیشتر قدرت در دست دولت.
از زمان تأسیس عربستان سعودی در تقریباً یک قرن پیش، تفاسیر وهابی از متون و آموزه های اسلامی - که توسط نهادهایی مانند پلیس مذهبی، وزارت آموزش و پرورش، و قوه قضاییه آموزش دیده در شریعت (ایدئولوژی وهابیت) صلاحیت عمومی حکومت را تأیید و در واقع به دولت سعودی یک شخصیت با مشروعیت دینی بخشیده بود. اما اکنون که با برنامههای بن سلمان ساختارهای حکومتی کشور در حال متمرکز شدن، تغییر شکل دادن و مهارشدن هستند آن دکترین دینی دیگر به تعالیم وهابیت «متعهد» نیست و نهاد روحانیت وابسته به دولت را میطلبد. به عبارت دیگر خانواده سلطنتی برای کمک به فروش این تغییرات به جامعه عربستان و در عین حال حفظ اعتبار و کاهش تنشها، همچنان از حمایت چهرههایی در درون تشکیلات مذهبی که به دیدگاه سیاسی جدید اعلام وفاداری کنند استفاده کرده است؛ دیدگاهی که به موجب آن دولت تحت رهبری سلطنت و نه نهاد مذهبی نظم عمومی را تعریف میکند.
این امر اما به نوبه خود یکی از پایههای مشروعیت ساز دولت و سلطنت در عربستان طی یکصد سال گذشته را تضعیف میکند و از طرفی نیز اصلاحات تقطیع شده حکومت، از همراه کردن کامل روشنفکران و فعالان سیاسی و اقشار خواهان ایجاد تغییرات بنیادین و ایجاد نهادهای مدرن سیاسی همانند پارلمان و انتخابات و احزاب و ... ناکام مانده است.
از این حیث اعمال فشار و تحکم بر مخالفان برنامههای اصلاحی بن سلمان طیفی متنوع از نهاد مذهبی وهابیت و جمعیتهای محافظه کار تا روشنفکران و تحولطلبان و مخالفان دیکتاتوری بن سلمان در خاندان سلطنتی را شامل میشود.
فراموشی حقوق بشر با حق السکوت نفتی
کشورهای غربی همیشه در قبال نقض حقوق بشر عربستان سعودی به طرز چشمگیری سکوت کرده اند. در ابتدای روی کار آمدن بن سلمان به عنوان ولیعهد رسانهها و سیاسیون غربی با استقبال از شعارها و برنامههای اصلاحات اجتماعی حاکم جدید عربستان او را در مقام یک مصلح سیاسی مورد تمجید قرار دادند و حتی اقدامات حکومت سعودی در تداوم جنایات در یمن، سرکوب و اعدام شیعیان عربستانی و دستگیری روحانیون برجسته اخوان المسلمین از جمله سلمان العوده را نادیده گرفتند. اما قتل فجیع جمال خاشقچی و انعکاس گسترده آن در سطح بین المللی موج تبلیغاتی رسانههای غربی علیه بن سلمان برگرداند و سیاستمداران غربی مجبور به انتقاد از شرایط حقوق بشر در عربستان شدند.
در این مدت اگرچه انتقادات غربیها هیچگاه از حد لفاظی کلامی فراتر نرفت و به تنبیه واقعی بن سلمان به عنوان صادر کننده دستور قتل جمال خاشقچی و عامل اصلی سرکوب مخالفان داخلی نیانجامید اما جنگ اوکراین و شروع بحران انرژی در جهان موجب شده که حتی سیاستمداران غربی اکنون از انتقادات کلامی نیز دست برداشته و کاملاً چشم خود را بر آنچه بر نقض حقوق بشر در عربستان سعودی میگذرد ببندند و حتی برای دیدار با بن سلمان و گرفتن عکس با او وارد مسابقه شوند.
امروزه حتی غربیها از فجایعی که در نتیجه 7 سال تجاوز عربستان سعودی و امارات در یمن به بار آوردهاند سخنی نمیگویند و بدعهدی سعودیها در برابر اجرای تعهدات آتش بس در یمن از سوی سازمان ملل و آمریکا و اروپا مورد تأیید قرار میگیرد. غربیهایی که برای غیرنظامیان اوکراین و اغتشاشات در کشورهای محور مقاومت سینه میدرند در برابر نسل کشی فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی و جنگ افروزی سعودیها در یمن و سرکوب مخالفان بن سلمان خفه خان گرفته اند.