به گزارش الوقت، دومین «نشست سالانه رژیم صهیونیست پژوهی» در تهران با حضور کارشناسان برگزار شد. اين نشست براي دومين بار است که در طی دو سال گذشته برگزار می شود و در راستای نشست های پژوهشی دوره ای از سوی مرکز مطالعاتی اندیشه سازان نور و با همکاری «مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران» و همچنین با مشارکت تحلیلگران مختلف حوزه غرب آسیا و همچنین نماینده جنبش مقاومت فلسطینی حماس در تهران در دو پنل داخلی و خارجی روز شنبه، 14 اسفندماه1400 در سالن همایش های مرکز مطالعات اندیشه سازان نور برگزار شد.
زارعی: صهیونیست ها در همه بحران های جهانی نقش داشته اند
در ابتدای این نشست، دکتر «سعدالله زارعی»، کارشناس مسائل غرب آسیا و رئیس «مرکز مطالعاتی اندیشه سازان نور» به ایراد سخنانی در ارتباط با نقش صهیونیست در روابط بین الملل پرداخت.
دکتر زارعی در ابتدای بحث خود به تاریخچه ای از وضعیت اروپا و جنگ های پی در پی در اروپا پرداخت و گفت: اروپا بیش از آسیا تجربه جنگ دارد و حتی بیشتر جنگ های آسیا نیز از سوی اروپایی ها ساخته و پرداخته شده است. بیشتر جنگ های معروف خاورمیانه ریشه اروپایی دارد، مانند جنگ ایران و عراق که در شروع و مسیر و ادامه با تسلیحات ممنوعه آلمانی و انگلیسی و فرانسوی ادامه یافت و نقطه آغازش با سفر رامسفلد آمریکایی به بغداد بود. جنگ های لبنان، سوریه، افغانستان، یمن و... نیز به نوعی یا با تحریک و یا با پشتیبانی اروپایی ها بوده است و در داخل خود اروپا نیز ما شاهد 77 جنگ فقط در یک مقطع کوتاه تاریخی هستیم. صهیونیست ها تلاش داشتند تا در همه جنگ های اروپایی، قدرت دولت های اروپایی را کاهش دهند و دولت ها کوچکتر شوند. در نتیجه این جنگ ها دولت های بزرگ اروپایی فروپاشیدند و به عنوان نمونه اسپانیا وضعیت جدیدی پیدا کرد و ضعیف تر شد و در تمام این مراحل صهیونیست ها نفوذشان برجسته تر و تاثیرگذاری شان بیشتر و قدرت مالی شان افزایش یافته است.
کارشناس مسائل منطقه در ادامه گفت: در پیمان های بین المللی و منطقه ای نیز از جمله «پیمان وستفالی»، صهیونیست ها یکسری اصول را به عنوان جایگزین جنگ معرفی کرده و یکسری ائتلاف هایی را معرفی کردند که براساس اصول یهودیت شکل می گرفتند، مانند پیمان وستفالی که در آن گفته شده اختلافات می بایست توسط کمیته های بی طرف رسیدگی شود که این کمیته ها یهودی بودند. در ادامه در جنگ های ناپلئونی نیز که در سال 1815 با قرارداد وین پایان می پذیرد، این قرارداد از نظم جدیدی صحبت می کند و نقش شرکت های صهیونیستی در این پیمان ها و قراردادها بسیار زیاد است. صهیونیست ها در عین حال هم نقش صلح و هم نقش جنگ را برعهده دارند و به نوعی فضای بین المللی را مدیریت می کنند. در جنگ جهانی اول نیز در سال 1914 که نظام برخاسته از کنفرانس وین دچار بحران شد تا پایان جنگ جهانی اول ما شاهد گفتگوهایی هستیم که به گفتگوهای وین 1922 منتهی می شود که بازهم از نظم جهانی جدیدی صحبت به میان می آید که در متن این نظم نیز صهیونیست ها نقش بسیار پررنگی دارند. در کنفرانس بال، در مهاجرت ها... و مسئله ایجاد سرزمین یهودی که حداقل از سال 1850 مطرح می شود، نقش صهیونیست ها بسیار پررنگ است. از زمان آغاز مهاجرت یهودی ها، انگلیسی ها به طور رسمی به موقعیت و سرزمین یهودی ها اشاره میکند و در حوالی جنگ جهانی اول حرکت صهیونیست ها به سمت فلسطین شروع می شود که با اعلامیه بالفور این مهارجت ها تشدید می شود تا سال 1948 که سال تاسیس رژیم صهیونیستی است، تقریبا جمعیت قابل توجهی از یهودی ها در فلسطین مستقر می شوند. در واقع به مرور با تضعیف قدرت های اروپایی حتی انگلیس که زمانی ادعای حاکمیت از کانادا تا دهلی هند را داشت، اما همین انگلیس نیز فرومی پاشد و یکی از عوامل اصلی فروپاشی امپراطوری انگلیس نیز صهیونیست ها هستند، چون صهیونست ها هیچ قدرتی جز صهیونیست را به رسمیت نمی شناسند و نمی خواهند هیچ قدرتی در مقابل صهیونیست قرار داشته باشد. تجزیه کردن و پاره پاره کردن مناطق جهان در اندیشه صهیونیست برای همه مناطق جهان وجود دارد تا حقارت صهیونیست ها به چشم نیاید، چون در دنیا یهودی ها جز اقلیت ترین اقلیت های دینی و مذهبی هستند و جممعیت آنان در ردیف آخر مذاهب در دنیا هستند و صهیونیست ها به وسیله قدرت سیاسی و امنیتی بدنبال پوشاندن این حقارت هستند.
زارعی در ادامه گفت: نقشه صهیونیست ها برای تضعیف اروپا هنوز هم ادامه دارد و این نقشه چند وجهی است که می توانیم براساس اصول ذیل آن را جمع بندی کنیم:
«دولت های درگیر» که یکی از سیاست های ثابت صهیونیست ها در اروپا است و صهیونیست ها معتقدند وقتی جنگ ها ادامه داشته باشد، وابستگی به صهیونیست و میانجی گری ها بیشتر می شود. در صحنه جنگ اوکراین، اولین موضع تل آویو اعلام آمادگی برای میانجی گری بود و این یکی از سیاست های صهیونیست هاست تا با ایجاد دولت های درگیر، نیاز به میانجی گر همیشه وجود داشته باشد.
دولت های محتاج: صهیونیست ها معتقدند که دولت های اروپایی همیشه می بایست نیازمند کانون های صهیونیست باشند.
دولت های متهم: از نظر صهیونیست ها دولت های اروپایی مظهر خشونت و جنایت هستند. تصویری که صهیونیست از آلمان و هیتلر ساخت، هنوز ادامه دارد. وقتی این داستان ها و کوره های آدم پزی و... را بررسی می کنیم، گویی قراردادی میان هیتلر و صهیونیست ها بوده است. حتی برخی ماجرای هولوکاست را انکار میکنند، اگرچه این اتفاق نه با آن ابعاد مورد نظر صهیونیست ها، اما حادثه ای بوده که رخ داده و با بررسی متوجه می شویم که قراردادی میان هیتلر و آژانس یهود بوده است تا براساس سیاست بدنام سازی دولت های مسیحی در اروپا این سیاست دنبال شود. بدنام سازی و آشفته سازی دولت های اروپایی یک سیاست همیشگی صهیونیست است. براساس اهداف صهیونیست ها، دولت های اروپایی می بایست بدنام و متهم باشند تا اهداف صهیونیست ها برآورده شود.
کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه گفت: ردپای صهیونیست ها را در نظام وستفالی، کنسرت وین و نظام دو قطبی پس از جنگ و... می توان دید. در خود آمریکا نیز در طول 150 سال گذشته، اکثر روسای جمهور یهودی بوده اند. مانند خاندان کلینتون که خاندان یهودی معروفی در اروپاست و این اقدامات براساس سیاست های پیچیده صهیونیست ها در جهان دنبال شده است. موضوع جامعه آرمانی نیز صهیونیست ها براساس ادبیات تلمود دنبال کرده اند و این موضوع براساس چند موضوع مهم است:
- نژاد پرستی که در یهودیت تحریف شده نیز وجود دارد و گفته اند که یهودیت برتر است و اکنون نیز گفته می شود که صهیونیست ها برتر هستند. بر اساس این اصل، قدرت سیاسی و اقتصادی صهیونیست باید در جهان مسلط باشد. حتی دین تحریف شده یهودیت نیز به مصادره صهیونیست درآمده است. همه دولت هایی که در اسرائیل سرکار آمده، هیچ کدام یهودی نبوده اند و چیزی بنام گفتگوی بین الادیان براساس تفکرات آن ها موضوعیت ندارد. در این جا موضوع براساس محوریت یک گروه است که براساس یک برنامه استعماری جلو آمده و کلمه یهودیت را یدک می کشد.
- برده سازی مدرن از طریق جنسیت: در دنیا سرنخ بسیاری از شبکه ها و مراکز تولید پورن، یهودی هستند و نوعا مالکیت و مدیریت این شبکه ها به صهیونیست ها بر می گردد. ریشه هرزگی جنسی نیز در بردگی است و در یهودیت تحریف شده نیز این بردگی تبلیغ می شود و براساس اندیشه صهیونیست، مردم برده صهیونیست ها هستند و بعد اصلی این بردگی مسائل اخلاقی است و در ابعاد سیاسی و اقتصادی نیز این بردگی تسری پیدا می کند.
- ایسم هایی که در اروپا پدید آمد مانند مارکسیسم، مارکس یهودی بود و اومانیسم و.... نیز با مطالعه بن و ریشه این اندیشه ها به یهودیت بر می گردد. ایسم های برساخته یهود با هدف متلاشی کردن ادیان و مذاهب و با هدف بستر سازی سلطه یهود ارائه شده است.
- جنگ ها: کوچک سازی دولت و امنیتی سازی محیط ها همگی اصول صهیونیست ها هستند. مقام معظم رهبری به ارتزاق آمریکا از بحران اشاره می کنند و این موضوع در مورد صهیونیست ها نیز صدق می کند و صهیونیست ها در بحران زیست می کنند و صهیونیست ها حتی به اروپا هم رحم نکردند و در اروپا جنگ ها براه انداختند. صهیونیسم اساسا با هدف برهم زدن روابط دولت ها کار می کند، چون معتقدند که دیگران باید از آن ها کوچکتر باشد و فروپاشی دیگران باید صورت گیرد. در واقع صهیونیست ها اجازه نمی دهند که کسی بزرگتر از آن ها باشد.
رئیس موسسه مطالعاتی اندیشه سازان نور در جمع بندی پایانی خود گفت: در قرآن نیز به خیانت و جنایت یهودیان اشاره شده و در آن گفته می شود ذلت برای آنان مقرر شده که در طول تاریخ این موضوع محقق شده است. جمع بندی راجع به صهیونیست این است که اوضاع از کنترل صهیونیست ها خارج شده است و اوضاع صهیونیست ها اوضاع قرن 19 نیست و حتی از قرن 19 هم اوضاع آن ها بدتر است. امروزه نظام جهانی که در حال شکل گیری است، دیگر در سیطره صهیونیست ها نیست. صهیونیست ها اگرچه همچنان نفوذ دارند، اما آن سیطره گذشته که در آن عنان نظام ها را بدست می گرفتند، دیگر ندارند و سیطره صهیونیست ها در مقیاس گذشته بسیار کمتر شده است. جریان های صهیونیستی در منطقه غرب آسیا و نظام جهانی آسیا محور نقش و نفوذی نخواهند داشت و وضعیت مناسبی در سطح جهان برای مقابله با صهیونیست پیش آمده است. جهان هم براساس نگرش های اسلامی به سمت ظهور حرکت می کند و به تبعیر علامه حسن زاده آملی ما در دوره ظهور صغری هستیم و این دوره؛ دوره فروپاشی قدرت های استعماری است که از جمله در ایران رخ داده و آن اتفاق بزرگ همه بنیاد و ریشه صهیونیست ها را خواهد خشکاند. براساس جمع بندی سیاسی نیز صهیونیست ها روبه ضعف هستند و ما موج جریان های اسلامی را شاهد هستیم. در جهان اهل سنت نیز جریان های اسلامی از جمله در شمال آفریقا در حال ظهور هستند و حرکت اسلام گرایی با برخی اشتباهات صهیونیست ها جلو خواهد افتاد و وضعیت امروز بحرین و سودان نشانه این است که بغض های فروخفته سرباز خواهند کرد و در پیش رو نیز جنبش های بزرگی را خواهیم داشت که اسیر توطئه های صهیونیستی نخواهند شد.
نماینده حماس: عملیات شمشیر قدس، نقطه عطف تحولات منطقه است
در ادامه این نشست، آقای «خالد قدومی»، نماینده جنبش حماس در تهران نیز که از شرکت کنندگان این نشست بود، به بیان اظهارات خود درباره صهیونیسم پرداخت و در اظهارت خود تاکید کرد که افکارعمومی جهانی نسبت به اقدامات رژیم صهیونیستی نظری منفی پیدا کرده است.
به گفته خالد قدومی، بسیاری از مردم هنوز شناخت کافی درباره صهیونیست ندارند. نماینده حماس در ادامه گفت: میان یهودیت و صهیونیست باید تفاوت قائل شد، هرچند نقطه اشتراک میان صهیونیست و یهودیت اعتقاد به سرزمین موعود در فلسطین است. فرقه صهیونیست جدید در حال حاضر یک دین نیست بلکه یک فرقه است و به توحید اعتقادی ندارد. البته که کسی نمی تواند یهودی بشود و این دین وراثتی است و این موضوع هم چالش جمعیت یهودیان است.
نماینده حماس در ادامه گفت: صهیونیسم فعلی در واقع بحران زیست است و رژیم صهیونیستی در بحران کنونی اوکراینی ها و روسی ها هم نقش دارند. گفته شده تا 15 هزار صهیونیستی مقیم اوکراین قبل از جنگ وارد مناطق اشغالی فلسطین شدند و اکنون برنامه ریزی شده که تا 250 هزار یهودی از اوکراین به فلسطین اشغالی مهاجرت کنند و رژیم صهیونیستی در بحران اوکراین بدنبال منافع خود هستند و بحران اوکراین جممعیت فلسطین اشغالی را دچار تغییراتی اساسی خواهد کرد و این موضوع به نفع رژیم صهیونیستی خواهد بود که همواره مشکل بحران جمعیتی دارد.
خالد قدومی افزود: رژیم صهیونیستی پایگاه غرب در منطقه است و یک پایگاه اقتصادی و فرهنگی است. ایده اصلی پروژه صهیونیست این است که این اقلیت در هر بحران جهانی نقش داشته باشند. الان خود مردم اروپا و آمریکا نقش صهیونیست ها را به چالش می کشند و معتقدند که چرا دولت های اروپایی تا این اندازه به صهیونیست ها کمک می کنند. اندیشه پردازان غربی معتقدند که مرگ رژیم صهیونیستی در حال رخ دادن است چون افکارعمومی نظر منفی نسبت به صهیونیست ها پیدا کرده اند و جمعیت صهیونیست ها نیز بدلیل وراثتی بودن یهودیت روبه کاهش است. صهیونیست ها اگرچه با نخبگان قدرت در آفریقا و دیگر مناطق جهان ارتباط دارند، اما این ارتباط با رهبران این کشورها و مناطق است نه با مردم و جامعه این کشورها و لذا رژیم صهیونیستی در بحران زیست می کند و نتوانسته با مردم و افکارعممومی جهانی ارتباط خوبی برقرار کند.
نماینده حماس در ادامه اظهارات خود در این نشست به اهمیت عملیات شمشیر قدس در فلسطین پرداخت و در این ارتباط گفت: نقش مقاومت پیش و پس از عملیات شمشیر قدس بسیار قابل توجه است و عملیات «شمشیر قدس» نقطه عطف تحولات فلسطین است. امروز با کمک و حمایت جمهوری اسلامی در سطوح مختلف استراتژی میدانی فلسطین دچار پیشرفت های اساسی شده است. عملیات شمشیر قدس تاثیرات قابل توجهی در سطح منطقه و جهان داشته است. روایت صهیونیست ها از عملیات شمشیر قدس اکنون دچار بحران شده و افکارعمومی این روایت های صهیونیست ها را نمی پذیرند. اکنون در نیویورک شاهد اعتراض علیه رژیم صهیونیستی هستیم و عفو بین الملل نیز اتهامات خود را علیه رژیم صهیونیستی اعلام کرده است. ما شاهد کاهش توان اسرائیل در میدان هستیم و چند مجاهد در غزه در محاصره توانسته اند با رژیم صهیونیستی مقابله می کنند. ما می توانیم بحران کنونی رژیم صهیونیستی را درک می کنیم و می بایست اکنون یک شبکه مشترک در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، نظامی، دیپلماسی و امنیتی را میان کشورها در منطقه برقرار کنیم.
رویوران: شکل گیری احزاب کوچک نشان دهنده زوال رژیم صهیونیستی است
در ادامه دومین نشست «رژیم صهیونیست پژوهی»، حسن رویوران، کارشناس مسائل غرب آسیا نقش سازمان صهیونیست را در تحولات مورد توجه قرار داد.
رویوران با اشاره به نقش سازمان صهیونیستی گفت: صهیونیسم همواره وجود داشته، اما از زمان هرتسل به صورت یک سازمان درآمد و به عنوان یک سازمان قدرت و گروه فشار توانست در غرب ایفای نقش کند. این سازمان در فلسطین برتری نظامی و انحصار اتمی را به رژیم صهیونیستی داد ودر غرب گروه های فشار، مراکز مالی و پژوهشی در اختیار سازمان صهیونیست قرار گرفت و تصور صهیونیست ها این بود که با این ابزارها استمرار قدرت خواهند داشت، اما در ادامه وقوع انقلاب اسلامی ایران و پیدایش محور مقاومت انقلابی اساسی را در حیات صهیونیست ها ایجاد کرد. صهیونیست ها تا پیش از انقلاب اسلامی ایران نگرانی چندان زیادی از ناصریسم و ... نداشت و در جنگ های قبل از انقلاب اسلامی نیز موفق به برترسازی شد، اما از زمانی که محور مقاومت پیدا شد، سرنوشت صهیونیست ها هم تغییر کرده است.
به گفته رویوران، محور مقاومت خواستگاه قرآنی دارد و دو آیه قرآنی خواستگاه محور مقاومت است: یکی آیه قرآنی «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه» که شعار سپاه هم است و تراکم قدرت و استمرار در این آیه بسیار مهم است و نکته دوم آیه قرآنی دیگر است که در آن تاکید دارد که بنده خدا باشید و دنبال امکانات قدرت در کنار ایمان باشید. آن چه که اسرائیل را نسبت به آینده نگران کرده، همین موضوع است. رژیم صهیونیستی ساف و ناصر را تهدید وجودی نمی دانست، اما کنون محور مقاومت را تهدید وجودی می داند.
کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه به عادی سازی برخی کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی پرداخت و در این ارتباط گفت: آن چه اتفاق می افتد تحت عنوان فرایند سازش باید توجه داشت که در منطقه ما پیشتر شاهد صحنه نفاق زیادی بودیم و برخی کشورها بیش از ایران درباره فلسطین شعارمی دادند اما در پشت پرده با رژیم صهیونیستی همکاری می کردند و این نفاق و دو رویی مانع بزرگی بود. اما از زمان پیدایش محور مقاومت در فلسطین و لبنان این تفکیک ایجاد شد و مقاومت لبنان در سال 1982 و انتفاضه اول فلسطین در سال 1987 و انتفاضه دوم در سال 2000 معادلاات جدیدی ایجاد کرد و در جنگ 2006 این تفکیک مشخص و الزامی شد و عربستان جمع آوری کمک برای حزب الله را ممنوع کرد و امروز آن چه اتفاق می افتد نوعی شفاف سازی است و سازشگران از قبل در اردوگاه صهیونیست ها بودند و اکنون این شرایط شفاف شده است و تغییری در معادلات قدرت رخ نداده است، بلکه پرده ها افتاده و صحنه شفاف شده است و زمینه مشخص شدن بسیاری از مسائل درباره صهیونیست ها نزدیک است.
رویوران در پایان سخنان خود درباره وضعیت جامعه رژیم صهیونیستی اظهار داشت: مهمترین شاخص ارزیابی یک جامعه احزاب هستند و در یک نظام سیاسی اگر احزاب از نظر فکری کلان نگر باشند، این جامعه از استحکام خوبی برخوردار خواهد بود. اما اکنون در رژیم صهیونیستی دیگر به مانند گذشته ما شاهد احزاب بزرگی مانند لیکود و کار نیستیم و نکته مهم این است که الان ما شاهد احزاب خرد و کوچک هستیم، مثلا حزب شاس فقط گروهی از اسرائیلی ها را نمایندگی می کند و این بخشی نگری که جایگزین کلان نگری شده نشان دهنده زوال جامعه صهیونیستی است.