الوقت- افغانستان به عنوان کشوری با ژئوپلیتیک خاص همواره منطقه مورد توجه قدرتهای مداخلهگر نظام بینالملل بوده است.
از ژئوپولیتیک افغانستان به عنوان حلقه اتصال آسیای مرکزی و خاورمیانه یاد میشود و طبیعی است که قدرت خارجی مسلط در افغانستان شاه کلید هر دو منطقه را در دست خواهد داشت.
شاید برهمین اساس نیز واشنگتن در سال 2001 موضوع تروریسم و القاعده را بهانه کرد و حال امروز پس از هفده سال همچنان با ادعای مبارزه با تروریسم، اشغال نظامی خود در افغانستان را تداوم بخشیده است. اما با وجود هدف گذاری دولت ترامپ برای تداوم بخشیدن به حضور نظامی در افغانستان، امروزه انتقادات از تشدید بیثباتی و ناامنیها در این کشور به شدت افزایش یافته است و این امر ماهیت حضور نیروهای نظامی غربی را برای مردم و سیاستمدارن افغان و همچنین دولتهای پیرامونی و ذی النفع در تحولات این کشور غیرقابل توجیه نموده است.
از این رو در حالی که ترامپ اوت 2107 دکترین خود در مورد افغانستان را مبنی بر تشدید جنگ با تروریسم و طالبان اعلام کرد اما با افزایش ناآرامیها و پیروزیهای طالبان در شکست نیروهای دولتی در برخی ولایات شرقی و جنوبی، اکنون کاخ سفید در چرخشی قابل ملاحظه زلمای خلیلزاد سیاستدار کارکشته و باسابقه خود را به افغانستان فرستاده تا شرایط را برای مذاکره آماده کرده و به زعم کاخ سفید اوضاع افغانستان سامان یابد. هرچند حضور این نماینده آمریکا در افغانستان نیز با حواشی و جنجالهای قابل توجهی همراه بوده است.
خلیلزاد، بنیانگذار وابستگی خارجی افغانستان پس از طالبان
در شهریورماه امسال بود که مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که زلمی خلیلزاد، سفیر پیشین آمریکا در افغانستان را به عنوان مشاور در امور روند صلح افغانستان تعیین خواهد کرد.
خلیلزاد ۶۷ ساله متولد شهر مزارشریف در شمال افغانستان با تابعیت آمریکایی است و در دو دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش سمتهای مهمی مانند سفیر آمریکا در عراق، سفیر آمریکا در سازمان ملل و سفیر آمریکا در افغانستان را به عهده داشت.
خلیلزاد همچنین نخستین نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان بعد از سقوط طالبان بود و در نشست بن در زمستان ۲۰۰۱، که صفحه جدید تاریخ افغانستان ورق خورد او نقش نقش پر رنگی داشت.
در عین حال از زلمی خلیلزاد به عنوان یکی از دیپلماتهای کارکشته آمریکایی یاد میشود که البته عملکردش در افغانستان منتقدان جدی و سرسختی دارد و بسیاری معتقدند که خلیلزاد بنیانگذار ساختار دولتی وابسته افغانستان به کشورهای خارجی بعد از طالبان است.
این ادعا البته با توجه به برخی نظرات و اظهارات خلیل زاد در ارتباط با لزوم مقروض شدن افغانستان به منابع مالی خارجی با هدف توسعه کشور عنوان شده است، هرچند در عمل با گذشت 17 سال از سقوط طالبان و اعطای کمکهای مالی و وامهای خارجی متعدد به افغانستان، نه تنها نشان قابل توجهی از توسعه این کشور به چشم نمیخورد، بلکه حکومت در خارج از مرزهای افغانستان بسیار مقروض و بدهکار و در داخل مرزها بسیار ضعیف و وابسته شده است. موضوعی که در عمل ادعاهای خلیلزاد در مورد نقش کمکها و اومهای خارجی در بهبود شرایط افغانستان را زیر سوال میبرد.
بی توجهی ترامپ به خواست افغانستانیها
با این حال انتصاب خلیل زاد از سوی وزارت خارجه آمریکا به عنوان نماینده ویژه در امور افغانستان از همان ابتدا نیز با مخالفتهای قابل توجهی روبرو شد و شماری دیگر نیز از کارکرد آقای خلیلزاد در دوره اول نمایندگی او اعلام نارضایتی کردند.
مخالفان خلیل زاد پس از انتصاب او در ارتباط با مسائل افغانستان نامهای به دونالد ترامپ نوشتند و از او خواستند تا شخص دیگری را بجای آقای خلیلزاد تعیین کند.
یکی از دلایلی که مخالفان خلیلزاد به آن اشاره کردهاند، "تعصبات قومی" است. آنها معتقدند زلمی خلیلزاد که خود از قوم پشتون است، به" شکافهای قومی در افغانستان دامن میزند."
همچنین، گروهی دیگر از منتقدانش هم با به راه انداختن یک کمپین و جمعآوری امضا تلاش کردند مانع انتخاب احتمالی او شوند، هرچند دولت ترامپ این خواسته افغانستانها را نادیده انگاشت و با انتصاب خلیلزاد بی توجهی کامل خود را به صدای داخلی افغانستان نشان داد.
در حال حاضر نیز و در حالی که خلیلزاد پس از یک سفر منطقهای و دیدار از قطر، پاکستان و عربستان حال در افغانستان به سر میبرد، بسیاری نسبت به حضور او تحت عنوان «گفتگوهای صلح» بدبین هستند.
در همین ارتباط عبداللطیف پدرام، نماینده مجلس افغانستان گفته است همه کارهای افغانستان نباید به دست خلیلزاد سپرده شود و مجلس نمایندگان باید در مورد صلح با جدیت عمل کند. پدرام با اشاره به احتمال تشکیل حکومت موقت و تعویق انتخابات ریاست جمهوری به دلیل انجام مذاکرات صلح با طالبان اعلام کرده است که خلیلزاد به عنوان نماینده آمریکا نباید همه کاره افغانستان باشد.
در حقیقت خبر انتصاب خلیلزاد به عنوان مشاور وزیر خارجه آمریکا در امور افغانستان زمانی اعلام شده است که همزمان برخی منابع از مذاکرات مستقیم آمریکا با گروه طالبان خبر دادهاند و یک ماه قبل از انتصاب خلیل زاد نیز روزنامه نیویورک تایمز گزارش داده بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای برقراری صلح در افغانستان، دستور مذاکرات مستقیم آمریکا با گروه طالبان را داده است و پس از این خبر نیز یک دیپلمات آمریکایی گفتوگویی مستقیم با نمایندگان طالبان در قطر انجام داد.
براین اساس در این شرایط بدبینیها نسبت به تحرکات خلیلزاد در افغانستان شدت یافته، هرچند کاخ سفید توجهی به مخالفتهای داخلی علیه انتصاب خلیلزاد نداشته است.
نگرانی از تشدید تنشهای ساختگی قومی در افغانستان
خليلزاد به عنوان امريكايي افغانتبار در افغانستان نه يك امريكايي بيطرف، بلكه يك افغان جهت دار در طرف هاي مختلف سياسي و قومي است.
به گفته بسیاری از کارشناسان مسائل افغانستان، تعيين او به عنوان نماينده واشنگتن در افغانستان موجب راه حل عادلانه، ريشه اي و پايدار بحران افغانستان نمي شود، چون تجارب قبلی نیز نشان داده خلیلزاد رویکردی قوم محور و ضد ملی گرا در پیگیری مسائل افغانستان دنبال میکند.
در حال حاضر نیز براساس گزارشها همه دیدارها و گفتگوهایی که خلیلزاد طی چند ماه گذشته تحت عنوان گفتگوهای ملی و صلح دنبال کرده، تنها محدود به سران و بزرگان طوایف پشتون در جنوب افغانستان بوده است که از جمله خواستگاه قومی اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان نیز به شمار میرود.
براین اساس خلیلزاد باردیگر در همان مراحل اولیه کار خود در افغانستان، رویکردی قومی را دنبال کرده و در حال حاضر سران و سایر طوایف از جمله هزارههای افغانستان در گفتگوهای خلیلزاد جایی ندارند که همین موضوع نگرانیها در خصوص احتمال تشدید تنشها و اختلافات جاری در صحنه داخلی افغانستان را دو چندان میکند.
از سوی دیگر ما شاهد ادعا و برخی تحرکات آمریکاییها تحت عنوان صلح با طالبان میباشیم که به نظر میرسد ماموریت اصلی خلیلزاد در افغانستان نیز پیگری همین رویکرد واشنگتن تحت عنوان صلح با طالبان است.
در حقیقت ادعای صلح با طالبان این روزها در حالی دنبال میشود که تابستان گذشته دونالد ترامپ در جریان اعلام استراتژی خود در مورد افغانستان، هرگونه صلح با طالبان را به شدت رد و بر اعزام نیروهای نظامی بیشتر به افغانستان برای شکست طالبان تاکید کرده بود.
یک سال پس از ادعای ترامپ و با وجود افزایش نظامیان خارجی در افغانستان، طالبان نه تنها شکست نخورده بلکه به گفته جوزف دانفورد، رئیس ستاد ارتش آمریکا، راه حل نظامی برای پایان جنگ افغانستان وجود ندارد و طالبان نیز در جنگ "شکست نمیخورند."
براین اساس اگرچه گرایش آمریکاییها به صلح با طالبان که خلیلزاد ماموریت اجرای آن را برعهده گرفته نشان دهنده شکست زودهنگام استراتژی ترامپ در مورد افغانستان برای تشدید جنگ و نظامیگری در افغانستان است، اما از سوی دیگر از آنجا که آمریکاییها از طریق خلیلزاد رویکردی قومیت گرا را در پیگیری گفتگوهای صلح با محوریت اقوام پشتون و به حاشیه راندن سایر اقوام از جمله هزاره و ازبک پیگیری میکنند، این نگرانی وجود دارد که اقدامات فعلی واشنگتن در افغانستان نه تنها به صلح و ثبات منجر نشود که فراتر از آن آتش تنش قومی را در میدان پر تلاطم افغانستان به پا کند. آتشی که اعلام برخی نارضایتیها از تحرکات خلیلزاد در افغانستان آن را نشان میدهد.