الوقت- عربستان تا این اواخر در تلاش بود تا نوعی همگرایی بین مصر و جنبش حماس ایجاد گردد. این مساله در دیدار عبدالفتاح سیسی رییس جمهور مصر و سامح شكري وزیر خارجه این کشور و عادل الجبير وزیر امور خارجه عربستان سعودی نیز مشهود بود. مصر نیز تلاش های عربستان سعودی را برای مصالحه با حماس اجابت کرده است، چرا که پس از دیدار یک هفتگی خالد مشعل از عربستان سعودی، مصر اعلام کرد نام حماس را از لیست گروه های تروریستی خارج کرده و حتی گذرگاه رفح را برای انتقال مواد غذایی و ساختمانی بر روی اهالی باریکه غزه باز کرده است. در مقابل نیز حماس متعهد شد انتقاد از مصر در رسانه ها و برگزاری عملیات در تونل های معبر رفح را متوقف کند. همچنین دو طرف بر همکاری میان مصر و حماس از طریق دیدار خالد فوزى رییس دستگاه اطلاعاتی مصر و فرماندهان حماس در قطر توافق کرده اند، که این دیدار به عنوان اولین دیدار پس از خارج کردن نام حماس از گروه های تروریستی محسوب می گردد.
تحلیل
این فرضیه که عربستان سعودی به دنبال ضربه به محور مقاومت باشد، از ریاض بعید نمی باشد. کشوری که پایه های حکومت خود را بر خون ملت عرب بنا کرده، از این که از طریق لابی با جنبش فلسطینی حماس موجب تجزیه محور مقاومت گردد ابایی ندارد. لذا لازم است در اینجا به موارد ذیل توجه گردد:
ـ علی رغم موضع گیری عربستان سعودی در مورد بحران سوریه و تلاش برای سرنگونی نظام این کشور، جنبش حماس می داند آنچه را که ایران در مورد قضیه فلسطین انجام داده را کسی انجام نخواهد داد. همانطورکه آنچه را که نظام سوریه به این کشور تقدیم کرد را عربستان سعودی تقدیم نکرده است. حقایق تاریخی گویای این است که عربستان سعودی با قضیه مقاومت فلسطین بر اساس مصالح و منافع تعامل دارد نه اولویت ها، و کادر جنبش حماس پس از این که ریاض آنان را از خود دور کرد، این موضوع را برای مدت طولانی حضور خود در سوریه درک کرده اند.
ـ لذا این که سیاست عربستان سعودی بر تعامل به اندازه منافع خود استوار است، چیز جدیدی نمی باشد. در اینجا باید گفت تلاش عربستان سعودی برای همگرایی بین طرف مصری و حماس چیزی نیست جز مورد هدف قرار دادن محور مقاومت و جنبش حماسی که ایمان دارد ایران موضوع قدس را قضیه خود می داند.
ـ این مطلب به این معنی نیست که تهران خسارت دیده اصلی است. لازم به یادآوری است که حمایت های ایران از جریان های مقاومت بخصوص در فلسطین به علت اعتقاد راسخی است که رهبران آن به این امر دارند. همچنانکه این مساله در اوج ناجوانمردی های بعضی کشورهای عربی نسبت به فلسطین اثبات شد که دست یاری خود را به سوی همه حرکت های آزادی بخش بخصوص مقاومت فلسطین دراز کرده است. اگر ریاض محاسبات خود را بر اساس سود و زیان برپا کرده است، تهران براساس اصول خود با این مسائل برخورد کرده است.
ـ لذا همگرایی حماس و مصر به صورت غیر مستقیم برای رژیم صهیونیستی مفید خواهد بود. در حالی که وقوع هرگونه توافقی در حقیقت ضرر برای طرفی می باشد که از اقدامات جهادی خود بر علیه رژیم صهیونیستی کوتاه می آید. وبالتبع محور مقاومت که از متن ملت های مومن به جریان مقاومت برخواسته است، تغییر موضوع گیر ها بر آنان تاثیری نخواهد داشت.
بنابراین آنچه امروزه باید به آن توجه کرد وضعیت وخیم برخی از کشورهای عربی می باشد. همچنانکه در سال های اخیر مصر به وظایف خود در برابر فلسطین عمل نکرده، به خصوص در قضیه گذرگاه ها که از آنها به عنوان برگ برنده ای برای فشار سیاسی استفاده کرده است. پس حس بشر دوستانه در برابر ملت فلسطین چه می شود؟ مصر که به دنبال نقشی جدید در منطقه می گردد به دنبال توازن روابط خود با رژیم صهیونیستی و جنبش های مقاومت و تشکیلات خودگردان فلسطینی می باشد که این مساله با ارسال سفیر به رژیم صهیونیستی پس از گذشت سه سال، نشانگر اقدامی خیانت کارانه می باشد.
ـ متاسفانه تلاش های عربستان سعودی موجب شده یکی از جنبش های مقاومت برای دور شدن از ایران به یکی از ابزار اجرای طرح های استراتژیک سعودی تبدیل گردد. با این تفکر که این مسائل بر نفوذ و قدرت ایران موثر بوده و یا موجب شکسته شدن محور مقاومتی می گردد که در سوریه، لبنان و عراق دستاوردهای مهمی داشته است.
ولذا واقعیت سیاسی در منطقه تغییر کرده و منفعت همه طرف های درگیرسیاسی با هم جمع شده است. ترکیه که منتقد عربستان بوده، برای ساقط کردن نظام سوریه با سعودی ها همراه شده، همانگونه که پیشنهاد نزدیک شدن به حماس را مطرح کرده است، البته نه به عنوان یک جریان مقاومت بلکه به عنوان یک جنبشی که ریشه اخوانی داشته تا در نتیجه موجب همگرایی این گروه و مصر گردد.
عربستان سعودی نمی خواهد که در دست اعراب برگ برنده ای در برابر رژیم صهیونیستی باقی بماند و فکر می کند که می تواند ایران را از موضوع فلسطین دور کند. بنابراین عربستان سعودی به بازی محاسبات خطای خود بازگشته است و ایران که از گروه های آزادی بخش جهان حمایت می کند از کسی انتظاری ندارد و در اینجاست که وفا و ناجوانمردی ها مشخص می گردد. کسی که فکر می کند ممکن است محور مقاومت شکست بخورد باید در محاسبات خود تجدیدنظر کند، چرا که سیاست ایران در منطقه سیاستی براساس اراده ملت ها می باشد نه کمک مالی. بنابراین قضیه فلسطین قضیه ملت هایی است که از جریان های مقاومت حمایت می کنند. یعنی این که محور مقاومت در زمین های سختی قرار دارند که امکان شکستن آن وجود ندارد. در عین این که تاریخ ثابت کرده است آنچه با پول خریداری شود، سریعا نیز با پول از دست خواهد رفت.
به نقل از الوقت عربی