با بروز تحولات انقلابی در یمن ، این امکان بوجود آمده است که با از بین رفتن فساد و تبعیض در دستگاه حکومتی و سرسپردگی خارجی حاکمان، با توجه به استعدادهای فراوان انسانی و طبیعی، این کشور بتواند مسیر توسعه و پیشرفت را به سرعت بپیماید. بوجود آمدن یک یمن قدرتمند و باثبات و مستقل برای اسرائیل به معنای از دست دادن کنترل بر تنگهی باب المندب خواهد بود.
الوقت- اخیرا ژنرال عزیز رشید، سخنگوی جنبش انصار الله و معاون سخنگوی ارتش یمن در پیامی هشدار داد در صورتی که رژیم صهیونیستی به حمایتهای خود از رژیم متجاوز آل سعودی ادامه دهد، پادگانهای رژیم صهیونیستی در اریتره و حتی جزیره توریستی ایلات در جنوب سرزمینهای اشغالی را موشکباران خواهد شد. ضمن اینکه انصار الله مانع عبور کشتیهای این رژیم از دریای سرخ خواهد شد.
مقامات نظامی و سیاسی یمن معتقدند رژیم صهیونیستی بطور مستقیم در عملیات نظامی که ائتلاف عربی به رهبری عربستان در یمن انجام می دهد، حضور دارد و کشتی ها و قایق های جنگی این رژیم ضمن حضور گسترده در دریای سرخ، در حملات به یمن در کنار کشتی های جنگی ائتلاف سعودی مشارکت می کنند. طبق این ادعای مقامات یمنی کشتی ها و قایق های جنگی رژیم صهیونیستی به طور گسترده در دریای سرخ و در برخی از جزایر عربستان و اریتریه حضوردارند.
بروز بیداری اسلامی در سال 2011 و انقلابهای مردمی در برخی کشورهای عربی همچون مصر، تونس، لیبی و یمن از جمله وقایع پیشیبنی نشدهای بود که به تغییر واقعیت های استراتژیک منطقه ای، تغییر در هندسه قدرت و ایجاد شرایط امنیتی جدید در خاورمیانه انجامید.
بیداری اسلامی از جمله رویدادهایی بود که میتواند با تغییر فضای ژئوپلتیکی- امنیتی خاورمیانه به فضایی ژئوکالچر و حرکت از هژمونی سیاستِ امنیت به سمت تفوق سیاست فرهنگی، یعنی ایجاد تغییر در گفتمان سیاسی دولتهای عربی با تأثیرپذیری از اِلمانهای فرهنگی جوامع این کشورها که عمدتاٌ ریشه در دین اسلام دارند، هندسه قدرت و امنیت را در منطقه بر هم زده و به چالش بکشد. از این رو اسرائیل یکی از مهمترین کشورهایی بود که تأثیرپذیری فراوانی از این تحولات داشته و تلاش زیادی نیز برای جهت بخشی به آن همسو با منافع خود در طول چند سالی که از آن سپری شده، انجام داده است. در واقع، از سویی سقوط برخی از مهمترین دولتهای متحد این کشور در منطقه بویژه دیکتاتور مصر و از سوی دیگر احتمال برآمدن دولتهای انقلابی عمدتاٌ مخالف اشغالگری اسرائیل و حامی حقوق فلسطینیان، زنگ خطر را برای استراتژیستهای این رژیم نسبت به آینده تحولات کشورهای عربی به صدا درآورد. یکی از این عرصههای حساس برای اسرائیل، به طور قطع تحولات یمن است.
تسلط بر باب المندب
تنگه باب المندب برای اسرائیل از ابعاد مختلفی حائز توجه است به گونهای که میتوان آسودگی خاطر از عدم تسلط دشمنان بر این آبراهه را به عنوان یکی از شاهرگهای حیاتی استراتژی دفاعی و امنیتی این رژیم به حساب آورد. حساسیت فوق العادهی این رژیم بر تنگهی باب المندب از یک سو به موقعیت جغرافیایی و از سوی دیگر به تهدیدات موجود برای محیط امنیتی اسرائیل باز میگردد.
دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل در سال 1949 درباره مقاصد این رژیم برای سیطره بر دریای سرخ سخن گفت: "ما از خشکی، در محاصره هستیم. دریا، تنها راه عبور و مرور ما با جهان و دسترسی به قاره هاست."
اسرائیل کشورهای لبنان و سوریه را متخاصم می داند و نیروهای سازمان ملل در مرز مشترک زمینی میان دو طرف حضور دارند. اسرائیل تنها با اردن گذرگاه مرزی زمینی دارد اما اسرائیلی ها قادر به عبور از اردن به سمت دیگر کشورها نیستند زیرا ورود کالاها و شهروندان اسرائیلی به تمامی کشورهای همسایه اردن، ممنوع است.
اسرائیلی ها همیشه از سیطره کشورهای عربی بر تنگه های دریایی و اعمال محدودیت آنها بر حرکت دریایی اسرائیلی ها نگران بوده اند. در سال 1950 مصر با همکاری عربستان سعودی توانست کنترل نظامی دریای سرخ را در دست بگیرند. در این سال ارتش مصر بر ورودی خلیج عقبه و دو جزیره تیران و صنافیر سیطره پیدا کرد و توانست حرکت دریایی اسرائیل را محدود کند. این یکی از دلایل حمله به مصر در سال 1956 است. در جنگ ششم اکتبر 1973 میلادی نیز ارتش یمن کنترل کامل تنگه باب المندب را در دست گرفت. بنابراین یکی از دلایل اهمیت باب المندب برای اسرائیل ترس از مسدود شدن این گذرگاه بوسیله ی یمن یها در جنگ احتمالی دیگری با اعراب و محاصره دریایی و زمینی این رژیم میباشد. هرچند که دولت های عربی بزرگ همچون مصر و عربستان در مسئله فلسطین دهه هاست تحت فشارهای غرب و متأثر از اغواگری رسانههای غربی به خطر واهی ایران برای این کشورها، رویکرد سازشکارانه را در برابر این رژیم پیش گرفته اند و حداقل در این برهه از زمان خطری از جانب دولتهای سرپرده عربی اسرائیل را تهدید نمیکند.
بعد دیگر اهمیت باب المندب برای اسرائیل به جایگاه ویژه این آبراه در ارتباط با بازارهای جهانی، با توجه به سهم کثیر ترانزیت دریایی در اقتصاد این رژیم است. بخش اعظم صادرات و واردات کالا در اسرائیل از طریق حمل و نقل دریایی انجام میشود و قسمت زیادی از این ترانزیت دریایی نیز از طریق دریای سرخ و تنگه باب المندب صورت میگیرد. به همین دلیل امنیت این تنگه برای کشتیهای اسرائیلی بعدی حیاتی دارد با عنایت به اینکه رو در رو بودن یمن به شاخ آفریقا و کشورهای جیبوتی و سومالی، امروزه باب المندب را به محل تجمع تروریستهایی کرده است که در حال باج گیری و کشتی ربایی بوده و موجب ناامنی در منطقه شده اند.
این دلایل موجب شده است تا اسرائیل به اقداماتی برای تسلط بر این تنگه دست بزند. از جمله برپایی یک پایگاه دریایی در آن منطقه. پایگاه دریایی اسرائیل در نزدیکی باب المندب دارای مرکزی برای نظارت و مراقبت رفت و آمدها در دریای سرخ و سواحل عربستان سعودی، یمن، سودان، سومالی و رفت و آمد نفتکش هاست. اسرائیل همچنین طرح ها و کمک های اقتصادی را به تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی ساحلی دریای سرخ مانند تانزانیا، اریتره و کنیا اختصاص داده است تا بتواند با استفاده از کسب نفوذ در کشورهای غربی عربی ساحلی دریای سرخ، سیطره قدرتمندی را در دریای سرخ و باب المندب داشته باشد. بر این اساس این رژیم پایگاه نظامی را در بندر مصوع اریتره ایجاد کرده است. مهمترین پایگاه های این رژیم در ساحل اریتره در دریای سرخ پایگاه های رواجیات و مکهلاوی در نزدیکی مرز سودان هستند. اسرائیل همچنین برخی جزیره های استراتژیک اریتره واقع در نزدیکی ورودی جنوبی باب المندب را اجاره کرده که مهمترین آنها جزیره دهلک است که تل آویو در آن پایگاه دریایی ایجاد نموده است. علاوه بر این، اسرائیل برای تضمین امنیت رفت و آمد کشتی های خود در دریای سرخ به ویژه تنگه باب المندب، پایگاه های هوایی را در جزیره های حالب و فاطمه واقع در نزدیکی باب المندب راه اندازی کرده است. از جزیره بریم نیز که گویا در کنترل صهیونست ها قرار دارد برای کنترل عبور و مرور کشتی ها و ناوهای جنگی استفاده می شود. هدف اسراییل از این حضور سیطره مستقیم بر تنگه باب المندب و سواحل یمنی مجاور از المخا به سمت جنوب تنگه است.
در سال 1995 نیز مابین یمن و اریتره بر سر جزایر استراتژیک هنیش در دریای سرخ درگیری رخ داد. یمنی ها معتقد بودند که اسرائیل درگیر در جنگ با آنها بوده است. مقامات یمنی ادعا میکردند که از سوی اسرائیل به نیروهای اریتره در ازای پایگاه های نظامی در جزایر دریای سرخ مهمات و تجهیزات عرضه می شود. ادعایی که مقامات اسرائیلی آن را تکذیب میکردند.
از جمله منافع اصلی اسرائیل در منطقه حفظ برتری نظامی خود نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه، همچون حمله هوایی به تأسیسات اتمی عراق در سال 1981، حمله هوایی به تأسیسات هستهای لیبی و یا اقدامات صورت گرفته توسط این کشور برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری هستهای، و ... اشاره کرد. با بروز تحولات انقلابی در یمن ، این امکان بوجود آمده است که با از بین رفتن فساد و تبعیض در دستگاه حکومتی و سرسپردگی خارجی حاکمان، با توجه به استعدادهای فراوان انسانی و طبیعی، این کشور بتواند مسیر توسعه و پیشرفت را به سرعت بپیماید. بوجود آمدن یک یمن قدرتمند و باثبات و مستقل برای اسرائیل به معنای از دست دادن کنترل بر تنگهی باب المندب خواهد بود.
منابع غنی یمن
یکی دیگر از دلایل توجه اسرائیل به یمن منابع طبیعی سرشار این کشور است که به دلیل جنگهای زیاد و سرمایهگذاری اندک بکر و دست نخورده باقی ماندهاند. بدون شک در کنار استانهای نفتخیز شمالی، آب های سرزمینی این کشور در اقیانوس هند و دریای سرخ نیز مملو از منابع سرشار نفت و گاز است که در دهههای اخیر شرکتهای بزرگ نفتی را به کشف میادین انرژی در اقیانوسها به تکاپو انداخته است. با توجه به این مولفهها میتوان اظهارات مقامات یمنی در مشارکت رژیم صهیونیستی در بحرانآفرینی و تداوم آن در یمن را تأیید کرد.
حسین آرمند