الوقت- اگرچه بر اساس منشور عبدالعزیز، انتقال قدرت به نوادگان تا زمانی که برادران پادشاه زنده هستند، عملا غیرممکن است، اما بیماری و مرگ برادران پادشاه در سال های اخیر باعث شده تا ضرورت گنجاندن نوادگان در خط جانشینی پیش از پیش امری محتمل و فوری بنظر برسد. بویژه با صعود برخی از شاهزادگان به پست های امارتی و وزارتی، امروزه این مسئله امری ممکن بنظر می رسد. در واقع انتقال جانشینی به نسل بعد، شیوه ای مشخص برای یافتن پادشاهی جوان تر، سالم تر و با این حال مجرب تر است. هر چند بسیاری از این نوادگان در سنین بین 40 تا 70 سال قرار دارند، اما از سال ها تجربه در دولت برخوردار بوده و در صورت ایجاد فضا و قرار گرفتن در خط جانشینی، عملاً پست ولیعهدی و پادشاهی را در چند سال آینده بدست خواهند آورد. نکته ای که در این میان حایز اهمیت است، این موضوع است که پسران پادشاهان گذشته و همچنین برادرانی که به دلایل مختلف از اعتبار برخوردار نبوده اند، از اهمیت چندانی در بحث جانشینی برخوردار نیستند.
در واقع بخت های اصلی در میان نوادگان عبدالعزیز، عمدتا در میان فرزندان ملک عبدالله(متعب: وزیر گارد ملی، مشعل: امیر نجران، عبدالعزیز: معاون وزیر خارجه، ترکی: امیر ریاض، فیصل: رئیس هلال احمر)- امیر سلمان(فیصل: امیر منطقه مدینه، محمد: مشاور ویژه ولیعهد، سلطان: رئیس عالی جهانگردی)- نایف(محمد: وزیر کشور، سعود: امیر منطقه شرقی)- و سلطان(بندر: رئیس مستعفی استخبارات، خالد: معاون سابق وزیر دفاع، فهد: امیر تبوک) است و در مراتب بعدی پسران بندر(خالد: رئیس استخبارات، فیصل: امیر قصیم)- فهد(محمد: امیر سابق منطقه شرقی، عبدالعزیز: رئیس دیوان ریاست کابینه)- و فیصل(سعود: وزیر امور خارجه، خالد: وزیر آموزش و پرورش، ترکی: رئیس سابق استخبارات و سخنگوی غیررسمی آل سعود).
تا پیش از این رقابت اصلی میان متعب بن عبدالله و محمد بن نایف بود که هر دو در عین وزیر بودن، حمایت طیف های وسیعی از شاهزادگان را همراه خود دارند و ارتباطات منطقه ای و بین المللی خوبی را هم دارا می باشند. اما با روی کار آمدن ملک سلمان این رقابت به بیشتر به سمت محمد بن نایف (ولیعهد) و محمد بن سلمان (نایب ولیعهد) متمایل شده است.
بنابراین با توجه به این صف بندی شاهزادگان، می توان گفت که در حال حاضر یک ضرورت پیش روی خاندان سعودی است و آن اعمال تغییرات به جای انتظار برای ایجاد یک بحران فراگیر است. در این چارچوب راه هایی چون توافق خانوادگی بر سر تاج پادشاهی برای نسل بعدی و شراکت نسل جوان در تصمیم گیری ها از جمله این موارد است. هر چند که تعریف خط بلندمدت جانشینی نیاز به اجماع عمومی در میان چهره های ارشد خانواده دارد، اما امری است که از بی ثباتی جلوگیری می کند و جایگزین هایی را برای نسل سالخورده کنونی پیدا می کند. از سوی دیگر طنز قضیه در این است که بسیاری از نوادگان عبدالعزیز هم در سنین بالا قرار داشته و خود اینک پدربزرگ هستند. بنابراین حتی در صورت انتقال قدرت به نسل بعد، این مشکل به شکل اساسی حل نخواهد شد و عربستان باز هم در دهه های آینده با این بحران دست به گریبان خواهد بود.