عربستان سعودی، یا به نوشته هفته نامه "ابس"، متحد دست و پا گیر، موضوع شماره جدید این مجله فرانسوی را تشکیل می دهد.
"لو پوئن" نویسنده این مجله فرانسوی در مقاله خود می نویسد: بهترین متحد ما در منطقه پیوندی مبهم با جهاد دارد. نفت هم حربه و هم نقطه ضعفش است. این کشور با دمیدن در آتش تنش یمن، هم منطقه را به آتش می کشد و هم به جنگ میان سنی ها و شیعیان دامن می زند. در همان حال به اعدام های قرون وسطائی ادامه می دهد.
نویسنده همچنین در پاسخ به این پرسش که چگونه است عربستان سعودی مبارزه با ایران را بر مبارزه با داعش ترجیح می دهد؟ می گوید : سعودی ها حساسیت بسیاری نسبت به ایرانیان دارند تا جائی که این حساسیت آنان را وادار به گرفتن تصمیم های نادرست و از جمله دخالت نظامی در یمن می کند. این حساسیت و ترس واهی از ایرانیان در همه جامعه عربستان وجود دارد و مردم این کشور از کوچکی و در مدرسه زیر نظر تعالیم وهابیت، دشمنی با ایران را یاد می گیرند چون علمای این کشور شیعیان را کافر به شمار می آورند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، در مورد تأمین منابع مالی داعش، این کارشناس بر این باور است که دولت عربستان بطور رسمی کمکی به این گروه تروریست نمی کند اما اشخاصی در خارج از دولت هستند که به این کار ادامه می دهند و گرچه، پس از اعمال تحریم های بین المللی علیه گروه تروریستی داعش، دولت سعودی راهکارهائی برای دور زدن همه راه های داد وستد بانکی در پیش گرفته اما این کار بسیار دشوار است چون این پول ها از بانکهای عربستان خارج نمی شوند، بلکه از راه "زوریخ" ، جزایر "کایمان" و یا چمدان هائی پر از پول نقد، به دست تروریست ها می رسد.
درمورد کمک به پائین نگاه داشتن بهای نفت توسط عربستان سعودی، "توماس لیپ من" می گوید که سالهای پی در پی عربستان سعودی از بهائی که بازارها برای نفت تعیین می کردند، فرمانبرداری می کرد. اما بارسیدن نفت آمریکا، کانادا و برزیل، این کشور ناچار شد میزان تولید خود را بالا نگه دارد. اما در پایان سال 2016 این کشورها نفت خود را به دلیل کاهش بیش از حد بهای آن، یعنی زیر 40 دلار برای هر بشکه، بیرون خواهد کشید.
هفته نامه "اکسپرس" نیز دیگر هفته نامه فرانسوی چاپ پاریس در ارتباط با عربستان سعودی و تنش منطقه به این اشاره دارد که نفت بر روی یک بشکه باروت قرار گرفته است. و در حالی که غربیان کاهش بهای نفت را خبر خوبی برای اقتصاد خود توصیف کردند، شماری کارشناس از پیامدهای ویرانگر این کاهش سر سام آور بر کاهش درآمد کشورهای تولید کننده و بنابراین کاهش رشد جهانی، بسیار می ترسند. آنها در تجزیه و تحلیل خود خطر یک شوک نفتی دیگر را پیش می کشند که کاهش سرمایه گذاری را در پی خواهد داشت و این پدیده نقش بمبی ساعتی را ایفا خواهد کرد.
کشورهای تولید کننده نفت که اکثر در آمدشان از راه فروش نفت تأمین می شود، بازندگان این کاهش بها هستند. به عنوان مثال درآمد نفتی، یک چهارم در آمد ناخالص ملی روسیه، 80% صادرات کشورهای خلیج فارس و 97% صادرات وزوئلا را تشکیل می دهد و این کشورها هیچ پس اندازی برای خود به وجود نیاوردند. از این رو ونزوئلا، با تورمی حدود 140%، در استانه ورشکستگی قرار دارد . در برزیل کمپانی غول پیکر "پترو براس"، که با ماجراهای فساد مالی هم روبرو شده است، در شرایط بدی قرار گرفته که وضع بد اقتصادی این کشور را دشوارتر می کند.
آفریقا هم وضعش بد است و آفریقای مرکزی (کامرون، کنگو، گابن، گینه ، جمهوری آفریقای مرکزی، چاد) ، که 70% بودجه اش به نفت وابسته است، نه تنها با کاهش بهای نفت بلکه با مشکل یورش های فرقه جهادی "بوکو حرام" روبروست. نیجریا، غول نفتی آفریقا، هرماه یک میلیارد دلار ارز خود را از دست می دهد . آنگولا هم ناچار شد در بودجه خود باز بینی کرده سایست های ریاضت کشانه پیاده کند. الجزایر هم که 60% بودجه اش از راه فروش نفت تأمین می شود، ناچار شد از ذخیره های مالی خود برای پاسداری از آرامش اجتماعی استفاده کند. تنش نفتی هم اکنون به حذف 250000 شغل در جهان انجامیده است . کافی است کسی در "یوستون"، پایتخت نفت شیل، قدم بزند و به گستره ی این فاجعه پی ببرد. در کشورهای غربی هم آینده روشن نخواهد بود چرا که این کاهش سبب خواهد شد که با تورمی برابر صفر، هیچ شرکت بیمه ای نتواند در آمدی داشته باشد و شماری از شرکت های مهم هم اکنون در فرانسه 10.000 شغل را در شعبه های خود در دنیا حذف کرده اند . همه سرمایه گذاریها به کندی انجام میگرد. پاره ای میدان های نفتی را می فروشند و تجهیزاتش را به حراج می گذارند و پاره ای دیگر ترجیح می دهند سکوهای استخراج نفت را، که نیازمند بودجه زیادی برای نگهداری انها ست، ویران کنند.
پرسش این است که با بازگشت روزهای خوب برای بازار نفت، آنها چه خواهند کرد ؟
هفته نام "ابس" می نویسد : پس از دوستی سارکوزی با قطر، نوبت فرانسوآ هولاند و دوستی اش با عربستان رسید. اما برقراری یک رابطه دست اول با خانواده سلطنتی کشوری که اسلامی بنیاد گرا می گستراند نمی تواند خالی از خطر باشد و اتحاد با کشوری که می تواند منطقه را به دلیل دشمنی که با شیعیان دارد در بی ثباتی فرو برد، نمی تواند از عربستان سعودی یک متحد محکم بسازد.
این عهد دوستی با سعودیان، که رئیس جمهوری فرانسه می خواست از آن بهره اقتصادی و سیاسی ببرد، و تصور می کرد که تنها کشوری که از بهار عربی در امان مانده می تواند عامل ثبات در خاورمیانه ای غرق در آتش و خون باشد، آن بهشت موعود را به وجود نیاورد و سود چندانی برای شرکت های فرانسوی هم در پی نداشت. علت این است که صندوق های عربستان خالی شده اند و حتا یک فروشنده سلاح می گوید که کماکان در انتظار قرارداد بزرگی است که قول امضایش داده شده بود.
از سوی دیگر عربستان سعودی با تغییرات در رهبری اش به کشوری پیش بینی ناپذیر تبدیل شده است که ناگهان با ایران قطع رابطه می کند و می خواهد همه دنیای مسلمان را در جنگ مذهبی فرو برد. در یمن به عملیات نظامی مرگبار با پیامد هائی ناروشن دست می زند و در درون با تنش اقتصادی بی سابقه ای روبروست که دولتمردان آن را به پیاده کردن سیاست های تنبیهی شدید واداشته است. مخالفان این کشور می گویند که عربستان نه تنها دیگر عامل ثبات نیست بلکه آتش افروزو جنگ طلب و بنابراین تبدیل به یک زود پز آماده ی انفجار شده است.