الوقت- امارات طی دهه گذشته تلاش کرده تا یک بازیگر حاشیهای به یک قدرت منطقهای تأثیرگذار تبدیل شود و دراین مسیر دامنه تمرکز خود را فراتر از غرب آسیا گسترش داده است. دراین میان قفقاز جنوبی از حوزههای جدید ژئوپلتیکی مورد توجه امارات بوده است.
یکی از نشانههای این توجه، تقویت روابط باکو- ابوظبی بوده است به صورتی که در ماههای اخیر سفرها و رفت و آمدهای دیپلماتیک میان مقامات امارات و جمهوری آذربایجان به طور محسوسی افزایش یافته است.
در ادامه همین روند نیز، هفته گذشته (اول دسامبر) جلسه مشترکی به ریاست سعید الحاجری، وزیر مشاور امارات و یالچین رفیع اف، معاون وزیر خارجه آذربایجان در ابوظبی برگزار شد.
دو طرف دستاوردهای این سفر را گامی مهم در شتاب گرفتن روابط اعلام کردند، به صورتی که وزارت خارجه امارات در بیانیهای با بیان اینکه تشکیل کمیته استراتژیک «عمق مشارکت دوجانبه و دیدگاه استراتژیک مشترک را برجسته کرد» بر آمادگی باکو و ابوظبی برای تقویت تعامل در حوزههای اولویتدار از طریق یک پلتفرم نهادی تخصصی تأکید نمود.
گفتنی است در این جلسه، طرفین دستاوردهای مهم سال ۲۰۲۵ که اساس روابط جدید امارات و آذربایجان بر مبنای آن قرار گرفته است را مورد بحث و مذاکره قرار دادند، از جمله «امضای توافق جامع مشارکت اقتصادی (CEPA)، اعلام مشارکت راهبردی جامع میان دو کشور و دیدارهای متقابل سطح بالا».
همچنین، دو طرف توافق کردند کمیتههای فرعی در پنج حوزه کلیدی شامل سیاست و دیپلماسی، همکاری اقتصادی، دفاع و اجرای قانون، حوزههای بشردوستانه (آموزش، فرهنگ و فناوریهای پیشرفته) و همکاری انرژی و توسعه پایدار تشکیل شود.
جلسه با توافق طرفین برای برگزاری نشست بعدی کمیته در باکو به پایان رسید، اقدامی که تعهد مشترک آنها به ادامه گفتگو و همکاری را بیش از پیش نشان میدهد.
اما نشانههای حرکت در مسیر بازسازی جدید روابط باکو- ابوظبی تنها در مذاکرات سیاسی خلاصه نمیشود و شواهد آن در سیر تصاعدی روابط اقتصادی میان کشور نیز قابل رویت است. بر اساس اعلام رسمی مقامات اماراتی، حجم تجارت میان امارات و جمهوری آذربایجان از ۹۷۹ میلیون دلار در سال ۲۰۲۲ به ۱.۶۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته که حدود ۶۸ درصد رشد نسبت به سال قبل را نشان میدهد. در سال ۲۰۲۴ نیز حجم کل تجارت بین آنها باز هم افزایشی بود و به ۲.۲ میلیارد دلار رسید. بنابراین، روند کلی نشان میدهد که روابط اقتصادی دو کشور با سرعت در حال گسترش است.
با توجه به ظرفیتهای نفت و گاز آذربایجان و علاقه امارات به سرمایهگذاری در حوزه انرژی، بخش قابل توجهی از تجارت مربوط به محصولات پتروشیمی و همکاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر است. مشارکت در پروژههای ساختمانی، توسعه بنادر و فناوریهای نوین نیز بخش مهمی از روابط اقتصادی دو کشور را تشکیل میدهد.
گردشگری نیز نقش مهمی در تقویت مناسبات بین دو طرف ایفا میکند. محمد البلوشی، سفیر امارات در باکو در این باره اعلام کرد:«در زمینه حملونقل هوایی بین دو کشور، شرکتهای هواپیمایی ملی امارات حدود ۲۸ پرواز مستقیم هفتگی و شرکتهای هواپیمایی آذربایجان ۱۴ پرواز در هفته انجام میدهند. طبق آمار سال ۲۰۲۴، تعداد گردشگران اماراتی که به آذربایجان سفر کردهاند ۴۸,۸۸۸ نفر و گردشگران آذربایجانی که از امارات دیدن کردهاند ۱۱۵,۱۸۹ نفر بود که نشاندهنده رشد روابط اقتصادی میان دو کشور است».
یافتن جای پایی در قفقاز
جایگاه راهبردی قفقاز در رقابت قدرتهای جهانی، امارات را بر آن داشته تا نفوذ خود را در این منطقه راهبردی گسترش دهد و جمهوری آذربایجان به دلیل برخورداری از منابع و موقعیت ویژهای که دارد میتواند ابوظبی را در تحقق این هدف یاری کند. بنابراین، نگاه ابوظبی به باکو از سطح روابط معمول فراتر رفته و در چارچوب یک طرح بلندمدت برای تثبیت حضور سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی تعریف شده است.
قفقاز به دلیل قرار گرفتن در مسیرهای انتقال انرژی و نقطه اتصال سه حوزه اروپا، روسیه و خاورمیانه پتانسیل آنرا دارد که به سکوی مهمی برای کشورهایی تبدیل شود که به دنبال ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی و افزایش عمق نفوذ منطقهای هستند. امارات نیز با همین رویکرد تلاش دارد سهم قابل توجهی در مناسبات این منطقه بهویژه در حوزه انرژی به دست آورد.
از دید امارات، جمهوری آذربایجان دارای ظرفیتی بیبدیل در زمینه انرژیهای فسیلی است و ذخایر قابل توجه نفت و گاز، خطوط انتقال مستقر و پیوندهای شکلگرفته با بازارهای اروپایی، این کشور را به بستری مطلوب برای سرمایهگذاری تبدیل کرده است. طی دهه گذشته، ابوظبی برای تنوعبخشی به شرکای خارجی خود، به همکاریهای انرژی، توسعه زیرساختها و ابتکارات لجستیکی پرداخته است و آذربایجان با مسیرهای صادراتی تثبیت شده و موقعیت راهبردی میان دریای خزر و دریای سیاه بستری مطلوب برای گسترش نفوذ امارات در قفقاز فراهم میکند.
ابوظبی همچنین از کریدور ادعایی زنگزور که جمهوری آذربایجان را به نخجوان و ترکیه متصل میکند، حمایت کرده و وارد پروژههای زیرساختی آن شده است، تحرکی که معنای مشارکت عملی امارات در رقابتهای ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی را دارد، منطقهای که ایران در آن با چالشهایی روبهروست.
حضور شرکتهای اماراتی در پروژههای صنعتی و انرژی آذربایجان علاوهبر منافع اقتصادی، امارات را در موقعیتی قرار میدهد که بتواند در معادلات ژئوپلیتیکی قفقاز سهم بیشتری مطالبه کند.
همزمان ورود فعال به جمهوری آذربایجان موجب شده امارات امکان تقویت روابط سیاسی با دیگر کشورهای قفقاز و ایفای نقشی فرامنطقهای در راستای جاهطلبیهای جدید سیاست خارجی خود را پیدا کند. به بیان دیگر، ابوظبی با تلفیق مزایای اقتصادی و ژئوپلتیکی آذربایجان، مسیر تازهای برای ارتقای جایگاه خود در معادلات منطقهای گشوده است.
بازی باکو-ابوظبی در پازل تلآویو
روابط امارات و جمهوری آذربایجان تنها به ابعاد اقتصادی محدود نمیشود و طی سالهای اخیر دو طرف در سایر حوزهها بویژه امنیتی و نظامی نیز تلاش کردهاند همکاریها را توسعه دهند.
اگرچه روابط باکو و ابوظبی در حوزه نظامی و امنیتی چندان تعریفی ندارد اما در این میان، نقش رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگر سومی که مناسبات باکو و ابوظبی را در قالب یک ائتلاف سهجانبه تکمیل میکند اهمیت ویژهای دارد.
باکو و ابوظبی که روابط خود را با تلآویو عادیسازی کردهاند، درصددند دیگر دولتهای اسلامی را نیز به این مسیر جذب کنند و هرچه شبکه همکاری دوجانبه گستردهتر شود، تحقق طرح عادیسازی نیز آسانتر خواهد شد. از اینرو، همکاری سهجانبهای که شکل گرفته، بر پایه منافع مشترک برای بازتعریف موازنههای قدرت در قفقاز و غرب آسیا بنا شده است.
در جریان جنگ غزه، پیوندهای این سه ضلع آشکارتر شد. در زمانی که رژیم صهیونیستی با محدودیتهای جدی در زمینه انرژی و تجارت روبهرو بود، آذربایجان با تأمین بخش عمده نفت مورد نیاز تلآویو، مانع از بروز بحران انرژی برای آن شد. امارات نیز با ایجاد یک مسیر ترانزیتی زمینی از خلیج فارس تا سرزمینهای اشغالی بخشی از فشارهای اقتصادی صهیونیستها را برطرف کرد. این اقدامات نشان میدهد که مناسبات سهجانبه صرفاً در حد گفتگو یا همکاریهای نمادین باقی نمانده بلکه در قالب یک شبکه فعال سیاسی-اقتصادی و امنیتی در حال گسترش است و اهدافی فراتر از منافع دوجانبه را دنبال میکند.
تهدیدات علیه ایران
با تقویت مثلث باکو-ابوظبی-تلآویو، ایران بیش از هر بازیگر دیگری تحت تأثیر پیامدهای این همکاری امنیتی قرار میگیرد. نزدیکی جغرافیایی جمهوری آذربایجان به مرزهای ایران و شرایط حساس امنیتی در شمالغرب کشور سبب شده هرگونه حضور قدرتهای خارجی در این منطقه اهمیتی راهبردی برای تهران داشته باشد. خاک جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر به یکی از مهمترین پایگاههای فعالیت اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی تبدیل شده و همکاری ابوظبی با باکو این روند را تقویت کرده است.
دسترسی تلآویو به زیرساختها و مسیرهای ارتباطی در قفقاز جنوبی میتواند ظرفیت آن برای پایش تحولات نظامی و زیرساختی ایران را افزایش دهد. سرمایهگذاری امارات در حوزه فناوری و امنیت در جمهوری آذربایجان نیز ممکن است به تقویت این الگو کمک کند. هرچند این اقدامات در ظاهر اقتصادی معرفی میشوند اما ابعاد امنیتی آنها قابل چشمپوشی نیست.
در سوی دیگر، خود باکو نیز با توجه به اختلافات ژئوپلیتیکی با ایران به ویژه در موضوع احداث کریدور «زنگزور» تلاش میکند با اتکا به حمایت امارات و اسرائیل موقعیت خود در برابر تهران را تقویت کند. مجموع این تحولات موجب شده شکلگیری مثلث امنیتی باکو-ابوظبی-تلآویو به یک چالش جدی برای موازنه امنیتی در اطراف ایران تبدیل شود، چالشی که نه تنها شامل عملیات اطلاعاتی و فشارهای اقتصادی است بلکه میتواند در صورت استمرار، آثار بلندمدت و عمیقی بر ثبات قفقاز و محیط پیرامونی ایران برجای بگذارد.
